استقلال مالی شاید هدف نهایی شما باشد؛ ولی استفاده از توصیههای مالی مختلف و متفاوت برای رسیدن به این هدف ممکن است غافلگیرکننده باشد. بخوانید، یاد بگیرید، بحث کنید و دربارهٔ مسائلی که متوجه نمیشوید، سؤال بپرسید.
بهترین توصیه مالی برای شما کدام است؟
در بسیاری از کشورها، بیشترین میزان جستوجوی گوگل درمورد رازهای ثروتمند شدن است. وقتی آمادهاید تا از توصیههای دیگران دربارۀ امور مالی بهره بگیرید و اوضاع مالیتان را تغییر دهید، در اینترنت جستوجو میکنید و با هزاران مقاله روبهرو میشوید که باید از بین آنها چندتایی را انتخاب کنید یا به سراغ کتابها میروید تا با کتاب خواندن، سواد مالی خود را بهبود ببخشید؛ اما سریعاً متوجه میشوید که بعضی از مقالهها و کتابها باهم ضدیت دارند. در این شرایط هر چه بیشتر میخوانید، گیجتر میشوید؛ چون حتی با وجود این ضدیتها، میتوانید دلایل منطقی بودن هر کدام را درک کنید. این توصیههای مالی توسط اعداد و مثالهایی از زندگی واقعی حمایت و ثابت میشوند.
تجزیهوتحلیل بیشازحد از نتیجهگیری جلوگیری میکند. پس بهجای اینکه تصمیم به انجام دادن کاری بگیرید – امور مالی خود را سروسامان بدهید – مینشینید و دست روی دست میگذارید و هیچ پیشرفتی در امور مالیتان رخ نمیدهد.
حرف چه کسی را باور کنیم؟ بهترین توصیه چیست؟
قبل از اینکه دنبال جوابهای بیشتر بگردید باید بدانید که در دنیای اقتصاد و امور مالی حقایق کلی بسیار کمی وجود دارد و مهم نیست که دیگران به شما چه میگویند. آیا مسئلهای وجود دارد که همه در آن با هم توافق داشته باشند؟ بله. برای اینکه ازنظر مالی جلو بیفتید باید کمتر از درآمد خود خرج کنید.
اما بیشتر توصیههای مالی دیگر قابل بحث هستند. هیچ برنامهٔ مالی خاصی وجود ندارد که به کار همه بیاید. چرا؟ چون برای تصمیمات مالی جدا از ریاضیات مسائل دیگری هم اهمیت دارند.
در ادامه، نگاهی به ۹ مثال از این توصیههای متناقض درمورد امور مالی شخصی میاندازیم.
۱) قرض گرفتن خوب است یا بد؟
خارج شدن از زیر بار بدهی هدف مالی بسیاری از مردم است و بسیاری موافق این مسئله هستند که اگر هدف شما پرداخت بدهی است، پس نباید دیگر قرض کنید.
اما افراد دیگری هستند که فکر میکنند شما میتوانید از بدهی استفاده کنید و بیشتر قرض بگیرید تا زودتر به ثروت برسید. نویسندهٔ کتاب «پدر پولدار پدر بیپول،» رابرت کیوساکی توضیح میدهد که استفاده از پول دیگران (بانکها/سرمایهگذاران) برای سرمایهگذاری در مواردی مثل املاک اجارهای که میتوانند پول را بیشتر کنند، کار هوشمندانهای است.
۲) از بین بردن بدهی
شاید درمورد راههای مختلف پرداخت بدهی خوانده باشید. کارشناس مالی دِیو رَمزی به روش گلولهبرفی اعتقاد دارد. او فکر میکند مردم با تغییر رفتار خود از زیر بار بدهی خارج میشوند. پرداخت کمترین بدهیها (با نادیده گرفتن سود آنها) باعث ایجاد انگیزه میشود و به افراد کمک میکند تا در این مسیر پیش بروند و ثابتقدم بمانند.
