نتایج تحقیقات متعددی نشان میدهد که کودکان اطلاعات مالی خود را بیش از هر منبع دیگری، از طریق والدینشان میآموزند. فرایند انتقال دانش مالی به فرزندان را «اجتماعی شدن مالی» نیز مینامند.
«اجتماعی شدن مالی» کودکان بر دو چیز تمرکز دارد: نخست، الگوی رفتاری والدین برای فرزندشان و دیگر چیزهایی که پدرومادرها بهطور مستقیم به کودکانشان میآموزند. «اشلی لِبارون»، دانشجوی دکترای دانشگاه آریزونا، در تحقیقات خود سعی دارد تا نگاه عمیقتری به بُعد سوم این موضوع مهم داشته باشد: اهدای پول فیزیکی به دست کودک، تا بهوسیلهی آن، به تمرینات مدیریت پول بپردازد.
آخرین مقالهی لبارون، با عنوان «با تمرین به بهترینها دست مییابیم»، دربارهی اهمیت تجربهی دنیای حقیقی با اعطای پول نقد به کودکان، جهت کمک به آمادهسازی مالی آنها در بزرگسالی است. لبارون در این مقاله پیشنهاد میدهد که کارشناسان باید در آینده، این گونه آموزش تجربی را بهعنوان سومین نکتهی کلیدی بهمنظور اجتماعی شدن مالی کودکان در نظر بگیرند.
والدین میتوانند با استفاده از پول نقد، به روشهای گوناگونی با کودکشان به تمرین مدیریت پول بپردازند: آنها میتوانند به فرزندانشان مقداری پولتوجیبی بدهند؛ در راستای انجام فعالیتهای فراتر از وظایفشان در محیط خانه، به آنها پول بپردازند؛ برای تشویق نمرات خوبشان، پاداش در نظر بگیرند یا آنها را تشویق کنند پول خود را برای دستیابی به هدفهایی مانند اعمال خیر پسانداز کنند. لبارون معتقد است که جزئیات این موضوع و همچنین میزان پولی که به کودک میدهید، اهمیتی چندانی ندارد؛ زیرا موقعیت مالی هر خانواده با دیگری تفاوت دارد. مهمترین نکتهای که والدین میبایست به یاد داشته باشند آن است که تا دیر نشده، تجربیات عملی خود با پول را در اختیار کودکشان بگذارند.
اجتماعی کردن مالی کودکان بر سه اصل مهم متمرکز است: نخست، الگوی رفتاری والدین برای فرزندشان است، دیگر چیزهایی که والدین به صورت مستقیم به کودکانشان میآموزند و سوم هم اهدای پول فیزیکی به دست کودک است تا بهوسیلهی آن، به تمرینات مدیریت پول بپردازد.
به کودکانتان اجازه خطا کردن بدهید
لبارون میگوید: «اگر برای اولین بار است که کودکتان قصد استفاده از کارت بانکی را دارد یا مجبور به کار یا پسانداز برای خرید هدف خاصی شده یا اولین بار است که صاحب حساب بانکی شده، زمان خوبی جهت آموزش به او نیست. والدین میبایست تجربیات مادی مناسب سن کودکانشان را هنگامی که در حال مشاهدهی آنها هستند، در اختیارشان بگذارند. به فرزندانتان اجازه دهید تا مرتکب خطا شوند. از این طریق میتوانید به آنها بفهمانید تا از آن اشتباه درس گرفته و به پروراندن عادات خوب آنها کمک کنید، تا قبل از آنکه روی پای خودشان بایستند، کاملاً آماده باشند. در زمان بزرگسالی پیامدهای خطای مالی بسیار شدیدتر خواهد بود و آنها مجبورند تا با مقدار سنگینتری از پول دستوپنجه نرم کنند.»
لبارون به همراه همکارانش در دانشگاه «بریگهام»، با ۱۱۵ شخص مختلف، که شامل ۹۰ دانشجوی بین ۱۸ تا ۳۰ سال و همچنین تعدادی از والدین و پدربزرگهای آنها میشد، مصاحبه کردند. در این تحقیق، از دانشجویان سؤال شد که والدینشان چه نکاتی و از چه روشی مسائل مالی را به آنها آموختهاند. از والدین نیز پرسیده شد که چه چیزهایی و از چه طریقی به کودکانشان دربارهی پول آموزش میدهند.
