برای رسیدن به استقلالی مالی نیازی به درآمد بالا نیست. درآمد بالا قطعاً موثر است؛ ولی اگر در کاهش هزینههایتان پشتکار داشته باشید، با درآمدی معمولی هم میتوانید به استقلال مالی برسید.
به عنوان مثال، زندگیِ علی، معلمی ۸۱ ساله و بازنشسته را بررسی میکنیم. علی یک میلیونر است؛ ولی کسی از این موضوع خبر ندارد. علی ابتدا نجاری ساده بود؛ اما پس از ۳۰ سالگی تصمیم گرفت معلم شود و شروع به درس خواندن کرد. بیست سال بعدی عمرش را تا زمان بازنشستگی به تدریس درمدرسه و تدریس خصوصی پرداخت. علی هیچ وقت درآمد آنچنانیای نداشت، پس چگونه آنقدر پولدار شده است؟ معلوم است! با ذرهذره پسانداز کردن و پایین آوردن هزینهها!
همهی میلیونرهایی که میشناسید مثل علی هستند؟ شاید فکرش را هم نکنید؛ ولی طبق تجربیاتِ بسیاری از افرادی که توانستهاند به رفاه مالی برسند، اصلاح سبک زندگی، میتواند راهی برای پولدار شدن باشد. برای اثبات این موضوع نگاهی به دیدگاه صاحبنظران میاندازیم.
سبک زندگی ثروتمندان بینام و نشان
نویسندگان کتاب همسایه میلیونر The Millionaire Next Door عادات زندگی ثروتمندان را بیان میکنند:
سه واژهی کلیدی برای ثروتمند شدن، صرفهجویی، صرفهجویی و صرفهجویی است. صرفهجویی اساس پولدار شدن است. ثروتمندان بیشتر از حد معمول درآمد دارند؛ ولی خرجومخارجشان را تا جایی که میتوانند پایین میآورند و بهجای اینکه دنبال تجملات و مد باشند، بهاندازهی نیازهایشان خرید میکنند.
افراد کمی موفق میشوند بدون دست کشیدن از ولخرجی به سرمایهی کلانی برسند. در واقع، میلیونرها با کنترل و کاهش هزینههایشان میلیونر میشوند و با همین روش شرایط را ثابت نگه میدارند. تمام مطالعات در این زمینه این ادعا را تایید میکنند. برای پولدار شدن و پولدار ماندن باید سبک زندگیتان را مدیریت کنید.
تا اینجا دریافتیم که برای رسیدن به اهدافمان باید هزینهها را کاهش داد. اما چگونه؟ برای کاهش هزینهها دو دیدگاه وجود دارد:
- بیشتر نویسندگان حوزهی مسائل مالی، به صرفهجویی در مقیاس کوچک مثل مصرف برق و تفریحات اشاره کردهاند. چنین مواردی، کوچک به نظر میرسند؛ ولی سریع و آسان نتیجه میدهند.
- برخی صاحبنظران هم صرفهجویی در مقیاسهای بزرگتر مثل خرید خانه و ماشین را مطرح کردهاند. ایرادی که به این دیدگاه وارد است این است که موارد این چنینی بهندرت پیش میآیند.
ولی به عقیدهی من افراد زیرک هر دو روش را به کار میگیرند. در زندگی روزمره صرفهجویی را فراموش نمیکنند و خریدهای اقلام بزرگ را هم بهدقت انجام میدهند.
صرفهجویی، مهمترین بخش کنترل امور مالی شخصی
بهتر است به جای مثالهای فرضی مثالهایی واقعی از زندگی خودم بزنم. زمانی که ۳۵ میلیون تومان بدهی بالا آورده بودم، از روشهای زیر صرفهجویی میکردم:
- کاهش مبلغ قبض موبایل و پسانداز سالانه ۱ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان
- فروش خط تلفن خانه و پسانداز سالانه ۸۲۰ هزار تومان
- لغو اشتراک روزنامهها و مجلهها و پسانداز سالانه ۱۴۰ هزارتومان و بسیاری از هزینههای کوچک دیگر. با همین تغییرات کوچک توانستم قرضهایم را پرداخت کنم.
در جواب یکی از دوستانم که دربارهی پرداخت بدهیهایش پرسیده بود، گفتم کمتر تلویزیون تماشا کن. او گفت که چنین چیزی محال است. باید بگویم تماشای تلویزیون خوب است؛ ولی از پرداخت بدهیها که مهمتر نیست. با کاهش مصرف برق یا کاشت سبزیجات کسی پولدار نمیشود؛ ولی چنین عاداتی در کنار هم و بهمرور زمان منجر به تغییرات اساسی میشوند. منظور از تمام اینها، تمرین کردن برای رسیدن به سبک زندگیای است که میتوان در آن هزینهها را کاهش داد.
