سازوکار اقتصاد جهان دهههاست که بر اساس بدهی تنظیم شده است. در گذشتههایی که هنوز تورم بر اقتصاد کشورها سایه نینداخته بود، مردم میتوانستند با کار و پسانداز، به هدفهای مالیشان برسند؛ اما در دوران ما، این روش برای همه امکانپذیر نیست. اکثر ما برای تحقق هدفهای کوچک و بزرگ مالیمان مجبور به وامگرفتن شدهایم. در چنین وضعیتی، دانش مدیریت بدهی برای همۀ افراد بسیار ضروری است. اگر رفاه مالی را یک خانه در نظر بگیریم، مدیریت بدهی یکی از ستونهای اصلی آن است. بدون تسلط بر مسئلۀ بدهیها، این خانه فرو خواهد ریخت.
در این مطلب، تلاش کردهایم تا به همۀ جوانب و گوشههای دانش مدیریت بدهی بپردازیم و شِمایی کامل از روش پرداخت بدهیها برایتان ایجاد کنیم.
انواع بدهی را بشناسید
ما برای اهداف مختلفی قرض میگیریم. این اهداف نوع بدهیمان را تعیین میکند. گاهی برای خرید یک دست مبل نو، عوضکردن خودرو یا رفتن به مسافرت وام میگیریم. گاهی هم برای خرید خانه یا راهاندازی کسبوکارمان وام میگیریم. اولی وام مصرفی است، یعنی ما مبلغ وام را خرج کالا یا خدمتی مصرفی میکنیم و باید از حقوقمان آن را بپردازیم. دومی وام سرمایهگذاری است. مبلغ این وام مصرف و تمام نمیشود، بلکه با استفاده از آن سود یا درآمد بیشتری کسب میکنیم.
مردم کشورهای پیشرفته و افراد طبقۀ متوسط بیشتر درگیر نوع اول بدهیاند. افرادی که اصطلاحاً مصرفزده هستند، برای خریدهای غیرضروری مدام از اعتبارشان خرج میکنند یا وام میگیرند. این افراد بیشتر از بقیه مستعد ابتلا به بیماری بدهی و فرورفتن در قرض و وام هستند و به راهبردهای مدیریت بدهی و هزینههای زندگی، نیاز جدی دارند.
وام مصرفی را ممکن است از دوستان و اقوام بگیرید یا از بانک بهصورت وام خرید کالا دریافت کنید. همچنین خرید کالای قسطی از فروشگاهها و خرجکردن از کارت اعتباریتان هم وام مصرفی بهشمار میآید. کارت اعتباری بر اساس اعتبار شما نزد بانک ماهانه اجازه میدهد مبلغی را خرج کنید که باید در موعد مقرر آن را برگردانید، وگرنه مشمول پرداخت اقساطی آن با بهره میشوید. در ایران نیز چند بانک خدمات کارت اعتباری ارائه میکنند.
فراموش نکنید خرید قسطی هر چیزی، از خرید نقدی آن گرانتر است.
وقتی وام را به منظوری میگیریم که به ما سود یا درآمد میرساند، همهچیز فرق میکند. مبالغ این وامها غالباً بزرگ است و دورۀ بازپرداخت طولانیمدت دارند. اگر با برنامه، فکر و تحقیق قبلی چنین وامهایی بگیریم، در نهایت، بهنفع وضعیت مالیمان تمام میشود.
بدهی خوب، بدهی بد
بدهی بد همان نوع اول بدهیهاست که بالاتر گفته شد. در کل، بدهیای که باعث شود پول از جیب ما خارج شود، بدهی بد است؛ اما بدهی خوب چیست؟ در مدیریت بدهی، وامی که برای سرمایهگذاری گرفته میشود و نرخ بهرۀ آن از نرخ سود سرمایهگذاری پایینتر باشد، یک بدهی خوب است. این بدهی در نهایت، موجب میشود پول وارد جیب ما شود. برای مثال، میخواهید خانه بخرید و وام میگیرید. اگر میزان رشد بازار مسکن بالاتر از بهرۀ بانکی باشد، سود خواهید کرد. زمانی که بخواهید سالها در خانهای زندگی کنید، بدهی آن خانه، به احتمال بسیار زیاد، مشمول بدهی خوب میشود. وام برای راهاندازی کسبوکار پررونق و سرمایهگذاریهای سودده هم میتواند جزء بدهیهای خوب باشد.