اغلب شرکتکنندگان اذعان کردند که در دوران کودکیشان تجربیات فیزیکی با پول داشتهاند و به نظرشان کسب آن تجربیات، تأثیر فراوانی در آمادگی فعلی آنها جهت مدیریت پول گذاشته است. آن دسته از شرکتکنندگانی که در کودکی تجربهی کافی با پول نداشتهاند نیز افسوس میخورند که کاش تجربهی بیشتری را در این زمینه کسب میکردند.
بر طبق نتایج حاصل از این مصاحبه، لبارون و دستیارانش سه دیدگاه کلی را پیرامون آموختههایی که شرکتکنندگان از تجربیات مالیشان در سنین کودکی به دست آوردهاند، مشخص کردند: آنها از این طریق یاد گرفتند که چطور سختکوش باشند؛ چطور پولشان را مدیریت و بهصورت عاقلانه خرج کنند. محققین همچنین از صحبتهای والدین، به سه دلیل اصلی آنها را برای در اختیار کودکان گذاشتنِ پول، جهت آموزش مدیریت پول، دست یافتهاند: مهارتهای مالی را به آنها بیاموزند؛ ارزشهای مادی را به آنها نشان دهند و نحوهی صحیح دستیابی به استقلال را پیشرویشان بگذارند.
لبارون میگوید به این دلیل جذب مطالعهی «اجتماعی شدن مالی» کودکان شده است؛ زیرا مدام جملات کلیشهای را دربارهی آنکه نوجوانان رابطهی بدی با پول دارند، از بزرگسالان میشنید. او بهتدریج به این فرضیه رسید که ممکن است نسل جوانتر بهقدر کافی با پول (بهصورت فیزیکی) سروکار نداشته و بنابراین، تجربیاتش در این زمینه نسبت به والدین خود و والدین نسل قبل، بسیار پایینتر باشد.
در حالیکه لبارون اطلاعات کافی جهت شفافسازی تفاوت نسلها در موضوع پول در دست ندارد، حدس میزند که بسیاری از والدین امروزی ممکن است برای پول دادن به کودکشان، اعتماد کافی نداشته باشند و این امر از نظر او، بدترین قسمت ماجرا است.
لبارون در اینباره میگوید: «به عقیدهی من گاهی برای والدین سخت است که به فرزندانشان اجازهی ارتکاب خطا بدهند. سپر بلا شدن درمورد هر چیزی که به پول مربوط میشود، امری غریزی برای والدین به شمار میرود؛ اما آنها میبایست هر چه زودتر پول را در دست کودکشان قرار دهند تا او فرصت درگیر شدن با پول را داشته باشد، سپس به مدیریت پولش بپردازد و در نهایت، چگونگی خرج کردن عاقلانه آن را بیاموزد».
والدین میتوانند به بهانههای مختلف پول نقد در اختیار کودکان خود بگذارند. جزئیات این موضوع و همچنین میزان پولی که به کودک میدهید، اهمیتی چندانی ندارد؛ زیرا موقعیت مالی هر خانواده با دیگری تفاوت دارد. مهمترین نکتهای که والدین میبایست به یاد داشته باشند آن است که تا دیر نشده، تجربیات عملی خود با پول را در اختیار کودکشان بگذارند.
شانس کودکانتان را برای موفقیت در آینده بالا ببرید
لبارون توصیه میکند که والدین با الگو قرار دادن خود، توضیحات و تجربیات کافی را دربارهی پول در اختیار فرزندانشان گذاشته و هرچه زودتر به آنها دربارهی پول آموزش دهند. نتایج پژوهشهای لبارون نشان میدهد: «بهترین راه دستیابی به این هدف، ترکیب سه نکتهی مهم با یکدیگر است: والدین میبایست الگوی خوبی برای فرزندشان باشند؛ بحثهای آزاد و مستمر درمورد پول داشته باشند و فرصت تمرین با پول را به کودکانشان بدهند. اگر والدین این سه مورد را انجام دهند، فرزندانشان شانس بالایی جهت آموختن دروس مهم مربوط به پول خواهند داشت.»
بسیاری از والدین امروزی ممکن است درمورد پول دادن به کودکشان، اعتماد کافی نداشته باشند و این موضوع، بدترین قسمت ماجرا است. والدین باید فرصت اشتباه کردن به کودکان بدهند تا آنها از این طریق بتوانند مهارتهای مدیریت پول را بیاموزند.