میلیونرهای صرفه‌جو، ما را نصیحت می‌کنند

آیا می‌خواهید پولدار شوید یا به واسطه پول حق انتخاب‌های بیشتری داشته باشید؟ طبق آموزه‌های میلیونرهای صرفه‌جو، خرج کردن کمتر از درآمدتان، یکی از راه‌های دستیابی به این هدف است. آنها به خوبی می‌دانند زندگی با قناعت کلید دستیابی به ثروت است. همینطور این قشر به خوبی آگاهند که احساس شادی به ولخرجی کردن و فخرفروشی به دیگران وابسته نیست. احساس شادی یک مساله کاملا درونی است که به نحوه نگاه شما به زندگی ربط دارد.
آیا می‌دانید پرنس رینیه‌موناکو که بسیار ثروتمند است عادت دارد جوراب‌های هم رنگ و یک شکل بخرد، که اگر یکی از جوراب‌ها گم یا پاره شد جوراب تک لنگه‌ای باقی نماند؟ برای بعضی‌ها شاید یک جوراب بیشتر از چند اسکناس تمام نشود اما چنین انتخابی زمانی معنا می‌دهد که بدانید زندگی صرفه‌جویانه داشتن یک نوع نگرش و انتخاب است. چیزی شبیه گفته یکی از عجیب‌ترین میلیونرها به اسم جان دی مک آرتور «نگرش و انتخاب‌های صرفه‌جویانه داشتن، تعریف دیگری از یک تاجر موفق بودن است.»

وارن بافت یک نمونة بسیار خوب از کسی است که بدون خریداری املاک و هواپیما و دارایی‌های دیگر، به ثروت بسیار زیادی رسیده است. پیام سادة او این است که اگر به حد کافی پول دارید، به جای خریدن لوازم گران‌قیمت شروع کنید به انجام دادن کاری که دوست دارید. او هیچ قایق شخصی و یا قصری ندارد و معتقد است که چنین چیزهایی فقط وبال گردن آدم می‌شوند.
مثل دیالوگی معروف در یک فیلم از بازیگری که می‌گفت: «از یک جایی به بعد وقتی ملک و املاک می‌خری، دیگر تو صاحب آن‌ها نیستی، ملک و املاکت صاحب تو هستند!» 

وارن بافت، یکی از ثروتمندترین افراد جهان، می‌گوید که او هرگز شیوةزندگی خود را از وقتی به خاطر می‌آورد تغییر نداده است، او همیشه همینطور کم‌خرج و صرفه‌جو بوده است. مثلا هنوز در خانه‌ای زندگی می‌کند که آن را پنجاه سال پیش با یک قیمت ناچیز خریده بوده است.

اما توصیه بافت چیست؟ به جای اینکه وقت خود را صرف کار کردن برای پول درآوردن و خریدن لوازم گران‌قیمت و یا استفاده از خدمات گران کنید، وقت خود را صرف لذت بردن از زیبایی‌های زندگی در طبیعت به همراه دوستان و خانواده‌ی خود کنید. سعی کنید از چیزهای کوچک در زندگی لذت ببرید. چیزهای کوچک مثل عطر یک گل رز، عطر چای، لبخند یک رهگذر و هزاران چیز کوچک دیگری که حتما خودتان با کمی فکر کردن به آن می‌رسید.

استانداردهای زندگی صرفه‌جویانه به شما امنیت، لذت و آزادی بیشتری می‌دهد. سبک زندگی ساده‌زیستانه یک سبک زندگی بسیار شاد است، چرا که شما از بند تعلقات و درگیری‌های مادی رها هستید و بیشتر می‌توانید از داشته‌های خود لذت ببرید.

«موفقیت چیزی نیست به جز به بهترین نحو انجام دادن کاری که آن را عاشقانه دوست دارید. دقیقا به همین سادگی است. دستیابی به شغلی که آنقدر آن را دوست داشته باشید که هر روز با عشق آن را انجام دهید. نعمت واقعی این است… استاندارد بودن زندگی شما به معنی گران‌قیمت بودن زندگی شما نیست.»

