هر فردی در زندگی تلاش میکند تا به استقلال مالی دست پیدا کند؛ اما آیا این استقلال مالی، نهایت خواستۀ ما باید باشد؟ بگذارید برایتان مثال بزنم، فرض کنید زندگیتان را به مرحلهای رساندهاید، در یک سال گذشته سطح اقتصادی زندگی را ثابت نگه داشته و بخشی از مبلغ درآمدتان را برای دوران بازنشستگی پسانداز کردهاید. اما آیا به این وضعیت باید قانع شوید؟ شما هم احتمالاً احساس میکنید یک چیزی کم است. این همان آزادی مالی است که آن را کم دارید. مفهومی که در ادامۀ این متن بیشتر برایتان باز خواهیم کرد.
آزادی مالی چیست؟
آیا آزادی مالی و استقلال مالی، هر دو به مفاهیم مشترکی اشاره میکنند؟ پاسخ این سوال در وهلۀ اول منفی است. این دو عبارت، معمولاً بهجای هم استفاده میشوند؛ ولی با وجود شباهتی که دارند، به مفاهیم متفاوتی اشاره میکنند.
استقلال در مسائل مالی به این معناست که شما میتوانید بدون نیاز به پساندازتان و بدون نیاز به کار کردن زندگی کنید، به همان سبک زندگی ساده و قناعتمحوری که داشتید، ادامه دهید و هیچ وقت هم پولتان تمام نشود.
رسیدن به چنین مرحلهای شگفتانگیز و جذاب است؛ ولی اگر شما، به چنین زندگی سادهای قانع نباشید چه؟ اگر خواهان ارتقای سبک زندگیتان باشید چه؟ اگر بعد از سالها نیازها و خواستههایتان بیشتر شدند چه؟
شک نکنید که علایق و خواستههای شما با بالا رفتن سنتان بهشدت تغییر خواهد کرد. قطعاً خواستههای امروز شما با ده سال قبل و ده سال بعد تفاوتهای فاحشی دارد. شما نمیتوانید تضمین کنید که ده یا سی سال بعد چه خواستهای خواهید داشت. بنابراین، این تفکر شما را بهدنبال چیزی فراتر از استقلال مالی، یعنی آزادی مالی هدایت میکند. اینگونه آرامش درونی و اعتمادبهنفس، جای ترسهایتان را خواهد گرفت. حالا میدانید بهزودی بازنشستگی ایدئالی خواهید داشت و به تمام خواستههایتان خواهید رسید.
مزایای آزادی مالی
با رسیدن به استقلال مالی، کمابیش محدود به سبک خاصی از زندگی میشوید و مجبورید همواره در همان سطح بمانید. شاید شما هم جزء آن دسته از افرادی باشید که نتوانید بهخوبی با این زندگی کنار بیایید و از آن راضی باشید، در عوض ترجیح دهید با بالا بردن اندوختهتان، در برابر تغییر خواستهها و سلایق یا شرایط پیشبینینشده، خودتان را بیمه کنید.
با داشتن آزادی مالی، میتوانید آزادانه کارهایی را که هرگز انجام نمیدادید، تجربه کنید. مثلاً بدون احساس پشیمانی میتوانید:
- در رستوران بدون توجه به قیمت غذاها، هرچه میخواهید سفارش دهید.
- هنگام سفر به جای اجارۀ آپارتمانی در شهر، ویلایی کنار دریا اجاره کنید.
- به جای سفرهای داخلی دور اروپا را بگردید.
- برای سفر، ماشینی مجهز به تمام امکانات دلخواه داشته باشید.
- در شهربازی یا پارک آبی، از تمام وسایل بازی استفاده کنید.
- پرستار بچه استخدام کنید.
- با دوستانتان هرقدر که میخواهید خوشگذرانی کنید.
