همهی ما میدانیم که مشارکت زنان در جامعه بیشتر شده و آنها بهدنبال سهم بیشتری در بازار کار نیز هستند و برای آن تلاش میکنند. همزمان با حضور بیشتر زنان در جامعه و دانشگاهها، تعداد زنان شاغل نیز افزایش یافته است؛ اما این در حالی است که افزایش شمار زنان شاغل و افزایش قدرت اقتصادی آنها، لزوماً بهمعنی دوام رفاه اقتصادیشان در طولانیمدت نیست.
بزرگترین حسرت مالی بانوان
تحقیقات نشان میدهد که انعطافپذیری شغلی و درآمدی افراد، ارتباط تنگاتنگی با درک آنها از وضعیت اقتصادیشان دارد، برای مثال، مردان تمایل بیشتری به سرمایهگذاری دارند و حتی انعطاف آنها برای تغییر شغل و حرفهشان بیشتر از زنان است؛ اما زنان علاقهی کمتری به سرمایهگذاری نشان میدهند. ازاینرو در سنین بالاتر، بزرگترین حسرتشان این است که چرا بیشتر سرمایهگذاری نکردهاند.
البته این بدین معنا نیست که زنان آیندهی خود را به دست سرنوشت سپردهاند. از هر چهار زنی که به سن قانونی رسیدهاند، تنها یک نفر هیچ برنامهای برای آیندهی خود ندارد. پس علت ضعف زنان در سرمایهگذاری چیست؟ مهمترین عاملی که مانع پیشرفت آنها میشود، نداشتن دانش و اعتمادبهنفس کافی برای سرمایهگذاری است.
زنان هنگام مشارکت در اکثر فعالیتهای اقتصادی، بهاندازهی مردان بااعتمادبهنفساند؛ ولی وقتی پای سرمایهگذاری به میان میآید، قضیه کاملاً فرق میکند. تاجاییکه 68 درصد مردان و تنها 52 درصد زنان اعتمادبهنفس کافی برای سرمایهگذاری دارند.
زنان جوان امروزی، بسیار کمتر از زنان جوان نسلهای قبل به تواناییهای خود برای شروع یک سرمایهگذاری موفق ایمان دارند و این فرصتی مناسب برای تربیت مربیان بین دو نسل است.
فقدان برنامهریزی و سیاستگذاری برای موفقیت مالی زنان
موفقیتهای مالی زنان بهندرت توسط رسانهها استقبال میشود. در سال 2019، مجلات زنان صفحات بسیاری را به موفقیتها و فعالیتهای مختلف زنان اختصاص دادهاند؛ ولی تنها یک درصد این مجلات، گریزی به موفقیتهای اقتصادی آنها زدهاند.
باوجود اینکه نیمی از زنان از خدمات مالی مختلف استفاده میکنند، بهندرت تبلیغ این خدمات در مجلات زنان به چشم میخورد. ازاینرو، بیش از 70 درصد زنان، صنعت خدمات مالی را مقصر میدانند و معتقدند که اغلب سیاستهای این صنعت به نفع مردان است. برای مثال هنوز هم بسیاری از زنان شاغل از خدماتی که از وظایف مادری و مراقبتی آنها حمایت کند، بیبهرهاند.
به گفتهی دایان هریس، یکی از سردبیران مجلات مالی، بخشی از مشکل بانوان اینجاست که بیشتر رسانهها و مطبوعات بر مسائل و مشکلات مردان متمرکزند. در ابتدا، تنها 30 درصد از مخاطبان مجلهی دایان را زنان تشکیل میدادند؛ ولی زمانی که تیترها و مطالب بیشتری به موضوعات مربوط به زنان اختصاص یافت، آمار مخاطبان زن به 50 درصد افزایش یافت. پس، اگر زنان آنطور که دوست دارند، مخاطب قرار بگیرند، بخشی از مشکلاتشان حل میشود.
تبعیض جنسیتی در تعیین دستمزد
نگاه جنسیتی حتی میزان دستمزد زنان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. تاجاییکه به ازای انجام کاری یکسان، کارکنان مرد فرضاً 1 دلار و کارکنان زن تنها 82 سنت دریافت میکنند. البته جامعهشناسان معتقدند که این آمار و ارقام نمیتوانند بهخوبی تاثیر این نگاه تبعیضآمیز را بر زندگی زنان نشان دهند.