پیشنهاد مطالعه: چگونه مثل یک میلیاردر فکر کنیم؟ + فایل صوتی

اشتیاق داشتن برای کم‌خرج‌تر شدن خیلی خوب است اما در زندگی‌های زناشویی چطور؟ آیا همسران باهم همسو هستند؟ آیا هر کدام از آنها می‌تواند از یک زندگی مجلل در یک خانه بسیار بزرگ با اتاق‌خواب‌های بزرگ، کمدهای پر از لباس‌های گران‌قیمت و ماشین‌های بسیار گران و مجهز چشم‌پوشی کند؟
یا حتی خود شما ممکن است فکر کنید صرفه‌جو بودن سخت است چرا که مجبور هستید چشمهایتان را روی همهچیزهایی که دوست دارید ببندید و به خودتان سختی بدهید، درحالی‌که حساب‌های بانکیتان روز به روز پرتر خواهند شد.
هیچ نیازی نیست به اینکه حتما از وعده‌های غذایی خود بزنید یا لباس‌های کهنه و استفاده شده دوستانتان را بپوشید تا صرفه‌جویی کنید. شما باید سعی کنید بر اساس شیوه زندگی خود، درآمد و اطرافیانتان دنبال راه‌هایی بگردید که از طریق آن‌ها بتوانید کمتر خرج کنید و بیشتر پس‌انداز کنید. مثلا ممکن است شما شخصی باشید که عاشق بیرون غذا خوردن با دوستان و خانواده خود باشید و این عادت هزینه زیادی را به شما تحمیل کند. در این شرایط می‌توانید به جای غذا خوردن در رستوران‌های گران‌قیمت هرازگاهی سری هم به دکه‌های کوچک ساندویچی کنارخیابان‌ها بزنید! یا اینکه یک غذای ساده و راحت را در منزل درست کنید و با دوستانتان به نزدیک‌ترین پارک محل زندگیتان بروید و آنجا دور هم غذا بخورید، گفتگو کنید و از کنار هم بودن لذت ببرید. اگر عادت دارید برای هر مجلس مهمی لباس جدید بخرید، می‌توانید از دوستانی که لباس‌های هم‌اندازه شما دارند بخواهید که هرازگاهی لباس‌هایشان را به شما قرض بدهند. اینطوری هم به جیب‌تان کمک کرده‌اید و هزینه اضافی به خودتان تحمیل نمی‌کنید و هم به محیط‌زیست کمک بزرگی کرده‌اید! می‌بینید اینها فقط چند نمونه بودند از انتخاب‌هایی که به وسیله آن‌ها بدون اینکه به خودتان سختی زیادی بدهید پس‌انداز هم می‌توانید کنید. 

بعضی افراد خسیس به خودشان سختی زیادی می‌دهند و فقط در پی جمع‌آوری چیزهای به ظاهر ارزشمند و گران‌قیمت هستند، در حالی که بسیاری از افراد صرفه‌جو سعی می‌کنند تا جایی که ممکن است چیزهای مورد نیازشان را خودشان تهیه کنند یا مثلا در خانه‌های متوسط زندگی کنند تا ازمخارج اضافی مربوط به نگهداری از آن در امان بمانند. به‌هرحال باز هم باید یادآوری کنم که شیوه شما هر چه که هست باید نیازهای اساسی‌تان را پوشش دهد و شما احساس خوبی از این انتخاب خود داشته باشید، در عین حال هرچقدر هم که می‌توانید پس‌انداز کنید.
متیو تاتل (Matthew Tuttle)، بنیانگذار مرکز مدیریت ثروت تاتل، که یک مدیر بسیار موفق است می‌گوید:
من اصلا طرفدار بودجه‌بندی برای هر چیزی در زندگی نیستم! من اصلا با اینکه افراد را مجبور به پیروی از یک برنامه بسیار دقیق و مشخص کنیم نیستم. به نظرم اینکه افراد را مجبور به انجام کاری کنیم که از عهده‌ی آن برنمی‌آیند اصلا خوب نیست! به‌خصوص وقت تقسیم بودجه بین زوج‌ها اختلاف نظرهای زیادی پیش می‌آید. به نظرم تا زمانی که شما دخل و خرجتان باهم همخوانی دارد و مجبور به قرض گرفتن نیستید، دیگر خیلی اهمیتی ندارد که پول‌هایتان را کجا خرج می‌کنید.

