ثروتمند شدن را از اسکروج یاد بگیریم!

بسیاری از کارتون‌های دوران کودکی ما نکات آموزنده‌ای برای زندگی داشته‌اند که شاید از آن‌ها غافل مانده‌ایم. انیمیشن دانلد داک و خصوصا شخصیت عمو مک داک یا همان اسکروج یکی از همان‌هایی‌ست که درس‌های زیادی برای ثروتمند شدن دارد. مواردی که در ادامه می‌آید، درس‌هایی است که از کارتون‌ اسکروج یاد گرفتم و در قالب یک مقاله برای شما بیان می‌کنم. امیدوارم برای شنیدن و خواندن این مطالب مشتاق باشید و بدانید که این موارد در ثروتمند شدن بی‌تاثیر نخواهند بود.

اسکروج مک‌ داک که همان عموی خسیس دانلد داک است، به اقتصاد بازدارنده اعتقادی نداشت و تنها چیزی که او بدان معتقد بود اقتصاد فعال بود. روش اسکروج مک داک در راه‌اندازی اقتصاد فعال، این‌گونه است؛ او به برادر زاده‌های خود مبلغ 30 سنت در ساعت، برای بهره‌برداری و ایجاد یک چشمه نوشابه در نزدیک خانه‌شان می‌پردازد؛ مردم برای استفاده از این چشمه باید پول آن را بپردازند. پول یا درآمد حاصل از این چشمه برای خرید محصولات و مواد شیمیایی و فیزیکی به عنوان مواد اولیه کارخانه خریداری و استفاده می‌شود. سپس آن کارخانه مواد شیمیایی تولیدی خود را به یک کارخانه بزرگ زغال سنگ می‌دهد. در نهایت درآمد اصلی عمو اسکروج از کارخانه‌های زغال سنگ‌ است.

اولین تجربه حرفه‌ای سرمایه‌گذاری من در زندگی، ساخت یک وب‌سایت تخصصی حوزه پوشاک بود. خانواده من در یک کارخانه عمده فروشی پوشاک کار می‌کردند، همین موضوع باعث شد من به فکر راه‌اندازی چنین وب‌سایتی بیفتم. به‌واسطه ارتباطاتی که داشتیم، می‌توانستیم سفارش‌ها را با قیمت‌های پایین‌تر خریداری کنیم و حتی مبالغ آن را به صورت اقساط به شرکت بپردازیم. ما تقریباً یکی از فروشگاه‌های موفق حوزه پوشاک بودیم. خیلی خوب بود که این کسب و کار برای خودمان بود؛ انگیزه زیادی داشتیم. برای اینکه درآمدهای زنجیره‌ای بعدی آن را نیز ایجاد کنیم، با درآمد حاصل از این فروشگاه اینترنتی، سهام، اوراق قرضه و موارد این چنینی خریداری کردیم؛ همین طور در صندوق‌های سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری کردیم. تمام تلاشمان این بود که هر چقدر که می‌توانیم پول کنار بگذاریم تا سرمایه‌گذاری‌های بعدی این کار را توسعه دهیم.

الان بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا نیز کسب و کار‌های زنجیره‌ای در وسعتی بسیار بزرگتر دارند. شما در یک صندوق، سرمایه‌گذاری می‌کنید، از راهنمایی‌های یک شرکت مشاوره‌ای هم استفاده می‌کنید، در یک شرکت بیمه برای بازنشستگی‌تان سرمایه‌گذاری می‌کنید و از شرکت دیگری نیز اتومبیل خریداری می‌کنید، اما نمی‌دانید که همه‌ی این شرکت‌ها به صورت زنجیره وار با یکدیگر مرتبط هستند.

پیشنهاد مطالعه: سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه

در این داستان کلاسیک دیزنی یک فاجعه جالب رخ داد: عمو اسکروچ یک اشتباه بزرگ انجام داد و پول زیادی را به شهروندان شهر داک پرداخت کرد و به طور ناگهانی تمام مردم شهر ثروتمند شدند. شرایط به طوری پیش رفت که مردم ثروتمند که در واقع تا دیروز مردم عادی و حتی فقیر بودند، ثروتمند شده بودند و به همین دلیل دست از کار کشیدند. اکثر رستوران‌ها بسته شد، پلیس‌ها پست‌هایشان را رها کردند، معلمان به تعطیلات رفتند و ساختمان‌های اداری تماما خالی شد.پس از این حادثه خانواده مک داک فقیر شدند و پولشان را از دست دادند و مجبور شدند که در یک روستا در حاشیه شهر، یک زندگی فقیرانه در یک مزرعه داشته باشند. عمو اسکروج به آن‌ها گفت که شروع به کاشتن دانه کنید و بدانید که با گذشت زمان و شروع فصل برداشت، اوضاع ما بهتر خواهد شد.

