ما در دورانی زندگی میکنیم که صرفهجویی هنر است و در نتیجه، همه آن را ندارند. اجداد ما نیز غالباً چارهای جز صرفهجویی و قناعت به داشتهها نداشتهاند؛ زیرا امکانات محدودی در اختیار داشتهاند. هزینههای زندگی ما نیز، که نوادگان همان مردمان قانع هستیم، بهقدری افزایش داشته است که با حداقلهای تشکیل یک زندگی برای ما، اجدادمان میتوانستند چند بار بهطور کامل زندگی کنند. اما اقتصاد تورمزده و درآمدهای پایین برای ما هم چارهای جز کاهش هزینههای زندگی نمیگذارند و ما هم ناچاریم هنر صرفهجویی را یاد بگیریم.
برای اینکه بدانیم چگونه هزینههای زندگی را کاهش دهیم، ابتدا باید هزینهها را بشناسیم و آنها را اولویتبندی کنیم. سپس برای هرکدام مبلغ مورد نیاز را اختصاص دهیم. به این کار اصطلاحاً بودجهبندی میگویند که میتوانید سیر تا پیاز آن را در مطلب «بودجهبندی چیست؟ چطور بهترین روش بودجهبندی را برای خود انتخاب کنیم؟» بخوانید. در این مطلب میخوانیم که چگونه مبلغ مورد نیاز برای هزینهها را کمتر کنیم و روشهای صرفهجویی در هزینههای مختلف چیست.
صرفهجویی چیست؟
برای صرفهجویی در لغتنامه این معنا نوشته شده است: اندازه نگهداشتن در خرج، دقت و توجه به اینکه چیزی زیادتر از حد لزوم صرف و خرج نشود. این همان کاری است که با بودجهبندی و پیگیری هزینهها باید انجام دهیم. صرفهجویی یا صرفهکاری نام دیگر رفتار اقتصادی است؛ یعنی بدانیم در هر موقعیت مالی، چه کاری برای وضعیت اقتصادی ما بهصرفهتر است. صرفهجویی فقط در خرید بروز پیدا نمیکند، بلکه موقع گرفتن هر تصمیم مالیای مثل وامگرفتن، انتخاب بیمه و شیوۀ سرمایهگذاری هم با نگاه صرفهجویانه میتوان معاملۀ بهتری کرد.
گاهی صرفهجویی با برخی مفاهیم دیگر مانند خساست یا ارزانپسندی اشتباه گرفته میشود. در حالی که معنای متفاوتی دارند.
تفاوت صرفهجویی و خساست
فرد صرفهجو بهدنبال معاملههای بهصرفه است تا در کنار حفظ ثبات وضعیت اقتصادیاش، آن را رشد دهد. درنگکردن قبل از خرید و دقت به محل مصرف پولها ممکن است موجب شود دیگران به فرد صرفهجو، برچسب خسیس بزنند؛ اما خساست سطح دیگری از رفتار با پول است. آدم خسیس دنبال معاملههای بهصرفه و کاهش هزینههای زندگیاش نیست؛ بلکه صرفاً از روی هم انباشتن پولهایش لذت میبرد و خرجکردن، چه برای خود و چه دیگری، برایش عذابآور است. گفتنی است که خساست یک اختلال رفتاری محسوب میشود که موجب آزار فرد و اطرافیانش است و باید درمان شود.
تفاوت صرفهجویی و ارزانپسندی
یکی دیگر از سوءتفاهمها دربارۀ صرفهجویی، مساویدانستن آن با ارزانپسندی است. معاملۀ بهصرفه بهمعنای ارزانترین معاملۀ ممکن نیست. برای اینکه ببینید معاملهای صرفهجویانه هست یا نه، باید نسبت کیفیت، عمر و کمیت کالا به قیمتش را بررسی کنید. خرید کالایی با جنس ضعیف که عمر کمی میکند و تعداد/حجم حداقلی دارد، بهصرفه نیست. این کالا میتواند یک جفت کفش، اجاق گاز یا حتی مواد خوراکی باشد. فرض کنید ارزانترین نوع نخود در بازار را پیدا کرده و خریدهاید؛ اما هنگام استفاده متوجه میشوید که نهتنها بخشی از وزنش برای سنگریزههایی است که جدا کردهاید، بلکه بسیار دیرپز است و معدهتان را اذیت میکند. در عمل پول کمتری خرج کردهاید؛ اما در حقیقت تمام آن پول را دور ریختهاید.
