
«دیوید اوون»، مؤلف کتاب «نخستین بانک بابا» میگوید: «اغلب والدین نکات مرتبط با پول و کودکشان را اشتباه متوجه شدهاند. ما به کودکانمان پول توجیبی ناچیزی میدهیم؛ سپس سعی داریم تا بر نحوه خرج کردن آن، کنترل کامل داشته باشیم. نتیجه چه میشود؟ کودکان از ترس آنکه مبادا والدینشان به فکر مصادره پولشان بر اساس قانونهای مندرآوردی بیفتدند، تمام پول توجیبی خود را به محض دریافت هدر میدهند».
اوون در مورد شدت غریزه والدین برای کنترل فرزندان میگوید: «نمیدانم که چرا والدین تا این حد در مورد پول، اربابگونه رفتار میکنند؟ و چطور در موارد دیگر مانند: دوچرخهسواری کودکشان، اینطور نیستند؟» بخشی از این رفتارها به اضطراب خود والدین نسبت به نحوه مدیریت پولشان بازمیگردد؛ این اضطراب در طی زمان فوران کرده، و تبدیل به یک عادت نظارتی حاد نسبت به واکنشهای کودکان به مفاهیم مالی میشود. در حالی که، به این همه نظارت و سختگیری نیازی نیست، غریزه هر انسان ایجاب میکند تا با انجام کاری عملی، تجربه کسب کند؛ و طبیعی است که در این راه، همهی ما مرتکب خطا میشویم، سپس دوباره تلاش میکنیم تا به موفقیت برسیم. کودکان نیز باید چنین فرآیندی را تجربه کنند. در ادامه سه فعالیت را که به وسیله آن میتوان آموزشهای مالی به کودک را عملیتر ساخت، مطرح خواهیم کرد.
۱) قانون طبیعت: میل به پیشرفت
پدری به همراه همسرش، به منظور آموزشهای مالی به دختر شش سالهشان یک بانک خیالی ترتیب دیدهاند، و اسم آن را «بانک بابا»گذاشتهاند. یک روز پدر، دخترش را فرا میخواند تا با او مذاکره کند. او به دخترش میگوید که قصد دارد تا پول توجیبیاش را دوبرابر کند، اما با این تفاوت که از الآن به بعد، بانک بابا به پول او مستقیما سود میدهد. پدر، در پایان هر ماه، بیست درصد سود به حساب دخترش واریز میکند. دختر هر زمان که تمایل به خرید چیز کوتاهمدتی داشته باشد، مختار است به حسابش پول واریز کند، یا حتی تمام آن را برداشت کند. اما پدر او برای برداشتهایش نیز حق برداشت میگیرید. پدر تصور میکرد که با تنظیم این قوانین، دخترش دست از بانک او میکشد؛ اما اولین سوالی دخترش از او پرسید این بود: «اگر تمام پول توجیبیهایم را تا سن ۱۳ سالگی در حسابم نگاه دارم، تا آن زمان به چه حدی میرسد؟» بعد از محاسبات سود حساب او، پول توجیبی ناچیزش، تا مرز ۲۴ هزار دلار رشد میکرد. چشمان دختر از رقم بالایی که مشاهده کرده بود، برق میزد. پدرش به او گفت: «به عنوان مالک بانک، هرگاه که بخواهد، میتواند نرخ سود خود را تغییر دهد».
مثال بابا، داستانی واقعی از ماجراهای پدری است که قصد آموزش مسائل مالی به فرزندش را دارد.
اهمیت بانک بابا این است که متناسب با صبر کودک است، زیرا زمان برای کودکان بسیار کندتر از بزرگسالان میگذرد. مثلا سودهای ۷ درصدی بازار سهام برای کودکان هیچ معنایی ندارند. این امر به آنها هیچ انگیزهای برای پسانداز نمیدهد، بلکه آنها را تحریک به خرج کردن پولشان میکند. اما بانک بابا، زودتر و بیشتر پول میدهد.
پیشنهاد مطالعه: به کودکان هنر مذاکره کردن را بیاموزید

۲) بانکی با پنج مشتری
«زک میلر»، کارشناس سرمایهگذاری، و مهمتر از همه، پدر پنج فرزند ۳ تا ۱۵ ساله است. میلر پیرامون رفتار مالی فرزندانش اینگونه میگوید: «آنها مدام پیش من میآیند و برای خرید هرچیزی طلب پول میکنند. بیش از همه، غرهای مداوم آنها در مورد اینکه چرا پول توجیبیشان را نمیپردازم، مرا به ستوه آورده».