همچنین آزادی مالی، آسیبپذیری ما را در برابر تغییرات اقتصادی که در اختیار ما نیستند، کاهش میدهد. فرض کنید قوانین مالیاتی تغییر کنند و پرداخت شما یکشبه از 0 به 1 میلیون تومان برسد. این تغییرات، مشکلات زیادی برای شما به همراه خواهند داشت، تمام نقشههای اقتصادیتان را بیاثر و شرایط را برای شما بحرانی خواهند کرد. آزادی مالی در حفظ آرامش و کنترل شرایط، به یاریتان خواهد آمد.
احتیاط کنید!
آزادی به این معنا نیست که باید تمام پولهایتان را خرج کنید. بلکه به معنای داشتن پول کافی، برای تضمین آیندهای بیدردسر است. کسی که با زحمت به استقلال مالی یا آزادی مالی رسیده است، در کارهای غیرضروری ولخرجی نمیکند و این انتخاب درستی است. علاوه بر این، هیچ محدودیتی برای خرج کردن وجود ندارد.
قابل درک است که خوشگذارنی و خرید کردن چقدر لذتبخش است و همچنین میدانیم که وقتی توانایی خرید چیزی را دارید، صرفنظر کردن از خرید آن چقدر سخت است. شاید دلتان نخواهد تا آخر عمر از خواستههایتان چشمپوشی کنید، بلکه دوست دارید بتوانید به خواستههای منطقیتان برسید. بنابراین قصد دارید زمانی بازنشسته شوید که بتوانید بیشتر خواستههایتان را برآورده کنید. زمانی این هدف محقق میشود که علاوه بر استقلال مالی، به آزادی مالی هم رسیده باشید.
مراقب باشید تا از هدف اصلی دور نشوید
اگر موفقید و تلاش میکنید تا آنقدر ثروتمند شوید که علاوه بر استقلال مالی، آزادی مالی را هم بهدست آورید، باید برای خرج کردن پولتان برنامهریزی کنید. اگر از این فرمول تبعیت نکنید و هزینههای غیر ضروریتان را تا جایی دوبرابر کنید که سبک زندگیتان کاملاً تغییر کند، از هدف دور شدهاید و بهجای چیزی عالی، چیز خوبی را بهدست آوردهاید و آزادیتان به استقلال تبدیل شده است.
پیشنهاد ما به شما این است که کمی بیشتر خرج کنید، نه خیلی بیشتر. سفارش دسر یا دادن انعام زیاد را تجربه کنید. وقتی به شهر جدیدی سفر میکنید، از همۀ مکانهای دیدنی آن شهر دیدن کنید. بیشتر از سال قبل به نیازمندان کمک کنید.
ولی در کنار این کارها، فراموش نکنید که مابقی پولتان، برای بیمه است. بیمۀ مسکن و اتومبیل، ضروری هستند. بیمه حافظ ثروت شماست. تا زمانی که کاملاً به استقلال مالی برسید، بیمۀ عمر و درمان، مخصوصاً اگر سرپرست خانواده هستید، برای شما حیاتی هستند.
استقلال مالی، به شما این امکان را میدهد که در برابر فجایع مالی که به دنبال ناتوانی یا مرگ عزیزان به وجود میآید، از خود محافطت کنید و هزینههای روز مبادای شما را تأمین میکند. از سوی دیگر، آزادی مالی، به شما برای خرج کردن در موقعیتهای پیشبینینشده و ارتقای سبک زندگی، آزادی میبخشد.
گاهی حتی حفظ سبک زندگی، میتواند چالشبرانگیز باشد. آیا تا به حال افزایش قیمت بیمه یا هزینههای درمانی را تجربه کردهاید؟
از نظر شما هم استقلال مالی با آزادی مالی، متفاوت است؟ با دلایلی که برای ادامۀ سعی و تلاش، حتی بعد از رسیدن به استقلال مالی، آورده شد، قانع شدید؟ یا فکر میکنید همۀ اینها فقط از نظر تئوری امکانپذیر هستند؟