بدهی در اقتصادهای تورمی
در اقتصادهای تورمی، سرعت کاهش ارزش پول در گذر زمان، بسیار زیاد است. در چنین حالتی، وامهایی با نرخ بهرۀ پایینتر از رشد تورم، میتوانند امور مالیتان را بهبود دهند. با این حال، اگر توانستید چنین وامی بگیرید، آن را خرج موارد مصرفی، همان نوع اول بدهی، نکنید و بهدنبال سرمایهگذاری یا کسبوکاری باشید که نرخ سودی بالاتر از میزان تورم داشته باشد. به این ترتیب، نهتنها در اثر بدهی وضعیت مالیتان وخیم نمیشود؛ بلکه در مسیر رشد اقتصادی قرار میگیرید.
روشهای مدیریت بدهی
ذهنیت بسیاری از آدمها دربارۀ بدهی، خصوصاً بدهیهای بد، پولی است که فعلاً رایگان بهدست آمده و تا رسیدن موعد پرداختش خدا بزرگ است. بهعلاوه مبلغ اقساط مقرون بهصرفه است و از پسش برمیآییم. این تفکر بهقدری خطرناک است که میتواند ثبات وضعیت مالیتان را به هم بزند و چندین مرحله شما را عقب بیندازد. اولین کاری که برای مدیریت بدهی باید انجام دهید، تغییر این ذهنیت است. به خودتان بقبولانید که بدهی اوضاع مالیتان را خراب خواهد کرد و دشمن شمارهیک موفقیتتان است. اگر این قدم را بردارید، باقی قدمها سادهتر خواهد شد.
در شرایطی که درگیر بازپرداخت بدهی هستید، باید سبک زندگیتان را با آن متناسب کنید. استفاده از راهکارهای کاهش هزینههای زندگی و خرید هوشمندانه به شما کمک خواهد کرد پول بیشتری برای بازپرداخت بدهیها داشته باشید.
گام بعدی برای مدیریت بدهی این است که میزان درآمد و هزینههایتان را مشخص کنید. برای مثال، فرض میکنیم شخصی ماهانه 10 واحد درآمد دارد. از این میزان، 6 واحد را خرج میکند و 4 واحد باقی میماند. اگر این شخص زیر بار بدهی باشد، بعد از تعیین درآمد و هزینههایش، میداند که میتواند سالیانه بهاندازۀ 48 واحد از قرضهایش را بپردازد. در مرحلۀ بعد، باید روش پرداخت بدهی خود را انتخاب کنید و به آن تا پایان بدهیها پایبند بمانید.
سه روش اصلی برای بازپرداخت بدهی وجود دارد که به هر یک جداگانه میپردازیم.
روش بهمن
روش بهمن بهصرفهترین روش برای بازپرداخت بدهیهاست. در این روش باید بازپرداخت را از بدهیای شروع کنیم که بیشترین سود را دارد و بهترتیب سراغ بدهیهای بعدی برویم. این روش موجب میشود بهطور کلی مبلغ کمتری را بپردازیم. روش بهمن برای قرضهایی که با گذشت زمان، به مبلغشان اضافه میشود، مفید است.
روش گلولهبرفی
یکی از روشهای پرداخت بدهی گلولهبرفی است. در روش گلولهبرفی، شما بدون توجه به نرخ سود، از کوچکترین بدهی پرداخت را آغاز میکنید. وقتی کوچکترین بدهی در زمانی کوتاه پرداخت شد، انگیزهتان برای بازپرداخت قرضهای بزرگتر بیشتر میشود. این روش برای افرادی که فشار روانی ناشی از بدهیها موجب شده ذهنشان از پرداخت بدهیها فرار کند، کاربردی است. اگر بار سنگین بدهیها روی دوشتان سنگینی میکند و نمیتوانید آیندهای بدون بدهی را تصور کنید، این روش بهکارتان میآید.
روش سونامی بدهی
بدهی با ذهن و روان ما ارتباط مستقیم دارد؛ اما گاهی فشار احساسی برخی بدهیها از بقیه بیشتر است؛ برای مثال بدهیای که به رئیستان دارید باعث شده مدام تصمیمتان برای تغییر شغل را عقب بیندازید و دیدن هرروزۀ او معذب و ناراحتتان میکند. در روش سونامی بدهی، بازپرداخت را از قرضی شروع میکنید که بیشتر از بقیه ذهن و روانتان را تحت فشار گذاشته است؛ در این مثال، بدهی به رئیستان. وقتی بدهیهایی را که بیشترین فشار احساسی را به شما وارد میکنند، پرداخت کردید، میتوانید روش مدیریت بدهی را تغییر دهید و مثلاً بدهیهایی که بیشترین سود را دارند، در اولویت بگذارید.