او به فکر راهاندازی بانک خانوادگی خود افتاد، و به کودکانش سودی بیشتر از سود رایج بانکها میپردازد. او میگوید: «این امر باعث دگرگونی در رفتار مالی سه کودک ۱۰،۱۳، و ۱۵ ساله من شد. آنها کاملا درگیر آن بانک و سودش شدهاند، و در نتیجه، استرس در فضای خانهمان به شدت کاهش یافته است». اخیرا در یک سفر تفریحی، فرزندان میلر با پول داخل جیبشان راه میرفتند، و خرجش نمیکردند. آنها در مورد سودشان برنامهریزی دارند. میلر میگوید: «فرزندانم قبل از استفاده از پولشان، خود را وادار به فکرکردن میکنند: آیا این چیز ارزش ۱۰ دلار از پول من را دارد، یا بهتر است صبر داشته باشم؟»
میلر نیز میگوید: «گاهی اوقات حس میکنم که شاید کودکانم بیش از اندازه بر موضوع پسانداز متمرکز شدهاند، و به قدر کافی پول خرج نمیکنند. چه مشکل دوستداشتنیای!»

۳) چگونه بانک بسازیم؟
بانک بابا را به آسانی میتوان راهاندازی کرد. کافی است که یک حساب برای دخترتان در دفتر یادداشتتان باز کنید و به صورت خودکار به حسابش سود بپردازید. او را در جریان مقدار پول و سودی که روی آن میآید، بگذارید و اجازه دهید؛ هر زمان که نیاز داشت به پول خود دسترسی داشته باشد. وقتی که پول انباشتهشده کودک به میزان قابل توجه رسید، میتونید یک حساب بانکی واقعی را که قابلیت ردگیری آنلاین داشته باشد، با اعتبار خودتان برای او افتتاح کنید.
میلر نیز به منظور تنظیم فرایند بانکی خانوادهاش از یک حساب که خدمات آنلاین ارائه میدهد، بهره میبرد. فرزندان او قادرند مانده حساب خود را چک کرده، برای اهداف خود برنامه چیده، و ارزش آینده پساندازشان را تخمین بزنند. میلر میگوید: «من بسیار خوشحالم که این طرح را برای تک فرزندم پیادهسازی کردم. اما اگر قرار بود مشتریان بیشتری داشته باشم، عملی ساختن این موضوع برای من کمرشکن میشد».
میلر از نحوه برخورد دخترش با سود بالا، و تصمیمات آزادانهای که در اختیارش گذاشته بسیار خوشنود است. او حدس میزند که شاید دخترش در آینده پول خود را احتکار کند؛ که در آن صورت چارهای ندارد جز اینکه نرخ سود حسابش را پایین بیاورد.
فواید بانک بابا
گرچه با راهاندازی «بانک بابا»، ممکن است مجبور شوید برای تشویق فرزندتان به یادگیری آموزشهای مالی، هزینه بیشتری کند و به او سود بپردازید؛ اما فواید این کار انکار ناپذیر است. این فعالیتها، ضمن آن که موجب افزایش پسانداز کودکان و کاربرد آن در آینده میشود، همچنین روحیه حریصانه در کودک را برای پسانداز پول بیشتر، پرورش میدهد. منظور از روحیه حریصانه، یعنی افزایش انگیزه کودک برای جمعآوری پول و توجهش به راههای افزایش پول از طریق کسب سود است. زمانی که کودک چنین توانمندیهایی را به دست آورد و با چنین راهحلهایی آشنا شود، اهداف خود را نیز بزرگتر تعیین کرده و برای رسیدن به آن تلاش میکند.
با توجه به این که تعداد فرزندان در خانوادهها کاهش پیدا کرده، به نظر میرسد؛ انجام چنین تمریناتی با کودک و همچنین پرداخت چنین هزینههایی برای خانواده ها چندان غیر ممکن و دشوار نباشد. امروزه، خانوادهها هزینههای فراوانی برای رشد فرزندشان در بهترین شرایط میکنند مانند هزینه انواع اسباب بازی، انواع کلاسهای آموزشی، هنری و ورزشی. بنابراین به نظر میرسد؛ تنها مهم است که خانوادهها با اهمیت آموزش مالی آشنا شوند؛ آموزش مسائل مالی سود دوجانبه برای خانواده و فرزندان دارد: با پرورش فرزندانی با سواد مالی بالا، در آینده ضررهای کمتری را بابت اشتباهات مالی فرزندتان، متحمل خواهید شد.