شاید این جمله معروف را شنیده باشید، که میگوید: «زندگی، کوتاهتر از آن است که با حسرت و افسوس بگذرد»؛ و این زندگی برای همه افراد قابل دسترس است. متاسفانه، تنها قشر معدودی از انسانها با این فلسفه زندگی میکنند. اگر برایتان سوال شده باشد که «چرا؟»، پاسخ این است: مردم از دنبال کردن رویاهای خود میترسند.
انسانها، طی سالهای متمادی، بلندپروازیهای خود را بهخاطر ترس زیادشان از تلاش کردن، به خاک میسپارند. جای تعجب ندارد که امروزه در کل دنیا بسیاری از مردم از شغلشان متنفرند. افراد بسیاری وجود دارند که در ذهن خود به راهاندازی کسبوکار میاندیشند، اما بهخاطر هراسهایشان همیشه پا پس کشیده و عقبنشینی میکنند. شگفتآور این است که این قضیه منحصر به یک منطقه و مردمان آن نیست. مردم در سراسر دنیا از شروع کردن و ریسک کردن میهراسند.در ادامه، شش عامل هراسآوری که شما را از راهاندازی کسبوکار خودتان بازمیدارند، خواهیم شناخت.
۱) نمیدانید از کجا باید آغاز کنید
مشکل بسیاری از کارآفرینان این است که نمیدانند دقیقا باید از کجا شروع کنند. این مسئله، یکی از دلایلی است که آنها را از راهاندازی کسبوکارشان بازمیدارد. حتی اگر آنها شهامت لازم برای پذیرش ریسک و آغاز کسبوکارشان را به دست بیاورند، در اغلب موارد به پایانی مناسب نمیرسند.
در چنین شرایطی، توصیه میشود که از یکی از کارآفرینان باتجربه مشورت بگیرید. چرا که این شخص با جوانب مختلف کارآفرینی آشناست، میتواند بینش لازم درباره فرهنگ کارآفرینی را در شما ایجاد کرده و به شما بگوید که مسیر کارآفرین شدن خود را از کجا باید آغاز کنید. با این حال، شما همچنان به میزان بالایی از تلاش و پشتکار نیاز دارید تا بتوانید به موفقیت دست بیابید. مزیت مشورت گرفتن از یک کارآفرین باتجربه این است که شما را از قدم برداشتن در مسیر مناسب و درست مطمئن میکند.
۲) نقدهای منفی نسبت به ایدهتان دریافت میکنید
بسیاری از افراد به این دلیل از ایدهشان دست میکشند، که از شنیدن نظرات مخالف مردم هراس دارند. هراس از مورد نقد واقع شدن واقعی است، و طی سالها باعث شده که بسیاری از مردم رویاهای خارقالعادهشان را رها کنند. فقط به این خاطر که یک نفر ایده شما را مسخره میکند، دلیل نمیشود که ایدهتان بهدردنخور باشد.
پیش از آغاز راه کارآفرین شدن، باید بیاموزید که چگونه نظرات مردم را پالایش و فیلتر کنید. بسیاری از مردم بدون توجه به کاری که میکنید، از شما انتقاد میکنند. به همین دلیل، شما باید تنها بر روی فعالیت خودتان متمرکز شوید.
۳) از شکست خوردن میترسید
شاید بتوان گفت که غلبه بر هراس شکست خوردن، چالشبرانگیزترین وظیفه کارآفرینان فرداست. فارغ از اینکه چقدر به آمادهسازی زیرساختها پرداختهاید، به هیچ وجه نمیشود این واقعیت را نادیده گرفت که بیش از ۵۰ درصد استارتآپها در چهار سال اول فعالیتشان با شکست مواجه میشوند.
در حالیکه بسیاری از مردم ترس از شکست خوردن را به چشم بزرگترین چالش میبینند، شما میتوانید این مسئله را بهعنوان عاملی برای بهبود خودتان در نظر بگیرید. انگیزه و محرکی بزرگتر از هراس شکست خوردن وجود ندارد. اگر شما بتوانید این انگیزه را در مسیر درستی بهسوی تلاش مثبت هدایت کنید، دیر یا زود خواهید توانست استارتآپ خود را راهاندازی کنید.