اینکه روزانه خریدهایمان را کنترل کنیم، مهم است؛ ولی نه بهاندازهی صرفهجویی در خرید اقلام بزرگ. با انتخاب هوشمندانه، هنگام خرید اقلام بزرگ میتوان در یک لحظه میلیونها تومان را نجات داد. اگر هنگام خرید خانه ۵۰ میلیون تومان کمتر هزینه کنید، دیگر نیازی ندارید برای کسب مجدد این مبلغ تلاش کنید. حالا به این فکر کنید که شما خانهای خریدید با قیمت پایینتر از توانایی خود. هر مبلغی که شما آن را دارید؛ اما برای خرید مسکن اختصاص ندادید، میتواند به شما برای کسب درآمد جدید کمک کند. اگر بتوانید از ۵۰ میلیون تومانی که در اختیار دارید در سرمایهگذاریهای مختلف سود ببرید، لذت بیشتری از خانهدار شدن خواهید برد.
صرفهجویی در مهمترین هزینههای زندگی
- هزینههای مسکن
هزینههای مربوط به مسکن، بزرگترین خرج در زندگی به حساب میآید. طبق آمار، هر خانواده ۴۰ درصد درآمدش را به پرداخت اقساط، اجارهبها، بیمه و قبوض خانه اختصاص میدهد.
برای داشتن زندگی ایدهآل خانههای ارزانتر در شهری با هزینههای زندگی پایینتر انتخاب کنید. شاید نقل مکان به خانه و شهری با سطح اقتصادی پایینتر معقول بهنظر برسد؛ ولی آنقدرها هم راحت نیست. پس بهتر است در همان شهری که هستید خانهتان را فروخته و جایی کوچکتر بگیرید یا خانههای با اجارهبهای کمتر و متناسب با جیبتان را انتخاب کنید.
اگر ثروت زیادی ندارید؛ ولی آرزویش را دارید، هیچوقت خانههایی که اقساط وامش در سال دو برابر بیشتر از کل هزینههایی است که برای مسکن میکنید، نخرید. زندگی در خانههای ارزانتر هزینههای کمتر، مالیات کمتر و توان سرمایهگذاری بیشتری برای شما به همراه دارد. همچنین، زندگی درمحلهی متوسطنشین، حس رقابت با همسایگان را در شما تحریک نمیکند.
- حملونقل
پس از مسکن، بیشترین هزینه مربوط به حملونقل است. معمولاً افراد درصد زیادی از درآمدشان را صرف رفتوآمد که شامل بیمه، تعمیرات و تأمین سوخت اتومبیل شخصی یا هزینههای مربوط به حملونقل عمومی میشود، میکنند. این موضوع درمورد افرادی که در کلانشهرها زندگی میکنند، بیشتر صادق است و هزینههای حملونقل در سبد هزینههای خانواده، نقش قابل توجهی دارد. استفاده از اتومبیل شخصی راحتتر و شیکتر است؛ ولی اگر بتوانید کمتر برای اتومبیلتان هزینه کنید، پسانداز بیشتری خواهید داشت. اما چگونه؟
- فقط در مواقع ضروری از اتومبیلتان استفاده کنید و جاهایی که میشود پیاده یا با دوچرخه بروید. اینگونه سلامتیتان را هم تضمین میکنید.
- از وسایل حملونقل عمومی استفاده کنید. هر وقت از وسایل نقلیهی عمومی صحبت کردم با موجی از انتقادات مواجه شدم؛ ولی بهجای تنبلی بهتر است به مزایای آن فکر کنیم.
برای کاهش سایر هزینهها نسخه یکسانی وجود ندارد
هزینههای مسکن و رفتوآمد رویهمرفته نیمی از درآمد افراد را به خود اختصاص میدهند. راههایی برای کاهش هزینه در این دو دسته گفته شد؛ ولی زندگی مخارج دیگری هم دارد. از آنجایی که که افراد با هم تفاوت دارند و مخارجشان هم با هم فرق میکند، ارائهی فرمولی کلی برای کاهش هزینههای این چنینی کمی دشوار است.
به گفتهی یکی از دوستانم که به افرادی که خواهان بازنشستگی زودتر از موعد هستند، مشاوره میدهد: «راز رسیدن به استقلال مالی این است که صرفنظر از درآمدتان، هزینههای زندگیتان را پایین بیاورید. شاید این مدل زندگی دلخواه شما نباشد، ولی بهتر است آن را بپذیرید. بهترین راه برای کاهش هزینهها صرفهجویی در خرید اقلام بزرگ است. اگر فقط به فکر صرفهجویی در مقیاسهای کوچک باشید دیرتر به هدفتان میرسید.»
همیشه علاوه بر اینکه به کاهش هزینهها و مخارج فکر میکنید، به افزایش درآمد و راههای کسب درآمد جدید نیز فکر کرده و برای آن برنامهریزی کنید.