یک مانع مهم صرفهجویی: ترس از جاماندن
یکی از موانع صرفهجویی ترس از جاماندن از دیگران است. وقتی همه برای خرید کنسول بازی جدید یورش میبرند، در خیابان همه کت جدیدی را که بهتازگی مد شده است، میپوشند، دوستانتان هر هفته یک کافۀ جدید را امتحان میکنند و از شما هم دعوت میکنند، صرفهجویی کار سختی خواهد بود. ترس از جاماندن یا از دست دادن بهنام فومو شناخته میشود و مسئلهای واقعی است.
ما موجوداتی اجتماعی هستیم و بهشدت تحت تأثیر دیگران هستیم. در هنگام صرفهجویی بسیار مهم است که به این مسئله آگاهی داشته باشیم و تلاش کنیم اثر آن را در روند زندگی صرفهجویانهمان خنثی کنیم. باید روی هدفی که برایش صرفهجویی میکنیم، متمرکز باشیم و خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم.
قدم اول صرفهجویی؛ شناخت تفاوت نیازها و خواستهها
پیشنیاز مدیریت هزینههای زندگی شناخت هر کدام از هزینهها و اولویتبندیشان است. ما به بعضی از مخارج برای تأمین یک زندگی حداقلی نیاز داریم و بعضی دیگر فقط شاخوبرگ هستند و بدون آنها نیز دچار مشکل نمیشویم. اولی اصطلاحاً نیازها و دومی خواستههای ما هستند. هنگام برنامهریزی برای صرفهجویی در مخارج، باید تفاوت نیاز و خواسته را در نظر داشته باشیم. گاهی میتوانیم در هزینۀ نیازها صرفهجویی کنیم و بیشتر اوقات میتوانیم هزینۀ خواستهها را کاهش دهیم.
برای شروع هزینههایتان را پیگیری کنید و همۀ آنها را یادداشت کنید. این کار را بهمدت یک ماه انجام دهید. با توجه به فهرست بهدستآمده، نیازها و خواستههایتان را جدا کنید. این کار برای بودجهبندی نیز به شما کمک بزرگی میکند.
موثرترین نوع صرفهجویی، صرفهجویی در هزینههای ثابت ماهانه است؛ مثل هزینههای مسکن، حملونقل و مواد غذایی و پوشاک.
صرفهجویی در نیازها
مسکن، حملونقل، خوراک و پوشاک جزء نیازهای ما هستند؛ اما خانۀ بزرگ و مجلل، رفتوآمد با اتومبیل پرخرج شخصی، غذاخوردن در رستوران و لباسهای بیش از نیاز، به هیچ وجه ضروری نیستند. نیازها بخش بزرگی از درآمد ما را میگیرند و اگر بتوانیم در آنها صرفهجویی کنیم، رقمهای بزرگی را ذخیره خواهیم کرد. مطالب زیر کمک میکنند در هزینههای اصلی و بزرگتان صرفهجویی کنید.
صرفهجویی در خواستهها
همانطور که گفته شد، خواستهها ضروری نیستند و میتوانیم با حذف آن مخارج هم زندگی کنیم. خواستهها دقیقاً همان چیزهایی هستند که ممکن است در خریدشان به افراط بیفتیم و پولهای زیادی را هدر دهیم، برای مثال، هزینۀ رستورانرفتن گاهی بهاندازۀ کل هزینۀ دیگر خواستهها و حتی بخشی از نیازها تمام میشود یا خرید افراطی لباس ممکن است فردی را از تفریحات و خواستههای دیگرش کاملاً محروم کند.