افراد دیگری هستند که فکر میکنند عدم تمرکز بر روی بالاترین نرخ سود بدهیها باعث هدر رفتن وقت و پول میشود. اگر نرخ سود بالا برای بدهی سنگینی باشد، شاید زمان زیادی طول بکشد تا پیشرفت را به چشم ببینید. افرادی که روش بهمن را برای پرداخت بدهی (که به آن روش جابهجایی بدهی هم میگویند) انتخاب میکنند ممکن است در طول زمان انگیزهٔ خود را از دست بدهند.
۳) بودجهبندی بله یا خیر
اگر میخواهید امور مالی خود را مرتب کنید، منطقی است که یک بودجهبندی داشته باشید تا حساب هزینههای شما را نگه دارد، چه این کار را با نرمافزارهای کامپیوتری و هوشمند انجام دهید و چه با مداد و کاغذ مشغول این کار شوید. روشهای مختلفی برای بودجهبندی وجود دارد. مثالهایی از این روشها شامل بودجهبندی صفر و روش پاکتی میشود.
بودجهبندی نداشتن هم یک گزینهٔ دیگر است. شما در ابتدا پول خود را برای پرداخت بدهیها، سرمایهگذاری و پسانداز استفاده میکنید. بعد قبوض ماهانه را میپردازید. درنهایت هرچقدر پول باقی ماند، صرف هزینههای شما میشود و رد آنها را هم نمیگیرید.
۴) حساب پسانداز مواقع اضطراری
بیشتر مردم به داشتن چنین حسابی باور دارند؛ اما میزان پول پساندازشده در این حساب قابلبحث است. آیا هدف یک میلیون تومان است؟ میتوان از آن برای تعمیر اتومبیل یا لوازمخانگی استفاده کرد. یا پسانداز مواقع اضطراری شما باید بهاندازهٔ سه تا شش ماه هزینههایتان باشد؟ در این صورت باید مقدار بیشتری پسانداز کنید.
بعضی از افراد فکر میکنند گذاشتن چنین پولی در حسابی که سود بالایی ندارد، هدر دادن پول است. آنها باور دارند که اگر شما در مواقع اضطراری راههای دیگری برای کسب پول دارید (مثل قرض گرفتن از دیگران)، باید این پول را سرمایهگذاری کنید.
۵) کسب پول اضافی
امروزه همه چندشغله هستند و بسیاری از مردم بیشتر از دو شغل دارند. حتی منبع درآمد اصلی بعضی افراد از شغلهای موقتی است. بعضی دیگر کارآفرین هستند و کسبوکار کوچکی را آغاز کردهاند.
با این حال، فکر میکنید اگر شغل ثابتی داشته باشید، آیا فعالیت مستقل، کار موقتی یا قراردادی به تلاش بیشتر در شغل خودتان برای ترفیع گرفتن میارزد؟ اگر اضافهکاری کنید و ترفیع بگیرید پول اضافه هم کسب میکنید؛ ولی امروزه کارهای موقتی یا قراردادی و تأسیس شرکتی مستقل محبوبتر هستند.
۶) اتومبیل صفر یا کارکرده؟
آیا باید اتومبیل صفرکیلومتر بخرید یا یک اتومبیل کارکرده؟ آیا کرایهٔ اتومبیل منطقی است؟ همهٔ این موارد میتوانند بر اساس شرایط زندگی و تصمیمات مالی دیگر شما درست باشند و منطقی به نظر برسند.
شاید این فکر مقرونبهصرفه به ذهن شما هم خطور کرده باشد که فقط باید اتومبیل کارکرده خرید. بسیاری از افراد به ارزش و کیفیت بالای اتومبیلهای کارکرده قسم میخورند و از ضرر مالی خرید اتومبیل صفرکیلومتر دوری میکنند؛ اما به یاد داشته باشیم که یک اتومبیل جدید ضمانتنامه، تعمیر در نمایندگی و... را هم دارد و اگرچه افراد زیادی مخالف این حرف هستند، دلایل هوشمندانهای وجود دارند تا اتومبیل نو را به کارکرده ترجیح دهید.