زنان بهطور میانگین 44 درصد و مردان تنها 28 درصد از عمرشان را قادر به کار کردن نیستند. این دورهی بیکاری که میتواند بهدلیل نگهداری فرزندان یا مراقبت از والدین یا همسری بیمار باشد، بهتدریج بر میزان اندوختهی زنان و متعاقباً توان سرمایهگذاری آنها تأثیر میگذارد.
برنامهریزی برای صدسالگی
در میان افراد بالای 65 سال، از هر 4 نفر یک نفر بیش از 90 سال و از هر 10 نفر یک نفر بیش از 95 سال عمر میکند. بنابراین همهی افراد باید برای زندگی طولانیتری برنامهریزی کنند و برای صدسالگی آماده باشند. این قضیه درمورد زنان که بهطور میانگین 5 سال بیشتر از مردان عمر میکنند، بیشتر صدق میکند.
مسئلهی تأمین اندوختهی مالی برای یک زندگی طولانی، با وجود مشکلاتی ازجمله نگهداری از همسر یا والدین سالخورده که زنان را وادار به بازنشستگی در سنین پایینتر و با پسانداز کمتر میکند، برای آنها دشوارتر است.
در ایران، حداقل دستمزد روزانه هر سال توسط وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی تعیین میگردد که برای سال ۹۸ برابر با 50 هزار تومان است. چنانچه فرد بیمه باشد، این مبلغ در دوران بازنشستگی، به او پرداخت میگردد؛ اما اگر بیمه نباشد (با در نظر گرفتن دستمزد سال 98 به عنوان ملاک محاسبه)، به این معنی است که هر زن در دوران بازنشستگی حداقل به یک میلیون و 800 هزار تومان حقوق در ماه نیاز دارد و در طی یکسال که 12 ماه است، هر زن، برای هر یک سال از دوران بازنشستگیاش، باید حداقل حدود 22 میلیون تومان پسانداز در نظر بگیرد (21600000=1800000×12). اگر سن بازنشستگی را 50 سال در نظر بگیریم و بخواهیم تا 80 سالگی، برای زنان طول عمر در نظر بگیریم، زنان برای 30 سال دوران بازنشستگی خود، تقریباً به 650 میلیون تومان، پسانداز نیاز دارند. چه بسا که بسیاری از زنان بیش از 80 سال عمر میکنند. برای فراهم کردن چنین پساندازی، زنان باید از آغاز جوانی به آن فکر کنند و برایش برنامهریزی کنند و هر ماه بخشی از درآمد خود را کنار بگذارند و سعی کنند با سرمایهگذاری و اقدامات مالی مناسب آن را افزایش دهند.
کارشناسان مالی معتقدند هنوز هم در راههایی که توسط متخصصین امور مالی برای تامین پسانداز دوران بازنشستگی پیشنهاد میشوند، جای خالی تمهیدات لازم برای یک زندگی طولانی در دوران بازنشستگی حس میشود.
ارائهی راهکارهای مناسب
زندگی زنان امروزی نهتنها بسیار متفاوت از مردان است؛ بلکه با زندگی مادران و مادربزرگهای ما نیز تفاوتهای اساسی دارد. قوانین حاکم بر جامعه ممکن است بهراحتی تغییر کند؛ ولی تغییر دیدگاه افراد فرایندی زمانبر است. زنان برای تغییر زندگی شخصی و حرفهای خود راه درازی را پیمودهاند؛ ولی وقتی پای مسائل مالی به میان میآید، هنوز هم راههای نرفتهی بسیاری پیش رویشان است.
زنان از طریق مشورت با دوستانشان یا متخصصان و مشاوران مالی، شروع زودهنگام ذخیره برای بازنشستگی (که روند پیشرفتشان را تسریع میکند)، پسانداز و برنامهریزی برای تأمین هزینههای درمان، برنامهریزی صحیح و اعمال اصلاحات لازم (در صورت نیاز)، میتوانند کنترل امور مالی زندگیشان را دست بگیرند. دوران بازنشستگی یک واقعیت است. آن را جدی بگیرید و همین امروز اقدام کنید.