دقیقاً در آن لحظه که کودکان فقیر، ثروتمند شده بودند، خانواده عمو مک داک مشغول کاشت دانه محصول بودند. شهر خالی از غذا شده بود چرا که اکثر مردم سر کارهایشان نبودند و برای تعطیلات به سفر و گشت‌وگذار رفته بودند. برادرزاده‌های عمو اسکروج شروع به کاشت انواع و اقسام میوه‌ها، سبزیجات و سایر مواد غذایی در منطقه خود کردند؛ به نوعی کالاهای ضروری و مورد نیاز برای زنده ماندن را تماماً کاشتند. با این‌ترفند پس از زمانی که مردم به شهر برگشتند و پولشان را تمام کرده بودند، عمو مک داک توانست از این فرصت استفاده کنند و ثروت از دست رفته خودش را با کمک استفاده از بحث عرضه و تقاضا به دست بیاورد.

وارن بافت ثروتمندترین مرد جهان نیز دقیقا از همین ایده استفاده کرد و با سرمایه‌گذاری روی استخراج مس و تمرکز بر روی بازار عرضه و تقاضا ثروت خود را افزایش داد.

پیشنهاد مطالعه: «زندگی به سبک وارن بافت؛ بزرگترین درس موفقیت»

تقریبا در تمام قسمت‌های داستان‌ خانواده مک داک‌ها، عمو اسکروج همواره دارایی خود را در نقاط مختلف دنیا ذخیره و یا سرمایه‌گذاری می‌کرد. هیچ دلیلی وجود نداشت که او تمام سهام و دارایی خود را در ایالات متحده داشته باشد. او به مناطق نادر و کمتر دیده شده‌ی دنیا، سفر می‌کرد و در آن مناطق سرمایه‌گذاری می‌کرد.

اگر برای شما امکانش وجود دارد که روی بازارهای بین‌المللی سرمایه‌گذاری کنید، حتما این کار را انجام دهید. با ایجاد یک کسب‌وکار بین‌المللی می‌توانید سرعت رشد خود را چندین برابر کنید. ضمن اینکه برنامه‌ریزی برای ایجاد فرصت‌های سرمایه‌گذاری بین‌المللی ذهن شما را باز‌تر و خلاق‌تر می‌کند. واقعیت این است که در ایران با تحریم‌های مداومی که ایجاد شده است به نوعی ذهن تمام کارآفرینان و سرمایه‌گذاران تحریم زده شده است و بسیاری از کارآفرینان و سرمایه‌گذاران توان فکر کردن به یک کسب‌وکار بین‌المللی را نیز حتی ندارند. اگر شما در قدم اول سرمایه‌گذاری و ثروت‌سازی هستید؛ بزرگ فکر کنید. حتی اگر برایتان مقدور است کشورهای دیگر را ببینید و وارد مبادلات خارجی با آن کشورها شوید. سال‌هاست که من و اعضای خانواده‌ام در صندوق‌های سرمایه‌گذاری برون مرزی، سرمایه‌گذاری‌های بزرگی داریم.

پیشنهاد مطالعه: چگونه مثل یک میلیاردر فکر کنیم؟ + فایل صوتی

داشتن نقدینگی دم دست به شما آزادی عمل بیشتری می‌دهد، ضمن اینکه اعتماد به نفس شما را در سرمایه‌گذاری بالا می‌برد. شرکت‌های بزرگی در دنیا همچون جنرال الکتریک، اکسون، برکشایر هاتاوی، بخشی از موجودی نقدی خود را نگهداری می‌کنند و احتمالا چند برابر آن را سرمایه گذاری کرده‌اند. داشتن موجودی نقدی در صورتی‌که هوشمندانه مورد بررسی قرار بگیرد، می‌تواند به ایجاد جریان‌های نقدینگی بیانجامد. اصل درست و صحیح موجود در بحث نقدینگی این است که «نقدینگی بیشتر شما، انعطاف‌پذیری بیشتری در تصمیم‌گیری به شما می‌دهد و باعث می‌شود در سرمایه‌گذاری‌هایتان هوشمندانه‌تر و عاقلانه‌تر تصمیم‌گیری کنید.»

