از تجربهی پدرومادرهایمان فاصله بگیریم
باید بپذیریم که در زمینهی سواد مالی در ایران، کار چندانی صورت نگرفتهاست. نداشتن بینش مالی امری است که نسل پدرومادرهای فعلی بسیار از نداشتن آن متضرر شدهاند. شاید همین امر باعث شده تا همین نسل برای کودکان خود بهدنبال کسب دانش و سواد مالی باشند. بر همین اساس، با خانم دکتر سارا جانه، یکی از فعالان حوزهی آموزش و پژوهش آموزش و سواد مالی، گفتوگو کردیم تا با بهرهمندی از نظرات ایشان، بیشتر در این زمینه آگاه شویم. دکتر جانه سواد مالی را یکی از ضروریات دنیای امروز میداند. او معتقد است بهترین سن برای شروع آموزشها کودکی است؛ چراکه ارتقای دانش ومهارتهای مالی افراد در کودکی تأثیر بهسزایی در آیندهشان خواهد داشت. گفتوگوی پیشرو بهعلت گرفتاریهای معمول در ماههای آخر سال، بهصورت مکتوب انجام گرفت. با این حال خانم جانه با وسواس در این مبحث شرکت کردند و تلاش کردند مفهوم سواد مالی که مورد نظر ما بود، به درستی توضیح دادهشود.
در ابتدا اجازه بدهید با این سؤال آغاز کنیم که چه تعریفی میتوان از سواد مالی ارائه کرد؟ با توجه به اینکه سواد مالی مفهومی ناشناخته و تعریف نشدهاست.
در ابتدا لازم میدانم به این مسئله اشاره کنم که ما باید در نظر داشته باشیم مفهوم سواد یک مفهوم پویاست و نه ایستا و با گذشت زمان و براساس تغییر نیازهای جوامع مختلف تغییر پیدا کرده و این تغییرات ادامهدار خواهد بود. در طی حدود هفت دهه فعالیتِ سازمانِ آموزشی علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) بهعنوان یک نهاد بینالمللی فعال در زمینهی برنامهریزی آموزشی، تعریفی که این نهاد از سواد ارائه کرده بهطور مداوم تغییر پیدا کرده و با توجه به نیازهای زندگی امروز متناسبسازی شدهاست. تعریفهایی ابتدایی از سواد بیشتر مبتنی بر حفظیات و محاسبات بودند؛ اما تعریفهای امروزی بیشتر مبتنی بر مهارتهای استنباطی و تحلیلی و در جهت حل مسائل واقعی و ایجاد تغییرات در عمل هستند.
سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، سواد مالی را فرایندی متشکل از آگاهی اقتصادی، دانش، مهارتها، نگرش و رفتارهای لازم در جهت تصمیمگیری صحیح به منظور ارتقای سطح رفاه مالی تعریف کردهاست. بنابراین، در جعبهافزار سوادهایی که برای زندگی امروز لازم و ضروری بهنظر میرسد، سواد مالی یکی از ابزارهاست که در کنار سواد اطلاعاتی، سواد رسانهای، سواد دیجیتال، سواد بومی و... و در ترکیب با آنها، میتواند بخشی از نیازهای زندگی ما را برطرف کند.
