aaalafkherstext

ورود
x
یا
x
ثبت‌نام
x

یا

کارهایی که رهبران موفق انجام می‌دهند

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

هیچ فردی از همان ابتدای تولد وارث موفقیت نیست. موفقیت، شرایطی است که با تلاش انسان‌ها در محقق ساختن اهدافی که برای خود تعیین کرده‌اند، به وجود می‌آید. البته ممکن است برخی از افراد در بدو تولد از امکاناتی خاص و متمایز برخوردار باشند که بر موفقیت آن‌ها تاثیرگذار باشد؛ اما این‌طور نیست که برای رسیدن به موفقیت، حتما باید شرایط و امکاناتی خاص وجود داشته باشد. بخش مهمی از موفقیت افراد یا رهبران، به تلاش آن‌ها و کارهایی که انجام می‌دهند، بستگی دارد؛ اما سوال این است که افراد به خصوص رهبران موفق، چه کارهایی انجام می‌دهند؟ آیا کارهای آن‌ها متمایز از کارهای افراد عادی است؟ در اینجا به برخی از کارهایی که رهبران موفق انجام می‌دهند، اشاره شده است.

رهبری در محیط کار

رهبران موفق چه کسانی هستند؟

تعریف مشخص و واحدی از رهبر یا رهبران موفق وجود ندارد، با این حال رهبران موفق، دارای ویژگی‌های مشترکی هستند که افرادی عادی، فاقد آن ویژگی‌ها هستند. مهم‌ترین ویژگی رهبران موفق را می‌توان قدرت تاثیرگذاری آن‌ها دانست. یک رهبر موفق فردی تأثیرگذار است که اقدامات او می‌تواند مورد توجه و راهنمای عمل بسیاری از افراد قرار گیرد. تا جایی که به تعبیر پارسونزی می‌توان آن‌ها را دارای شخصیتی کاریزماتیک دانست. علاوه بر این، رهبران موفق، در رهبری و اداره تیم، سازمان، شرکت یا کسب‌وکار خود، بهترین عملکرد را دارند و از بسیاری جهات، از رقبای خود پیشتاز هستند. آنان، این موفقیت را با اقدامات موثر خود به دست می‌آورند. این اقدامات عبارت است از:

۱) دادن حس امنیت به دیگران

رهبران موفق، پایه روابط خود را بر اساس امنیت و احترام متقابل تعریف می‌کنند. برخی از رهبران، تصور می‌کنند باید با کارکنان یا زیردستان خود طوری رفتار کنند که آن‌ها همیشه از او بترسند یا اصطلاحا از او حساب ببرند. به‌کارگیری این نگرش، باعث می‌شود که کارکنان، قدرت ارائه نظرات و پیشنهادات خود را از دست بدهند و همیشه به دنبال فرصتی برای خلاص شدن از شر آن رهبر باشند؛ اما برعکس، رهبرانی که احساس امنیت متقابل را منتقل می‌کنند، مسیر ارائه نظرات، پیشنهادات و انتقادات را باز می‌گذارند و باعث می‌شوند که کارکنان مشتاقانه به موفقیت کل بنگرند نه کسب منافع شخصی.

۲) ایجاد چالش برای فکر کردن

رهبران موفق، اغلب چالش‌هایی را برای فکر کردن افراد به وجود می‌آورند تا از این طریق، مسیر را برای توسعه تیمی و گروهی هموار کنند. رهبرانی که افراد آن فکر نمی‌کنند، یاد نمی‌گیرند و رشد نمی‌کنند، خیلی زود محکوم به شکست هستند. این در حالی است که رهبران موفق، با ایجاد زمینه یادگیری افراد، موجبات رشد آن‌ها و سازمان خود را فراهم می‌کنند. برای رهبران موفق، رشد مهارت‌ها، خلاقیت‌ها و آموزش کارکنان، اهمیت بیشتری از پول و درآمد دارد؛ زیرا آنان می‌دانند که سرمایه‌گذاری در پرورش مهارت‌ها و خلاقیت‌ها، در درازمدت ارزش بیشتری را نصیب او و تیمش خواهد کرد.

رهبری در محیط کار

۳) داشتن قدرت پاسخگویی

رهبران موفق، از ویژگی‌های دیکتاتورانه بیزارند. آن‌ها نه‌تنها انتقادپذیر هستند، بلکه خود را ملزم به پاسخگویی نیز می‌دانند. آن‌ها در این زمینه تا جایی پیش می‌روند که به دیگران نیز اجازه مدیریت خود را می‌دهند. البته این به معنای آن نیست که رهبران موفق، اختیارات مدیریتی خود را به راحتی و به هر فردی واگذار می‌کنند، بلکه به معنای پاسخگویی به نیازهای همکاران و اجازه مدیریت در این حد است.

۴) خودمدیریتی

کسی که نمی‌تواند خود را مدیریت کند، چگونه می‌تواند رهبر موفقی برای دیگران باشد؟ خودمدیریتی، یک اصل مهم برای همه مدیران به خصوص مدیران موفق است. رهبران موفق، گذشته از آنکه اهداف خود را مشخص می‌کنند و مسئولیت رسیدن به آن اهداف را می‌پذیرند، احساسات و رفتارهای خود را نیز کنترل می‌کنند. رهبران موفق، همچنین از نقاط ضعف و قوت خود آگاه هستند و روش‌های غلبه بر نقاط ضعف و استفاده از نقاط قوت خود را می‌دانند.