گاهی این افراط در قالب خرید هیجانی رخ میدهد. ذهن انسان میتواند خودش را فریب دهد و موجب شود تحت تأثیر تبلیغات زیرکانۀ بازاریابها دست به خریدهای عجیبی بزنید. بعضی از افراد باور دارند که با خرید حالشان بهتر میشود. این یکی از خودفریبیهای ماست. اگر بادقت نگاه کنیم، چیزی که خرید بیبرنامه و بیرویه واقعاً به ما میدهد، اضطراب است نه حال خوش. در مطلب «ذهنتان چگونه شما را فریب میدهد تا بیشتر خرج کنید؟» میتوانید دربارۀ فریبهای ذهن بیشتر بخوانید.
البته از آنجایی که خواستهها ضروری نیستند، نباید تصور کنید میتوان کاملاً آنها را قطع کرد. خواستهها کیفیت زندگی را بالا میبرند و گاهی از لحاظ روانی به آنها نیاز داریم؛ اما در شرایطی که مجبورید صرفهجویی کنید، بیشک اولین هزینههایی که باید حذف یا کم شوند، خواستهها هستند.
ولخرجی؛ دشمن صرفهجویی
بعد از یک ماه زندگی صرفهجویانه و پسانداز، ناگهان یک شب که برای تفریح بیرون رفتهاید، تمام رقم پساندازشده را خرج میکنید و حساب بانکیتان را برای واریز حقوق ماه بعد تمیز و خالی میکنید؛ این تصویر یک ولخرجی تمامعیار است. ولخرجی کنترلنشده و پیشبینیناپذیر است، پس باید پیش از آنکه در موقعیتش قرار بگیرید، برای آن آماده شوید. اگر برای پساندازتان حساب دیگری باز کنید که امکان خرجکردن آنیاش را نداشته باشید، احتمال اینکه با ولخرجی پساندازتان را تمام کنید، از بین میرود.
برای کاهش هزینههای زندگی باید جلوی ولخرجی را هر طور شده بگیرید. ولخرجی ممکن است به 3 شکل بروز پیدا کند: کالایی را میخرید که نسبت به درآمدتان گران است، بدون برنامه و اختصاص بودجه خرید میکنید و بیشتر از ارزش محصولی برایش هزینه میدهید.
با برنامهریزی قبلی برای خرید و بودجهبندی بهتر میتوانید هزینههای زندگیتان را مدیریت کنید و تا حد زیادی جلوی ولخرجی را خواهید گرفت.
مطلب «شما مدیر مخارجتان هستید یا مخارجتان شما را مدیریت میکنند؟» و «۵ راه برای کاهش ولخرجی» مسئلۀ ولخرجی یا خرجکردنهای نامنظم را برایتان روشنتر میکند.
افزایش درآمد و صرفهجویی
برخی راهحل مشکلات مالی را نه صرفهجویی، بلکه افزایش درآمد میدانند؛ زیرا با درآمد بیشتر بسیاری از صرفهجوییها بیمعنا میشود و میتوان با دست بازتری زندگی کرد. تردیدی نیست که بدون دلمشغولی خریدن هرآنچه دلمان میخواهد، لذتبخش است؛ ولی مسئله این است که همیشه افزایش درآمد چارۀ ما نیست.
اگر مشکلات مالیتان در این حد است که نمیتوانید نیازهایی مثل مسکن و خوراک را تأمین کنید و به همین دلیل بدهکار میشوید، باید درآمدتان را افزایش دهید؛ اما اگر علت بدهکاری و مشکلات مالیتان رفتارهای مالی خودتان است، افزایش درآمد مشکلتان را حل نمیکند. برخی فکر میکنند این طبیعی است که مدام برای مخارج مختلفشان قرض بگیرند و هرگز به مدیریت هزینهها و برنامهریزی برای مخارجشان فکر نکردهاند. افزایش درآمد برای کسانی که اینطور فکر و رفتار میکنند، فقط موجب افزایش هزینههای زندگی میشود. درآمد بیشتر میتواند مشکلات مالی را حل کند؛ بهشرطی که خودتان علت این مشکلات نباشید.