پیشنهاد مطالعه: سه عادت بد مالی که باید ترک کنید

هزینه‌های شما مثل یک زنجیر به شما وصل هستند و بدهی‌ها مثل یک توپ سنگین به زنجیر هستند که دست و پای شما را می‌بندند و آزادی عمل شما را در زندگی به روش‌های گوناگون تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. متاسفانه این روزها قرض گرفتن کار بسیار رایجی است، اما باید بدانید لذت داشتن پول بیشتری که حاصل از قرض گرفتن است به قیمت سلب آزادی عمل‌های شماست.
احتمالا شوکه خواهید شد اگر بدانید اغلب افرادی که تظاهر به ثروتمند بودن می‌کنند و دارایی‌های خود را به رخ دیگران می‌کشند، خود را در بدهی‌های بسیار سنگینی انداخته‌اند. 

 درک سیور (Derek Sivers) که یک سرمایه‌گذار موفق است می‌گوید:
«من همیشه از قرض کردن فرار می‌کردم! اصلا دوست نداشتم که زیر بار قرض و بدهی باشم، حتی مبلغ خیلی کمی. من هرگز برای خریدن چیزی از بانک وام نگرفته‌ام، همیشه قبل از خرید هر کالایی وقتی اقدام به خرید کردم که از قبل مطمئن بودم به اندازهکافی در حسابم پول هست. وام گرفتن و بازپرداخت وام‌ها بدترین راه از دست دادن پول و سرمایهدست‌رنج آدمی است! من حتی زمانی که نوجوان بودم هم از نسیه خرید کردن از مغازه‌ها و بوفه مدرسه متنفر بودم و حس بدی داشتم از اینکه زیر دین کسی باشم! به نظرم دو راه برای پولدار شدن وجود دارد، یک راه این است که سراغ شغل بسیار پر درآمدی بروید و از این راه پول بیشتری به دست بیاورید، وراه دوم این است که هزینه‌ها و نیازها و انتظارات خود را پایین بیاورید و در عوض بیشتر پس‌انداز کنید.»
در جامعه‌ای که دچار تورم است؛ وام گرفتن برای خرید دارایی‌هایی که متناسب با تورم رشد می‌کند، شاید کار اشتباهی نباشد زیرا مبلغ بدهی و اقساط آن ثابت می‌ماند اما درآمد و دارایی ما افزایش پیدا می‌کند. اما حتی برای این‌گونه خریدها نیز باید آرامش روان خود را برای زیر بار بدهی رفتن در نظر بگیریم.

پیشنهاد مطالعه: پولدارها از چه دروغ‌هایی دوری می کنند؟

اگر خوب درباره‌اش فکر کنید، خریدن چهارمین ماشین اسپورت یا سومین خانه اعیانی‌تان درحالی‌که مردم گرسنه هستند تا حدی آزاردهنده به نظر می‌رسد. منظورم آن است که، وقتی با دید وسیع‌تر به وضع موجود نگاه کنید، کمی احساس آزاردهنده در مورد چیزی نادرست در آن وجود دارد. این‌طور فکر نمی‌کنید؟
قضیه این نیست که مردم نباید اختیار داشته باشند چه کاری می‌خواهند با پول خودشان انجام دهند. ما نمی‌خواهیم در مورد جنبه‌های اخلاقی به‌دست آوردن ثروت‌های گزاف درحالی‌که سرنوشت هم‌نوعانمان را به خودشان واگذار کردیم قضاوت کنیم. اما اگر شما امکانات و ابزار لازم را دارید احتمالاً دوست دارید به دیگران کمک کنید. مگر اینکه کمی بی‌وجدان باشید.
استاد دانشگاه استنفورد، دیوید چریتون (David Cheriton)، میلیاردری که خودش موهای خودش را اصلاح می‌کند در مورد زندگی به عنوان یک میلیاردر می‌گوید:
«من واقعاً از این قبیل چیزها بسیار ناراحت می‌شوم، این آدم‌ها که خانه‌هایی با سیزده حمام و دیگر چیزها می‌سازند، حتماً یک مشکلی دارند.»
چریتون که دارای سهام گوگل به ارزش خالص ۱٫۳ میلیارد دلار است، وقتی هر چند وقت یک‌بار برای موج سواری به تعطیلات می‌رود خود را «لوس» می‌نامد. او اخیراً در مصاحبه‌ای با مجلهفوربس (Forbes) گفت که بزرگترین ولخرجی اخیرش خرید یک هوندا اودیسه مدل ۲۰۱۲ برای بچه‌هایش بوده است.