۵) رهبری از طریق عمل صحیح

رهبری از طریق عمل صحیح Lead by Example که رهبری با مثال نیز نامیده می‌شود، به معنای آن است که رهبران موفق، رفتارهای صحیح را تمرین می‌کنند تا دیگران نیز آن رفتارها را نمونه و الگوی خود نمایند. رهبران موفق، به خوبی می‌دانند که تحت نگاه دیگران قرار دارند، از این رو لازم است مراقب رفتارهای خود باشند. آنان برخلاف رهبران مستبد، خود را را تافته جدا بافته نمی‌دانند و به دلیل آنکه رهبر هستند، به خود اجازه هر گونه رفتاری را نمی‌دهند.

رهبری در محیط کار

۶) برخورداری از تفکر استراتژیک

تفکر استراتژیک، تفکری رو به رشد و پویا جهت انطباق با هر نوع تغییری است. اغلب، از تفکر استراتژیک به عنوان روشی منطقی جهت استفاده از فرصت‌های نوظهور یا مقابله با چالش‌های غیرمنتظره یاد می‌شود. این نوع تفکر باعث می‌شود تا رهبران بتوانند قدرت مقابله با تغییرات را داشته باشند. رهبری که فاقد تفکرات استراتژیک است، در مواجهه با اشتباهات یا تهدیدها، به سرعت خود را می‌بازد و کنار می‌کشد.

۷) استخدام افراد صلاحیت‌دار

رهبر موفق، در گزینش و استخدام کارکنان مجموعه خود وسواس زیادی به خرج می‌دهد. او معیارهای اصلی در استخدام افراد را می‌شناسد و سعی می‌کند بهترین کارکنان را استخدام کند. برای یک رهبر موفق، کارکنان صلاحیتدار، مهم‌ترین بخش از فرایند موفقیت است. او علاوه بر آنکه بهترین‌ها را انتخاب و استخدام می‌کند، برای آموزش و سرمایه‌گذاری بر نیروهای خود نیز تلاش می‌کند.

۸) در نظر گرفتن پاداش عمل

رهبران موفق، خسیس نیستند. آن‌ها می‌دانند که ارتباط موثر و مستمر با کارکنان، تنها از طریق باز گذاشتن مسیر انتقادات و پیشنهادها به وجود نمی‌آید، بلکه کارکنان برای ارائه پیشنهادها خود نیازه به انگیزه دارند و پاداش، یکی از بهترین انگیزه‌هاست. البته پاداش، همیشه مالی نیست، می‌تواند ارتقا جایگاه فرد باشد، می‌تواند از طریق قدردانی باشد و حتی می‌تواند در قالب خریدن یک هدیه باشد. نوع پاداش چندان مهم نیست، مهم آن است که رهبران موفق می‌دانند که باید قدردان کارکنان ویژه خود باشند.

رهبری در محیط کار

۹) داشتن چشم‌اندازی برای آینده

رهبران موفق فقط به زمان حال نگاه نمی‌کنند، بلکه دوراندیشند و آینده خود و مجموعه خود را نیز در نظر می‌گیرند. آن‌ها با نگاه به آینده، اهدافی را مشخص می‌کنند و راه‌های مناسب جهت رسیدن به آن اهداف را تعیین می‌کنند. دوراندیش بودن به معنای مدیریت تغییراتی است که به صورت مداوم اتفاق می‌افتد و افراد و رهبران را با چالش‌های جدید مواجه می‌سازند. از این رو، یک رهبر موفق، در کنار تاکتیک‌ها و اهداف کوتاه مدت، استراتژی و اهداف بلندمدت نیز دارد. دوراندیش بودن به معنای درک این واقعیت است که تغییرات مداوم، می‌تواند نظم گذشته را از بین ببرد، از این رو ممکن است روش‌های گذشته همیشه کارساز نباشد؛ اما با اجرای استراتژی‌های جدید، می‌توان میان اهداف بلندمدت و چالش‌های جدید، سازگاری ایجاد کرد.

سرمایه‌گذاری بر خود و امور انسانی را در اولویت قرار دهید

رهبر موفق، لزوما فردی کاملا قوی و بدون اشتباه نیست. بلکه فردی با ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی مختلف است. ویژگی‌هایی که بسیاری از رهبران عادی نیز از آن برخوردارند؛ اما تفاوت یک رهبر موفق با یک رهبر عادی این است که رهبر موفق می‌داند در موقعیت‌های مختلف از کدام ویژگی‌های شخصیتی یا مدیریتی خود استفاده کند، او از اشتباهات نمی‌ترسد و قدرت مقابله با هر شکست یا چالشی را دارد. رهبر موفق، از اقتدار کافی برای مدیریت برخوردار است و تفاوت میان اقتدار و استبداد را می‌داند. در نهایت آنکه، رهبر موفق، همیشه در پی کسب اطلاعات و آگاهی‌های لازم است و اصول اولیه و مشترک موفق بودن را به کار می‌گیرد. او همچنین، سرمایه‌گذاری بر کارکنان را دست‌کم نمی‌گیرد و می‌داند هر نوع سرمایه‌گذاری در این بخش، می‌تواند ارزشی بیشتر از آنچه که سرمایه‌گذاری کرده است، برای او فراهم کند. بنابراین، اگر در جایگاه رهبر یک مجموعه هستید، موفقیت را تنها در کسب درآمد بیشتر تعریف نکنید، بلکه سرمایه‌گذاری بر خود و امور انسانی را در اولویت قرار دهید. 

1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)

  دسترسی فعلی شما اجازه مشاهده نظرات تحت این بخش را نمی دهد

logo-samandehi

treebottom

address    سعادت آبادبلوار پیام | میدان بهرود خیابان عابدی | پلاک ۳  | واحد ۳

tel    ۶۳ ۲۴ ۱۱ ۲۲