درآمد بیشتر، هزینههای بیشتر
مشکلات مالی فقط یک دلیل برای صرفهجویی است. گاهی ما صرفهجویی میکنیم تا به هدف بزرگتری مثل استقلال مالی برسیم. به همین دلیل، حتی با افزایش درآمد، باید به صرفهجویی ادامه دهیم؛ زیرا هرچه پول بیشتری بهدست بیاوریم، مخارجمان هم بیشتر میشود. اگر تا امروز تمام خرج زندگیتان بدون اینکه چیزی کم بگذارید، ۱۰ تومان میشد، اگر ناگهان درآمدتان دوبرابر شود، خواهید دید که بهزودی مخارجتان هم دوبرابر میشود. ما به این حالت ولع سیریناپذیری میگوییم. وقتی هزینۀ سبک زندگیمان برابر با درآمدمان باشد، خود را همیشه روی لبۀ درهای عمیق نگه میداریم، بهجای اینکه در جایی امن و باثبات سکنا گزینیم. در این وضعیت، تغییری ناگهانی مثل از دست دادن شغل، برایمان بسیار گران تمام میشود. به همین دلیل است که باید همیشه کمتر از آنچه میتوانیم، خرج کنیم.
برای اینکه در مواقع افزایش درآمد، افسار زندگی را در دستتان نگه دارید و جلوی خرجهای جدید را بگیرید، مطلب «بیشتر افرادی که درآمد خوبی دارند، پول زیادی ندارند» را مطالعه کنید.
درآمد بیشتر همیشه راهحل مشکلات مالی نیست؛ اما وقتی هدفگذاری ما رسیدن به استقلال مالی یا از آن بهتر، آزادی مالی است، افزایش درآمد بخشی از مسیر است. وقتی صرفهجویی با درآمد بیشتر همراه باشد، ترکیب برندهای ایجاد میشود که ما را بهسمت اهداف مالیمان میبرد. مطلب «برای یک زندگی خوب درآمدمان را بیشتر کنیم یا هزینههایمان را کاهش دهیم؟» درمورد این موضوع اطلاعات بیشتری به شما میدهد.
افزایش درآمد فقط بهمعنای چندشغلهبودن نیست. میتوان با راههای متنوعی مثل سرمایهگذاری، درآمدهای منفعل و تغییر شغل درآمد را افزایش داد. در مطلب «چه کار کنیم تا هشتمان گروی نهمان نباشد؟» دربارۀ منابع درآمدی متنوع و اثرات آن گفتهایم.
راهنمای صرفهجویی در زندگی
در بسیاری از بخشهای زندگی میتوان صرفهجویی کرد و در بعضی نمیتوان صرفهجویی کرد. برای مثال، در درمان بیماری یا بهطور کلی سلامت، صرفهجویی محلی از اعراب ندارد؛ اما با انتخاب یک بیمۀ مناسب میتوانیم هزینههای آن را هم کاهش دهیم.
برای اینکه بدانید چگونه در مخارج مختلف زندگیتان صرفهجویی کنید، اول از همه باید بدانید پولهایتان خرج چه چیزهایی میشود؛ زیرا مخارج هرکس در مواردی، منحصربهفرد است. خرجهایی را که کاملاً غیرضروری و اضافی هستند، حذف کنید. بعضی مخارج با اندکی خلاقیت کمتر میشوند؛ مثلاً استفاده از محلول خوشبوکنندۀ خانگی برای لباسها، بهجای خرید شویندههای خوشبویی که گرانتر هستند. گاهی هم نیاز به راهنمایی و استفاده از تجربۀ دیگران داریم. در مطالب زیر میتوانید نکاتی برای خریدهای بهصرفهتر و روشهای صرفهجویی در زندگی پیدا کنید.
پیشنهاد مطالعه
با بودجه کم، سالم و بهاندازه بخورید
ایدههایی برای سرگرمیهای ارزان و جذاب
روشهای کمهزینه برای تزئین خانه در عید
راهنمای خرید اجناس دستدوم
3 هزینه غیر ضروری که برایشان پول خرج میکنیم، کدامند؟
چگونه در زندگی روزمره صرفهجویی کنیم؟
نکات خرید مقرون بهصرفه سیسمونی نوزاد
لذت مسافرت با هزینه کم
20 ترفند برای صرفهجویی در خرید لباس