گاهی اوقات اوضاع درست پیش نمی‌رود و ممکن است یک اتفاق بزرگ و وحشتناک در برهه‌ای از زندگی رخ دهد. یکی از‌ ترفندها و نکاتی که افراد ثروتمند همچون اسکروج آن را رعایت می‌کنند این است که در اغلب مواقع، مبلغی به عنوان پشتیبان نگهداری می‌کنند و الباقی منابع ثروت خود را کاملاً مخفی نگه می‌دارند؛ به طوری که هیچ کس نمی‌داند. در چند قسمت از داستان مک داک، او به طرز بسیار عجیبی دچار ورشکستگی شد اما با کمک طلاهایی که در مناطق مختلف مخفی کرده بود، توانست دوباره سرمایه خود را به دست بیاورد. اگر او این کار را نمی‌کرد قطعاً با اولین ورشکستگی از بین رفته بود.

امیدواریم که هیچ موقع اتفاق بدی برای کسب‌وکار و یا زندگی شما نیفتد اما صرف امیدواری و اقدام نکردن هیچ کسی موفق نمی‌شود؛ بهتر است برای مشکلات آینده‌ای که احیاناً ممکن است برای شما و یا هر کس دیگری اتفاق بیفتد برنامه‌ریزی کرده باشید. منظور از برنامه‌ریزی صرفاً به یاد داشتن چنین روزی نیست بلکه هوشمند بودن واقعی در این است که بتوانید مبلغی برای این دوران کنار بگذارید. بارها دیده شده در بازار پر نوسان امروز بسیاری از بزرگان صنایع و بازاری‌ها و حتی ثروتمندان بسیار موفق که این هوشمندی را به خرج نداده بودند دچار مشکلات بزرگی شده و حتی کل سرمایه خود را از دست دادند. بنابراین یک سرمایه جزئی برای شما در حکم یک سوپاپ اطمینان است.

پیشنهاد مطالعه: حادثه خبر نمی‌کند! با پس‌انداز وز مبادا برای آن آماده باشیم

وارن بافت گفته است که مهارت‌های شما واقعا مهم هستند حتی اگر اقتصاد یا حتی بدتر از آن ارز کشور شما به هیچ دردی نخورد. اما اگر شما یک جراح قلب باشید هنوز هم که هنوزه می‌توانید با استفاده از مهارت خود، پول در بیاورید و همچنان شاخص درآمد خود و نمودار رشد درآمدی خود را بالا نگه دارید. بسیاری از سرمایه‌گذاران را دیده‌ام که بزرگترین مهارتی که داشتند، بلند کردن خودکارشان برای امضا کردن قراردادهای نجومی بود. اما اکنون آن‌ها در عرصه سرمایه‌گذاری حضور ندارند زیرا بازار، تنها سرمایه‌گذاران هوشمند را به رسمیت می‌شناسد.

در یکی از قسمت‌های سریال اسکروج مک داک می‌بینید که این اردک ثروتمند در مشاغل مختلفی همچون چاه‌های نفتی، راه‌آهن، معادن طلا، مزرعه، کارخانه ذوب، کارخانه بخار، تئاتر و زمینه‌های کسب‌وکاری دیگر سرمایه‌گذاری کرده است. حتی به فروشگاه‌های فروش دارچین، ایستگاه‌های رادیویی، قنادی‌ها، ماهیگیری‌ها و‌ تربیت اسب‌های نژادی و روزنامه نیز اشاره می‌کند.

این مسئله یک موضوع بدیهی برای کسب و کارهای بزرگ و شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ است. شرکت وارن بافت که به‌نام برکشایر هاتاوی معروف است در کسب‌وکارهای بزرگی از جنرال الکتریک گرفته تا حتی بیمه، آبنبات، مبلمان، روزنامه، بانک‌ها، مصالح ساختمانی، ورق و فلز، اوراق بهادار، جواهرات، توربین‌های بادی، لامپ‌های الکتریکی، اسکنرهای پزشکی و غیره سرمایه و سهام دارد. او یاد گرفته که با تنوع دادن به سبد سرمایه‌گذاری خود، ریسک تجارت خود را تا حد بسیار زیادی کاهش دهد و از طرف دیگر فرصت‌های سرمایه‌گذاری‌های بزرگتر خود را از طریق داشتن این تنوع سرمایه‌گذاری بهتر متوجه و شکار کند. یادتان باشد که یک ثروت امن و رو به توسعه همواره باید دارای تنوع و جریان‌های درآمدی متعدد باشد. شاید به نظر شما یکی از بزرگترین صنایع ایالات متحده، صنایع خودروسازی باشد اما ما به شما می‌گوییم که خیر، صنعت حشره‌کش و اسب جزو پرسودترین صنایع موجود در ایالت متحده هستند. این را صرفاً با تنوع بخشی به سبد سرمایه‌گذاریتان متوجه خواهید شد.

