به راستی از چه سنی میتوان به کودکان در مورد پول آموزش داد؟ مونرو و همسرش روند آموزش دروس مالیشان را از سن دو سالگی با دخترشان آغاز کردند؛ روش ساده «سه قلک»، نکات فراوانی را به آنها یاد داده است.
تجربیات یک کارشناس مالی
جاش مونرو(کارشناس مالی)، تجربیات خود در سوادآموزی مالی دختر خردسالش را اینگونه توصیف میکند.
پس از آنکه به اولین شغلم در سنین نوجوانی یعنی کار در رستوران مشغول شدم، والدینم چیزهای زیادی را در مورد پول به من آموختند. پیش از آن که اولین حقوقم را دریافت کنم، پدرم به من پیشنهاد داد تا یک حساب بانکی مخصوص خودم افتتاح کنم. اما او برای چه این نصیحت را کرد؟ برای آنکه اهمیت پسانداز پول را به من بیاموزد.
از سوی دیگر، همسرم در خانوادهای پرورش یافته که هیچکدام از اعضای آن با یکدیگر بحث و مکالمات خاصی در مورد پول نداشتهاند. ما گاهی اوقات خیلی پول داریم، و گاهی اوقات صفریم. تا پیش از درک اهمیت پسانداز، هیچ دلیلی برای عدم خرج (حداقل) تمام پول دریافتیمان وجود نداشت. پس از آنکه با یکدیگر ازدواج کردیم، مجبور شدیم تا برای آگاهی از این دو مفهوم مهم (خرج و پسانداز) و همچنین، تصمیمگیری در مورد فلسفه مالی خانوادهمان، تلاش کنیم.
والدین شما در طول تربیتتان چه نکاتی را در مورد پول به شما آموختند؟ آیا پول در مکالمات خانوادهتان یک موضوع باز بود؟ یا به سان یک موضوع ترسناک قلمداد میشد؟ تمام والدین ما، خواسته یا ناخواسته، نکاتی را در مورد پول به ما آموختهاند. در این مقاله، توضیح میدهیم که چطور میتوانید با خردسال خود در مورد پول، آموزش هدفمند و مفرح داشته باشید.
پیشنهاد مطالعه: پسانداز را برای کودکان جذاب کنید
آموزش هدفمند و مفرح به خردسالان
از زمانی که دخترم ۲ ساله بود، من و همسرم با او در مورد پول صحبت میکردیم. چیزهای زیادی بود که میخواستیم او از همین سن کم در مورد پول بداند؛ اما اولین مفهومی که به او یاد دادیم، این بود که پول را میبایست از طریق کار به دست آورد.
حتی برای دختر دو سالهمان نیز فعالیتهای مختلفی در فضای خانه یافتیم؛ انجام آن کارها را به عهده دخترمان سپرده، و روند پیشرفت هفتهبههفته او را به وسیله «جدول پاداشی صورتک خندان» که بر روی یخچالمان نصب کرده بودیم، پی میگرفتیم. وظایف او بسیار ساده بودند؛ کارهایی مانند مرتب کردن اسباببازیهایش قبل از خواب، قرار دادن البسه کثیف در سبد مخصوص آن، و چیدن میز غذاخوری.
پس از آنکه جدول پاداشی از صورتکهای خندان پر میشد، چشمان کارآفرین خردسالمان از آن چهار سکهای که دریافت میکرد، برق میزد. او درکی از سکه نداشت، اما رفتار ما به او نشان میداد که چیز گرانبهایی دریافت کرده است. ما اهدای این ۴سکه را با جیغ و دست و هورا همراه میکردیم. به همین راحتی توانستیم تا با سرمایهگذاری کم، چیزهای مهمی را به او بیاموزیم.
مونرو سعی کرد، آن چهار سکه را برای آموزش دروس مالی مهمتر به فرزند دو سالهاش به کار بگیرد.
