پول همواره بخش مهمی از زندگی ما بوده است. کودکان از سهسالگی مسائل مالی پایهای را میفهمند؛ اما بیشتر مردم تا زمانی که به بزرگسالی نرسند یا بحران مالی سختی را تجربه نکنند، به بیداری مالی نمیرسند. بعضیها هم هیچوقت به این بیداری نمیرسند و کل زندگیشان را به انتظار رسیدن سر برج سر میکنند.
بیداری مالی بهمعنای توانایی پرداخت قرض و بدهی، برنامهریزی کردن برای بازنشستگی، داشتن بیمه، بودجهبندی، سرمایهگذاری، صاحبخانه شدن، عملکرد خوب در زمان بحرانی، پسانداز مواقع اضطراری و دیگر مفاهیم مرتبط با آسودگی مالی است که باید به آنها مسلط باشیم.
تحقیقات نشان میدهد که ذخیرۀ بازنشستگی زنان نسبت به مردان کمتر از یکسوم است و این یعنی بسیاری از زنان با مشکلات مالی جدیتری روبهرو میشوند و بسیار بیشتر از مردان، در دوران بازنشستگی، در فقر زندگی میکنند؛ اما تعدادی باورنکردنی از زنانی وجود دارد که از نظر مالی توانمند هستند و توانستهاند پول و امنیت مالی شخصی برای خود فراهم کنند. زنان توانمند کسانیاند که بیداری مالی در آنها شکل گرفته است.
در مطلب قبلی داستان زنانی را گفتیم که هریک با سن و تجربههای مختلف توانسته بودند بیداری مالی را تجربه کنند. در این بخش نیز سعی میکنیم داستانهای بیشتری را از زنانی بگوییم که توانستهاند با اقداماتی کوچک، زندگی مالی خود را متحول کنند.
داستان نرگس: بعضی وقتها فقط یک قدم کوچک باید برداشت
بهلطف مادرم، من همیشه با پول و شیوۀ بهکار بردن آن (طبق برداشت خودم) آگاهی داشتم؛ اما این آگاهی فقط دانستن یکسری اطلاعات بود، تا زمانی که در اواسط دهۀ ۲۰ زندگیام بهطور جدی شروع به پیادهسازی آنچه میدانستم، کردم. قدم اولم خیلی ساده بود: یک حساب جاری باز کردم. این یک قدم خیلی کوچک بود که به من اعتمادبهنفس داد؛ چون کسی بودم که از پول درست استفاده میکردم (به این دلیل که هر ماه اندکی ذخیره میکردم). این کار انگیزهای شد که من کارهای دیگری مثل سرمایهگذاری، افزایش دادن پسانداز و پیگیری مخارجم را شروع کنم. همۀ این کارها تأثیر خیلی بزرگی بر زندگی مالی من گذاشت.
من سه سال قبل حسابم را آنلاین کردم. با این کار بهطور خودکار نیمی از درآمدم پسانداز میشد و به من کمک کرد اولین خانهام را بخرم. امروز، دانش مالیام (بهعلاوۀ علاقهام برای اینکه بیپرده دربارهاش صحبت کنم) به من و نامزدم کمک میکند که اهداف مالی مشترکی برای خودمان قرار دهیم و بعضی از جنبههای مالی زندگیمان را ادغام کنیم تا بتوانیم اولین خانۀ مشترکمان را بخریم.
هدف مالی فعلی نرگس: خانم جوان فراموش کرد اهداف مالیاش را به ما بگوید؛ اما ما فکر میکنیم که پرداخت اقساط وام مسکنش در صدر لیست اهداف مالی او قرار دارد.
توصیۀ مالی نرگس برای زنان: بهمعنای واقعی کلمه، هیچ قدم اولی نیست که خیلی خیلی کوچک باشد؛ همۀ ما باید از جایی شروع کنیم.