با استفاده از کارتون اسکروج مک داک متوجه شدم که باید جریان‌های درآمدی مختلفی و کسب‌وکارهای مختلفی برای خودم داشته باشم.

پیشنهاد مطالعه: در کسب درآمد منفعل، منفعل نباشیم

یک قانون کلی ولی نانوشته وجود دارد که می‌گوید اکثر کارآفرینان مثبت‌اندیش هستند و به عوالم منفی اعتنا نمی‌کنند. کسی که بیشترین لذت را در زندگی ببرد، معمولا بیشترین انضباط را نیز داراست و به احتمال بسیار زیاد موفق خواهد شد. دونالد ‌ترامپ رئیس جمهور آمریکا و یکی از سرمایه‌گذاران بزرگ ایالات متحده به فرزندانش می‌گوید که اگر همه انسان‌ها در جایگاه کاملا مساوی و شرایط یکسانی به سر ببرند آن افرادی که شادتر هستند موفق تر خواهند شد و شانس ثروتمند شدن آن‌ها در برابر دیگران بیشتر خواهد بود.

در زندگی خودم هم می‌توانم به شما بگویم که من هیچ کاری انجام نمی‌دهم که خودم را ناراحت کنم. حتی به سوی بعضی سرمایه‌گذاری‌های بسیار پرسود که نسبت به آن‌ها دلخوشی ندارم و یا من را آزرده می‌کنند نمی‌روم و آن‌ها را انجام نمی‌دهم. این یک قانون انحصاری برای من است البته لازم نیست شما از آن تبعیت کنید و به شما نیز توصیه نمی‌کنم ولی بحث شاد بودن برای من یک اولویت بزرگ است.

پیشنهاد مطالعه: رابطه بین زمان، ثروت و شادی

هیچ موقع چهره خودتان را خراب نکنید و پا بر ارزش‌هایتان نگذارید تا چند هزار دلار اضافی یا حتی چند میلیارد اضافی به دست بیاورید. واقعیت این است که جهان تجارت همچون یک شلاق می‌ماند که با تکان دادن مقدار کمی دسته شلاق، اتفاقات بزرگی در نوک شلاق می‌افتد. در واقع اگر شما هزار دلار، با استفاده از به اصطلاح زرنگی و دودوزه بازی به دست بیاورید احتمال دارد چندین شراکت میلیاردی و یا میلیونی را از دست بدهید. به نظرتان آیا این کار می‌ارزد؟ قطعاً چنین نیست.

در نهایت اگر قصد دارید پول خود را صرف خرید چیزی بکنید، باید برای خرج کردن پولتان اولویت‌بندی داشته باشید. سعی کنید برای چیزهایی پول بیشتری بپردازید که حتی اگر پول نقدی به شما باز نمی‌گرداند، ارزش قابل قبولی برایتان داشته باشد. به عنوان مثال من یک کتابخانه بزرگ از کتاب‌های کمیاب دارم؛ در صورتی‌که می‌توانستم پول آن را خرج خرید مبلمانی گران‌قیمت بکنم. همین‌طور یک مجموعه هنری بسیار جذاب دارم که می‌توانستم به جای آن یک سفر چند روزه بسیار لوکس بروم، اما این‌ها برای من، ارزش و اعتبار بیشتری دارند تا مبلمان و سفر لوکس.

اسکروج مک داک نیز در کارتون اردک ثروتمند، چنین کاری می‌کرد. او پول خود را برای رضایت دیگران و یا خرید محصولات ارزشمند استفاده می‌کرد. او به بیمارستان می‌رفت و بیماران را که هزینه پرداخت بیماریشان را نداشتند از بیمارستان مرخص می‌کرد یا کتاب‌های گران قیمتی می‌خرید و آن‌ها را مطالعه‌ی دقیق می‌کرد.

در این مقاله برخی از درس‌هایی که از انیمیشن اردک ثروتمند اسکروج یاد گرفتم را بیان کردم و امیدوارم همانطور که به من درس‌هایی در خصوص افزایش ثروت آموخت، به شما هم کمک کند. به نظر شما چه راه‌های دیگری برای کنترل امور مالی و ایجاد درآمد منفعل وجود دارد؟ با چه روش‌هایی می‌توانیم بدهی خود را کاهش دهیم؟ چه ایده‌هایی برای سرمایه‌گذاری می‌تواند وجود داشته باشد و اینکه چطور می‌توانیم از لحاظ مالی مستقل شویم؟

پیشنهاد مطالعه: چگونه در جوانی ثروتمند شویم