در نهایت، اینکه چگونه بدهیها را مدیریت کنیم به مقدار بدهی و سود آن، درآمد، سبک زندگی و دانش مالی ما مرتبط است.
روش پرداخت بدهیهای سنگین
مدیریت بدهی در قرضهای سنگین مثل دیگر بدهیهاست. باید درآمد و خرجتان را مشخص کنید، بدهیها را اولویتبندی کنید و طبق روشی که انتخاب کردهاید، پیش بروید؛ اما تغییری که بدهیهای سنگین در زندگیتان ایجاد میکند، کمی بیشتر است. وقتی زیر بار بدهیهای طولانی چندساله قرار دارید، باید تا حد امکان به سبک زندگی صرفهجویانه پایبند باشید و در صورت افزایش درآمد، هزینههایتان را افزایش ندهید؛ بلکه مبلغ افزوده را مستقیماً به بدهیها اختصاص دهید. در این شرایط بهتر است به فکر راههایی برای افزایش درآمدتان باشید؛ مثل یک شغل دوم یا سرمایهگذاریهای سودده تا زودتر بدهیها را صاف کنید.
گرفتن وام برای پرداخت بدهی هم ممکن است ایدۀ خوبی باشد؛ بهشرطی که آن وام خود به بدهی سنگین دیگری تبدیل نشود. فرض کنید امکان بازپرداخت یکجای بدهی سنگینتان وجود دارد و پرداخت یکجا بهنحوی مبلغ پرداختیتان را در کل، کم میکند. از طرفی میتوانید وامی بگیرید که سود آن از سود بدهی فعلی کمتر است و راحتتر از پس آن برمیآیید. در این صورت گرفتن وام برای پرداخت بدهی منطقی است.
بدهی و سلامت روان
بدهی مقدار پولی است که بدهکار به طلبکار مقروض است. این مبلغ باید طی مدتی مشخص با سودی مشخص بازگردانده شود و میزان آن، به اعتباری بستگی دارد که قرضگیرنده نزد قرضدهنده دارد. حتی خواندن این جملهها روی روان ما اثر میگذارد. عبارتهای مقروض، طلبکار، مدت مشخص، سود و اعتبار، هر کسی را مضطرب میکند. به همین دلیل است که بدهی در میان امور مالی از همه بیشتر با روح و ذهن ما درگیر میشود. فردی که زیر بار بدهی رفته باشد، بهخوبی این مسئله را درک میکند و بیشتر متوجه اهمیت مدیریت بدهی است.
بیشک بهترین راه برای خلاصی از اضطراب ناشی از بدهی، این است که اصلاً درگیرش نشویم؛ اما این راهحلی آرمانی است که برای همه کار نمیکند. گاهی ما ناچار به بدهکارشدن هستیم و در جوامع تورمی بدهکار شدن در طی زمان میتواند به نفع وامگیرندهها تمام شود. حال، در شرایطی که زیر بار بدهی قرار داریم، چگونه میتوانیم از فشار روانی آن کم کنیم؟
مهمترین کار داشتن برنامهای برای بازپرداخت بدهی است. اگر بدانیم که به چه روشی و در چه مدتی بدهیها را پرداخت خواهیم کرد، خیالمان راحتتر خواهد بود. غیر از آن، باید روی ذهنیتمان کار کنیم. دوستان و اطرافیان هر کس بهشدت روی ذهنیت او اثرگذار هستند. در زمان بدهکاری، با افرادی ارتباط برقرار کنید که با ذهنیت و گفتار مثبت، سبک مدیریت مالی و مدیریت بدهی شما را تشویق میکنند. آدمهای منفیباف که مدام گلایه میکنند، انرژیتان را خواهند گرفت و ارادهتان را برای بازپرداخت بدهیها سست میکنند.
فکرکردن به آزادی و آرامش خیالی که پرداخت منظم بدهی برایتان ایجاد میکند، ذهنیتتان را برای پرداخت بدهی مثبت میکند. به از بین رفتن اضطراب عقبافتادن اقساط و بازشدن دستتان برای کارهایی که مدتها بهخاطر بدهی، کنار گذاشته بودید، فکر کنید. همچنین، هنگام بازپرداخت بدهیها، چنان به خودتان سخت نگیرید که از لحاظ روانی فرسوده شوید. از تمام خواستههایتان نزنید. طبق بودجهبندی و اهدافتان برای مدیریت بدهی هر از گاهی جایزهای به خودتان بدهید تا از لحاظ روحی تقویت شوید.