داستان ناهید: تغییر شغل ممکن است موجب تغییری در زندگی شود
بیداری مالی من در اثر یک بحران شغلی اتفاق افتاد. من سالهای زیادی بهعنوان یک بازیگر حرفهای کار میکردم و از سبک زندگیام خسته و بیزار شده بودم. همیشه باید منتظر تلفن میماندم. برای هیچچیز برنامهریزی نمیکردم؛ چون میترسیدم در آخرین لحظات جشنوارهها را از دست بدهم و همیشه پول کمی داشتم.
من نمیتوانستم بفهمم چه کاری میخواهم انجام بدهم؛ اما مطمئن بودم میخواهم «حرفهای» باشم. بنابراین دربارۀ مدرکهای تحصیلی تحقیق کردم و در نهایت تصمیم گرفتم در چهلسالگی مدیریت دولتی را در مقطع ارشد بخوانم.
آرزو میکنم میتوانستم بگویم مدرک ارشد مدیریت دولتی من را بهسمت موقعیتهای شغلی فوقالعادهای برد؛ اما اینطور نبود. من شغلی با حقوقی معمول پیدا کردم و در آن شغل خوب عمل کردم. با این حال، بزرگترین تغییری که در زندگی من، در نتیجۀ گرفتن مدرک جدید رخ داد، ملاقات با مردی بود که امروز همسرم است. او نیز بهدنبال تغییری در زندگیاش بود و البته آن را بهدست آورد (ازدواج با من)! بهعلاوه، ما اهداف مالی مشترک داشتیم و با هم برایشان برنامهریزی میکردیم.
هدف مالی فعلی ناهید: من بازنشسته شدهام و هدف مالیام این است که من و همسرم سرمایهگذاریمان را حفظ کنیم و هزینهها را طبق برنامه پیش ببریم.
توصیۀ مالی ناهید برای زنان: خانمها، اگر از وضعیت مالی یا شغلتان ناراضی هستید، خودتان را هل دهید تا کاری کنید. دوباره دربارۀ سرمایهگذاری بخوانید، یک شغل جانبی شروع کنید، کلاس بروید. اگر این کارها را کنید، تجارت و دنیا درهایش را برای شما از جایی که الان، تصورش را هم نمیکنید، باز میکند.
داستان سارا: سرمایهگذاری کلید کسب ثروت است
پول همیشه برای من انگیزه ایجاد میکند. من از دورۀ کودکی یک انسان صرفهجوی مادرزادی بودم. زمانی که در دانشگاه امور مالی میخواندم و بهعنوان دستیار در یک شرکت عمرانی کار میکردم، امکانات بزرگتری را دیدم.
یکی از کارکنان تماموقت شرکت بهطور مستقل ثروتمند شده بود. او سرمایهگذار اصلی یک فروشگاه خواروبار در شهری کوچک بود و رشد فوقالعادهای را در امور مالی تجربه کرده بود. بعضی از همکاران مغرور و جاهطلب من و بعضی همدانشکدهایهایم که رشتهشان امور مالی نبود از من میپرسیدند چطور این آدم معمولی ثروتمند شده است؟
همانطور که برای آنها توضیح میدادم سرمایهگذاری چگونه است و چطور انسان را به ثروت میرساند، نهتنها متوجه شدم که من امور مالی را کاملاً منطقی و خوب میفهمم؛ بلکه دریافتم میتوانم خودم هم با سرمایهگذاری ثروتمند شوم؛ حتی اگر هیچوقت مدیرعامل هیچ شرکتی نشوم. وقتی که من اولین شغلم را پیدا کردم؛ در حالی که حتی چیزهایی مثل تختخواب هم نداشتم، شروع به پسانداز و سرمایهگذاری برای آینده کردم. این یکی از هوشمندانهترین کارهایی بود که من کردم.
هدف مالی فعلی سارا: درست الان، سی سال بعد از آنکه برای دوستانم دربارۀ چگونگی سرمایهگذاری توضیح دادم، یکی از مهمترین اولویتهایم سرمایهگذاری روی خودم است. من خیلی روی سرمایهگذاری برای آیندۀ بلندمدت و مطمئن شدن از اینکه فرزندانم تحصیلات خوبی دارند، متمرکز شدم. الان که بازنشسته شدهام و به اهداف تحصیلیام نیز رسیدهام، میخواهم بر افزایش سرمایهگذاری روی کسبوکار خودم تمرکز کنم.