۴) بودجه لازم را به دست نمیآورید
برای سر پا نگه داشتن یک کسبوکار، به سه چیز نیاز دارید: ایدهای برای آغاز کسبوکار، نیروی انسانی لازم برای اجرایی کردن آن ایده، و مقدار قابل توجهی بودجه برای پیشبرد عملیات برنامهریزیشده. متاسفانه، سومین مورد سختترین عامل برای دستیابی است. بسیاری از مردم به دلیل عدم دسترسی به بودجه لازم، قادر نیستند کسبوکار خود را آغاز کنند.
اندکی تردید و ترس درباره عدم دریافت بودجه مسئلهای طبیعی است، اما شما تا زمانی که ایدهتان را برای سرمایهگذاران ارائه ندادهاید، ارزش واقعی آن را نخواهید دانست. احتمال دارد که در چند تلاش اول خود نتوانید نظر موافق سرمایهگذاران را جلب کنید؛ اما باید به کوششهایتان ادامه دهید. با سرمایهگذاران مختلف درباره ایدهتان صحبت کرده و بر روی شیوه ارائه خود کار کنید. اگر ایده شما منحصر بهفرد و درخشان باشد، بالاخره دیده خواهد شد.
۵) از عدم بازگشت سرمایهتان میترسید
اگر کسبوکار شما در ارتباط با حوزهای باشد که در جهان امروز محبوبیت اجتماعی چندانی ندارد، بسیار محتمل است که نظرات منفی مختلفی درباره آن بشنوید. اگر حوزهای که شما برای بهکارگیری و عملی کردن ایدهتان در نظر گرفتهاید، بازگشت سرمایه را تضمین نمیکند، متقاعد کردن سرمایهگذاران برای ورود به آن کار بسیار دشواری خواهد بود. اگر خودتان نیز معتقدید که حوزه فعالیتتان بازگشت سرمایه ندارد، باید ایدهتان را چکشکاری کرده و با یک ایده کارآمدتر دیگر وارد میدان شوید.
با این حال، اگر اعتقاد دارید که ایدهتان بالاخره کارگر افتاده و به بازگشت سرمایه قابل توجهی خواهد رسید، باید به راههای دیگری برای متقاعد کردن سرمایهگذاران جهت سرمایهگذاری در پروژهتان فکر کنید.
۶) از ریسک کردن میترسید
یک ایده خوب میتواند از سوی هر کسی مطرح شود. برای مطرح کردن یک ایده میلیون دلاری، نیازی نیست که حتما دانشجوی دانشگاه هاروارد یا یک مهندس کارکشته باشید. حتی یک فرد معمولی هم میتواند آغازکننده یک کسبوکار باشد (که پیشتر نیز اتفاق افتاده است). اما متاسفانه همه افراد جرئت خارج شدن از منطقه امنشان را ندارند.
شما باید یک نکته ساده را در نظر داشته باشید: اگر انجام کارهای معمول و تکراری خود را ادامه بدهید، به همان نتیجهای خواهید رسید که طی سالهای گذشته رسیدهاید.
هیچکس تا به حال، با یک برنامه و نقشه بیخطر به دستاورد بزرگی نرسیده است. بنابراین، اگر تصمیم دارید که یک زندگی سرشار از کامیابی و موفقیت را تجربه کنید، باید تصمیم سخت را گرفته و از منطقه امن زندگی خود خارج شوید.
اگر هیچ تجربهای در مدیریت کسبوکار نداشته باشید، آغاز کسبوکار شخصی خودتان بسیار ترسناک و مرعوبکننده خواهد بود. با این حال، شما باید بالاخره از یک جا شروع کرده و به اهداف تعیینشدهتان برسید. پس، عاقلانهترین کار این است که با ایمان به خود، مسیر را آغاز کرده و نقشهتان را اجرا کنید. اگر برنامهتان عملی شد، شما یک قدم به هدفتان نزدیکتر خواهید شد؛ و اگر عملی نشد، حداقل چیزی از این عدم موفقیت آموخته و با کمک گرفتن از آن، در تلاش بعدی بهتر عمل خواهید کرد.