خرید یا اجارۀ خانه؟
این مسئله هم یکی از بحثبرانگیزترین موارد برای امور مالی شخصی در این فهرست است و مثل موارد دیگر فقط خودتان میتوانید برای آن تصمیم بگیرید. اجارهٔ خانه به شما توان تحرک بیشتر و هزینههای ثابتتری را میدهد. احتمالاً زمان کمتری را هم صرف تعمیرات میکنید؛ ولی باید خود را برای این حرفها هم آماده کنید که شما دارید پولتان را خرج میکنید؛ ولی واقعاً دستاوردی از آن کسب نمیکنید و این نقدها با وجود سرمایهگذاری بیشتر شما نسبت به دوستان صاحبخانهتان ادامه پیدا میکنند.
اگر خانه بخرید کنترل بیشتری دارید. میتوانید خانه را رنگ کنید و حیاط را به منظرهای برای خود تبدیل کنید. زمان میبرد؛ ولی در نهایت مال خود شماست. پرداخت وام مسکن هم به شما کمک میکند تا در هزینههایتان تعادل ایجاد کنید؛ اما صاحبخانهها معمولاً برنامهای برای پرداخت هزینههای گزاف ندارند (به مبلمان، لوازمخانگی و تعمیر سقف فکر کنید) و درنتیجه بدهی بالا میآورند.
۸) سرمایهگذاری
آیا باید سرمایهگذاری کنید؟ باید چند جا سرمایهگذاری کنید یا همهٔ سرمایهگذاریهایتان را باهم ترکیب کنید؟ باید از کجا شروع کنید؟ وقتی تصمیم به سرمایهگذاری میگیرید، آیا سهام بینالمللی هم میخرید؟ آیا سراغ شاخص سهام بورس میروید؟
وقتی حرف از سرمایهگذاری میشود تضادهای شخصیتی هم خودشان را نشان میدهند. آیا ارزشش را دارد یا نه؟ افرادی که سود کردهاند میگویند بله و افرادی که مالباختهاند میگویند هدر دادن پول است. پس این هم باز بستگی به خود شما دارد.
۹) بازنشستگی
احتمالاً فکر میکنید همه موافق این مسئله هستند که بازنشسته شدن هدف خوبی است؛ ولی وقتی به آمار نگاه میکنیم ماجرا فرق دارد. بعضی از مردم اصلاً نمیخواهند بازنشسته شوند و برخی دیگر شاید مجبور باشند که به کار کردن ادامه دهند، چه دلشان بخواهد چه نه.
بازنشستگی زودتر از موعد چی؟ خود را بازخرید خواهید کرد؟ آیا میخواهید برای باقی عمر صرفهجویی کرده یا میخواهید بیشتر کار و پسانداز کنید؟ شاید هم گزینهای مابین این دو برای شما منطقیتر باشد.
توصیههای مالی به یک دلیل باهم تناقض دارند
بعد از خواندن تمامی این مثالها شاید سرگیجه گرفته باشید! اگر متخصصان امور مالی همهٔ این استراتژیها را پیشنهاد میکنند، پس کدام یکی برای شما بهتر است؟
مسئلۀ مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که امور مالی شخصی، شخصی هستند. برنامهای که برای یک نفر جواب داده، شاید به کار دیگران نیاید. گرفتن تصمیمات مالی هوشمندانه فقط در رابطه با اعداد و حسابوکتاب نیست. شرایط خاص، رفتار و احساسات شما (و همسرتان) اهمیت بسیاری دارند.
آماده، آتش، هدف
استقلال مالی شاید هدف نهایی شما باشد؛ ولی استفاده از توصیههای مالی مختلف و متفاوت برای رسیدن به این هدف ممکن است غافلگیرکننده باشد. بخوانید، یاد بگیرید، بحث کنید و دربارهٔ مسائلی که متوجه نمیشوید، سؤال بپرسید؛ ولی شروع کنید. اینکه منتظر بمانید تا در هر زمینهای تخصص پیدا کنید، شما را عقب میاندازد. برنامهٔ مالی خاص خود را طراحی کنید، در مسیر تغییرات لازم را ایجاد کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید. به یاد داشته باشید: هرکس برنامهٔ مالی مختص به خودش را دارد.