توصیۀ مالی سارا برای زنان: برای آینده سرمایهگذاری کنید. روی خودتان سرمایهگذاری کنید.
داستان مارال: بیشتر از چیزی که پدرومادرمان داشتند بخواهیم
به یاد میآورم که در سن خیلی کمی به پول و کارکرد آن آگاهی داشتم. من نمیتوانستم در همان محلهای که دوستانم بودند زندگی کنم. نمیتوانستم اسکیتبازی کنم و در کلاسهای تفریحی شرکت کنم، چون ما پول نداشتیم. این منصفانه نبود. از زمانی که میتوانم به یاد بیاورم، رویای این را داشتم که آنقدر پول داشته باشم که بتوانم همۀ کارهایی را که دوست دارم، در زندگیام انجام بدهم.
زمانی که پدرومادرم از هم جدا شدند، مسئلۀ پول بیشتر به چشممان آمد. من آنقدر بزرگ شده بودم که بعضی چیزها را بفهمم؛ برای همین میدیدم که چگونه برخی تصمیمهای مالی والدینم باعث آن مشقت و سختی شده بود. دیدن مشکلاتی که خانوادهام در طول آن مدت با آن درگیر بودند، موجب شد من قسم بخورم در زندگی بزرگسالیام از پول هوشمندانه استفاده کنم.
وقتی به سن جوانی رسیدم، درگیر مسائل حاشیهای فراوانی شدم. در نهایت، تصمیم گرفتم خودم را در موقعیتی قرار دهم که با دارایی موجودم، زندگیام را از نو بسازم، در حالی که هنوز شغلی نداشتم. شغلی یافتم و تقریباً توانستم از شر بدهیهایم خلاص شوم و زندگیای را که در کودکی آرزو کرده بودم، شروع کنم: داشتن پول زیاد و هوشمندانه بهکار بردن آن و داشتن امکان انجام دادن همۀ کارهایی که دوست داشتم در زندگی انجام دهم.
هدف مالی فعلی مارال: تمام کردن بدهی و دست پیدا کردن به پول بیشتر
توصیۀ مالی مارال برای زنان: ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم و این به این معناست که ما میتوانیم بهراحتی به انبوهی از اطلاعات مالی و هر حوزۀ دیگری که بخواهیم دربارهاش یاد بگیریم، دست پیدا کنیم. از این مزیت بهره ببرید و دربارۀ همهچیز مطالعه کنید. اگر نمیدانید از کجا باید شروع کنید، سرمایهگذاری روی خودتان بهترین سرمایهگذاریای است که میتوانید برای آیندۀ مالیتان داشته باشید. میتوانید مهارتی را در ارتباط با علاقهمندی و استعدادتان فرابگیرید.
داستان مریم: یاد گرفتن با مقایسۀ رقم حساب پسانداز خودم و همسر سابقم
بیداری مالی غمناک من وقتی اتفاق افتاد که سالها پیش از همسرم جدا شدم. جدایی خودش بهاندازۀ کافی سخت بود؛ اما وقتی حساب پسانداز همسر سابقم و خودم را دیدم، واقعاً چشمهایم باز شد. هر دوی ما سیساله بودیم، حقوق یکسانی داشتیم و تقریباً در یک زمان شغلمان را پیدا کرده بودیم. اما وقتی من به حساب پساندازمان نگاه میکردم، من حدود 10 میلیون و او حدود 60 میلیون تومان، پسانداز داشت. بله، او پنجاه میلیون بیشتر از من پسانداز کرده بود.
حالا من یک مادر تنها بودم و دخترم هر چیزی را که من انجام میدادم نگاه میکرد و یاد میگرفت. من باید بعد از جدایی همهچیز را از نو شروع میکردم. زندگی مشترکم به پایان رسیده بود. به خودم قول دادم یاد بگیرم چطور سرمایهام را زیاد کنم. من همهچیز را دربارۀ سرمایهگذاری و بازار سهام از طریق مطالعه و شرکت در دورهها و کلاسهای آموزشی، یاد گرفتم.