پیشنهاد مطالعه: ثروت حقیقی چیست؟ آیا شما می‌توانید پولدار باشید؟

من ناراحت می‌شوم وقتی می‌شنوم مردم می‌گویند: «۱۰ میلیون دلار در حساب بانکی‌ام دارم. همین قدر برایم کافی است.»
متوجه نیستید که هنوز نابرابری دردناکی بر سیاره شما حکمفرما است؟ به ذهنتان خطور نکرده است که هر چه بیشتر بتوانید ثروت به‌دست بیاورید (و آن را بیهوده خرج نکنید) بهتر است، چرا که می‌توانید آن را به افرادی که واقعاً به آن نیاز دارند برسانید؟
بسیاری از ثروتمندان این کار را نمی‌کنند. (ثروتمندترین آمریکایی‌ها ۱٫۳ درصد از درآمدشان را صرف امور خیریه می‌کنند در حالیکه این آمار در بین کم‌درآمدترین‌ها ۲٫۳ درصد است.) اما شما اگر پول داشتید می‌توانستید. به همین دلیل است که من ارزش بسیاری برای لئوناردو دی‌کاپریو (Leonardo Dicaprio) قائل هستم.
سبک زندگی عاقلانه بازیگر نابغه به او اجازه می‌دهد تا نقش‌هایش را گلچین کند و ما را از دیدن فیلم‌های کم ارزشی که بیشتر بازیگران خوب تمایل به بازی در آن‌ها ندارند، خلاص کند. گذشته از این ویژگی تحسین‌برانگیز، این مرد یک فعال محیط‌زیست الهام‌بخش است.
صرف‌نظر از خرید یک جزیره ۲٫۵ میلیون دلاری نزدیک شهر بلیز (Belize) در سال ۲۰۰۵، دی‌کاپریو تمایل به ساده‌زیستی دارد:
«من هزینه‌های بی‌حدوحصر ندارم. من جت شخصی ندارم. من هنوز تنها یک ماشین دارم که آن هم یک تویوتا پریوس است. پولم را صرف چیزهای زیادی نمی‌کنم. پول برای من بسیار مهم است زیرا به من آزادی انتخاب می‌دهد که به عنوان یک بازیگر چه کاری انجام دهم و مهم‌تر از آن اینکه من می‌خواهم آنقدر ثروت بی‌اندوزم تا بتوانم روزی کاری بسیار بزرگ و سودمند برای دیگر مردم، برای محیط‌زیست و برای کودکان انجام دهم.» 

شیلین وودلی (Shailene Woodley) با بیان علنی این جمله که «من فقط لباس‌های دست دوم می‌خرم»، به گرایش به صرفه‌جویی کمک کرد. بله، صرفه‌جویی مد جدید است.
این بسیار عالی است که صرفه‌جویی دیگر چیزی نیست که برای آن شرمنده باشیم. صرفه‌جویی نه تنها تعارضی با شیک بودن ندارد بلکه با توجه به این حقیقت که ۴۳ درصد از خانواده‌های آمریکایی بیشتر از درآمدشان هزینه می‌کنند (بر اساس مطالعه‌ای توسط بانک مرکزی آمریکا)، هوشمندانه هم هست.
این بازیگر به مجله این‌استایل (InStyle) گفت: «یک یا دو سال است که هیچ لباس جدیدی نخریده‌ام.»
او که از بزرگترین طرفداران فروشگاه‌های دست‌دوم‌فروشی است به این‌استایل گفت که در کمد لباسش تنها سه پیراهن آستین بلند، هفت پیراهن آستین کوتاه، دو تاپ کوتاه و چندتایی شلوار و لباس کار دارد.
این را مقایسه کنید با کمدهای بسیار رایجی که پر از لباس‌های نویی هستند که هنوز برچسب قیمت‌شان به آن‌ها وصل است. می‌دانید منظورم چیست، احتمالاً شما یک دوست این چنینی دارید. 

پیشنهاد مطالعه: کدام عادت‌ها برای شما ثروت می‌سازند؟

اجازه ندهید فرهنگ رسوخ کرده مصرف‌گرایی دیروز شما را عقب نگه دارد. مسئله‌ی اصلی ساده زیستن؛ شیک بودن نیست، آزاد بودن است. آزادانه انتخاب کردن و آزاد بودن به خاطر قید و بندهای مالی کمتر.