پیشنهاد مطالعه: ۷ بازی برای آموزش پسانداز به خردسالان
۱) اهدا و صدقات
اولین سکه دریافتی دخترمان با هدف اهدا به دیگران، داخل قلّک مخصوص صدقات میشد. هنگامی که موجودی قلّک صدقات به مبلغ قابل توجهی میرسید، ما به او ایدههای مختلفی را برای استفاده از آن پول میدادیم. در این اواخر، دختر کوچک ما (که اکنون سه ساله شده)، پولش را در راستای کمک در تهیه آب سالم به نقاطی از جهان که هیچگاه اسم آنجا را نشنیده، اهدا کرد. او عاشق این کار است؛ و من نیز از علاقه او کیف میکنم.
پیشنهاد مطالعه: چگونه کودک بخشنده تربیت کنیم؟
۲) پسانداز
سکه دوم مختص لذت بردن دخترمان است؛ اما نه لذت امروز. شاید دخترم بخواهد یک عروسک زیبا از فروشگاه بخرد، یا یک مجموعه چراغقوه صورتی رنگ که این اواخر در فیلمها دیده است. مهم نیست که علاقه قلبی او چیست؛ این قلّک به او صبر و تحمل جهت برآورده شدن خواستههایش را میآموزد. شما باید حس غرور را در هنگام خرید «چیزهای خفن» با پول خودش در صورت او ببینید.
پیشنهاد مطالعه: روش آموزش پول به خردسالان (کودکان زیر ۵ سال)
۳) خرجی
در آخر، ما از دخترمان خواستهایم که یکی از سکههایش را نیز در قلک خرجیهایش بیاندازد. منظر بامزه این قلّک آن است که او مجبور نیست تا برای خرید محصول مورد علاقهاش صبر کند. رفتن به فروشگاههای ارزانقیمت در آخر هفته، تفریح خانوادگی ماست؛ و باید ببینید که دلبند ما به چه میزان از «جستوجوی گنج» لذت میبرد.
پیشنهاد مطالعه: «باید و نبایدهای توجیبی؛ نقش والدین و اختیارات فرزندان»
۴) و از همه مهمتر، یاد بگیر؛
اهدا، پسانداز و خرج؛ این سه درسی است که ما میخواهیم دختر خردسالمان در مورد نحوه استفاده از پولش یاد بگیرد. اما یک سکه دیگر نیز باقی مانده؛ هر هفته دخترمان مجبور است که تصمیم بگیرد سکه آخری را در کدام قلّک بیاندازد. و اینجاست که کلکهای والدینی به خوبی وارد داستان میشود.
با اینکه دخترمان برای پسانداز، خرج، یا اهدای آخرین سکهاش کاملا آزاد است، اما اگر تصمیم بگیرد که سکهاش را در قلّک اهدا یا پساندازش بیاندازد، ما یک سکه دیگر نیز به او هدیه میدهیم. برای ما بسیار لذتبخش است که دخترمان به جای لذت آنی و رفتن به فروشگاه ارزان، دست به انتخاب پسانداز برای آینده، و یا بهتر از آن، اهدا میزند. ما از همین الآن یک کوچولوی دست و دلباز و صرفهجو در خانه داریم.
رفتار مشابه والدین با پول
برای تثبیت هر چه بهتر دروسمان، آخرین بخش این درس، صحبت پیرامون رفتار مشابه بابا و مامان با پول است.
ما همانطور که به فرزندمان آموزش میدهیم، خودمان نیز، اهدا و پسانداز را طوری برنامهریزی کردهایم که این دو مورد، اولین «سکه»های ما برای کنار گذاشتن، در هر ماه تلقی میشوند. ما شدیدا معتقدیم که این موارد مهمترین کاری است که میتوانیم با پولمان انجام دهیم؛ پس این دو را در اولویت قرار داده، و برای آن برنامه ریختهایم.
ما خانوادگی به صورت مرتب در مورد اهمیت پول صحبت میکنیم. ما در مورد تصمیمگیری جهت عدم خرج پولمان برای موارد زودگذر نیز بحث میکنیم؛ تا بتوانیم از چیزهای بلندمدتتر در آینده لذت ببریم.