من میخواستم الگوی مثبتی در امور مالی برای دختر نوجوانم باشم (که اکنون یک بزرگسال است). با گذشت دوازده سال، حساب پسانداز حاصل از سرمایهگذاری من هر سال، به بیشترین مقدار ممکن خود میرسد؛ یک قدرت فراواقعی!
هدف مالی مریم: از لحاظ مالی کاملاً مستقل شوم و به خودم تکیه کنم.
توصیۀ مالی مریم برای زنان: از یاد گرفتن سرمایهگذاری نترسید؛ آنقدر که برخی نشان میدهند ترسناک نیست و منابع آموزش همهجا هست. مشاهدۀ رشد پولتان و اینکه خودتان باعث شدید این اتفاق بیفتد، احساس قدرت به شما خواهد داد.
داستان لیلی: از اطرافیان الهام بگیرید و هدفهای والا را دنبال کنید
بیداری مالی من در سختترین دوران مالی زندگیام رخ داد. زمانی که بهدلیل وضعیت اقتصادی نامساعد خانوادهام، مجبور بودم برای تأمین هزینههای تحصیلم سخت کار کنم و به تعداد زیادی از دوستانم نیز بدهکار بودم. در همان زمان من در حال آشنایی با مردی بودم که از دوستان رئیسم بود. او یک مشاور مالی و سرمایهگذار موفق بود. او چیزهایی میگفت که من هرگز نشنیده بودم؛ چیزهایی مثل «تخصیص داراییها».
یکروز من به او گفتم، هدف زندگیام این است که یک ماشین گرانقیمت بخرم. او به من خیره شد و گفت این تأسفبارترین هدف زندگیای است که تابهحال شنیده است. من واقعاً نمیدانستم منظور او آن موقع چه بود. خرید یک ماشین قرمز گرانقیمت، چندین سال نوری از واقعیت برای من فاصله داشت.
حالا من میدانم چرا آن مرد، به حرفم آنطور واکنش نشان داد. او از من میخواست تا اهداف بزرگتری داشته باشم؛ اما من در مسائل مالی، آدم بسیار سادهلوحی بودم. یعنی هدف تمام عمر من این بود که به یک ماشین پرزرقوبرق دست بزنم؟ واقعاً من آن را گفتم؟
هدف مالی فعلی لیلی: بهدست آوردن سرمایهای که با آن بتوانم یک واحد آپاتمانی بخرم و اجاره دهم یا کارهایی بزرگتر از خرید یک ماشین گرانقیمت انجام دهم.
توصیۀ مالی لیلی برای زنان: آن نرمکنندۀ موی شصت هزار تومانی را نخرید. احتمالاً ۱۰ هزار تومان ارزش دارد و ۵۰ هزار تومان برایش تبلیغ شده است.
تمام زنانی که داستان زندگیشان را خواندیم، در نقطهای از زندگی تصمیم گرفتهاند که اوضاع مالی خود را سامان دهند. تعداد زیاد زنان موفق نشان میدهد انجام این کار برای همۀ ما ممکن است. تا جایی که میتوانید با زنان موفق در ارتباط باشید. در این مطلب میتوانید دربارۀ ده عادت مالی زنان موفق بخوانید. اگر برقراری این ارتباط برای شما ممکن نیست، داستان زندگی و تجربیات آنها را بخوانید و از آنها الهام و انگیزه بگیرید. بیداری و تحول مالی برای هرکس، به شکل متفاوتی رخ میدهد. برای یک نفر با تعیین هدفی بزرگتر، آغاز میشود و برای کسی با برداشتن قدمی کوچک مانند باز کردن یک حساب بانکی. اقدام به تغییر شغل، افزایش مهارت وکسب دانش، اقدام به پسانداز و سرمایهگذاری میتواند آغازگر تغییری شگرف در زندگی افراد باشد. نقطۀ تغییر زندگی خود را بیابید و فعالیت خود را آغاز کنید. قطعاً موفق خواهید شد.