پیامد هر فعالیت آموزشی یادگیری است. منظور از یادگیری ایجاد تغییر در دانش، مهارت و نگرشهای شخص یادگیرنده است. به نظر شما آموزش در مسائل مالی چقدر ضرورت دارد؟ و چرا؟
همانطور که اشاره کردید، یادگیری با تغییر در دانش، مهارت و نگرش افراد همراه است. سواد مالی از آن جهت ضرورت دارد که در دستهی Lifelong Learning یا یادگیریهای مادامالعمر قرار میگیرد. یادگیری تمامعمر بهصورت فرایندی تعریف میشود که در آن افراد در شرایط مختلف به یادگیری مشغولاند. محیط یادگیری فقط شامل مدرسه نیست؛ بلکه در خانه، محل کار و حتی مکانهایی که فرد اوقات فراغت خود را آنجا سپری میکند، یادگیری میتواند اتفاق بیفتد. در محیط رقابتی جوامع امروزی، درگیر بودن با مسائل مالی در تمام طول زندگی اجتنابناپذیراست؛ بنابراین ما به آموزشهای مالی از کودکی تا کهنسالی نیاز داریم. آموزشهای مالی نهتنها به ما دانش میدهد و مهارتها و قابلیتهایی را در ما بهوجود میآورد؛ بلکه مهمتر از آن بینشی (insight) را در ما شکل میدهد که کمک میکند در شرایط پیچیده و نامطمئن، قدرت تحلیل و تفسیر موقعیتها را داشته باشیم و بتوانیم روندهای تغییر را سریعتر شناسایی کنیم و تصمیمات بهتری بگیریم.
آموزش سواد مالی چه تأثیری بر رشد و پیشرفت فردی میتواند داشتهباشد؟
پیچیدگی جوامع امروزی، داشتن استراتژی و برنامه رشد شخصی را بیشتر از هر زمان دیگری ضروری کردهاست. سواد مالی به داشتن برنامه رشد فردی کمک میکند به این شکل که دانش، مهارت و بینش تصمیمگیری مالی بر چگونگی انتخاب فرصتها، نحوهی تصمیمگیری و در نتیجه، کیفیت زندگی و رفاه فردی تأثیر خواهد داشت. داشتن سواد مالی برای سرمایهگذاران امری ضروری است؛ اما آنچه که امروز در جوامع مختلف بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده، ضرورت داشتن چنین سواد و بینشی برای تکتک افراد جامعه است. این امر بهویژه در زمان بروز بحرانهای اقتصادی از اهمیت فراوانی برخوردار است. سواد مالی میتواند مدیریت چالشهای اقتصادی را برای افراد آسانتر کند.
به نظر شما بهترین زمان برای شروع آموزشها از چه سنی است؟
در بسیاری از کشورهای پیشگام در حوزهی آموزش سواد مالی از جمله استرالیا، سنگاپور، مالزی و انگلستان آموزش رسمی مفاهیم پایهی سواد مالی از مهدکودکها شروع میشود و بهتدریج در طول دوران مدرسه این آموزشها کامل میشوند. بهطور کلی دوران کودکی و نوجوانی بهعنوان مهمترین دوران شکلگیری شخصیت و نگرش در افراد شناخته میشود و بنابراین، آشنایی با مفاهیم پایه از جمله نیازها و خواستهها، ارزش پول و روشهای بهدست آوردن آن، پسانداز، پول توجیبی، بودجهبندی و روشهای سرمایهگذاری و همچنین ارتقای مهارتهای عملی کودکان و نوجوانان در حوزهی مالی تأثیر بهسزایی در عملکرد آنان در آینده خواهد داشت. چراکه هرقدر حساسیت نسبت به مسائل مالی در سنین پایینتر آموزش داده شود، اثربخشی آن در رفتار و تصمیمات آنها در بزرگسالی نمود و پایداری بیشتری خواهد داشت. در ضمن، زمان و هزینهی آموزش کودکان و نوجوانان از صرفهی اقتصادی بیشتری برخوردار است.
آیا در کشور ما اقداماتی برای ترویج آموزشهای مالی انجام گرفتهاست؟ فعالیتهایی که انجام شده به چه صورت بودهاست؟
بر اساس سند راهبردی تحول نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی کشور که در سال 1389 تأیید کلی شده و مبنای تمامی سیاستگذاریها، برنامهریزیها و تولید اسناد تحولی در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور قرار گرفتهاست، پرورش تربیتیافتگانی که با درک مفاهیم اقتصادی در چارچوب نظام معیار، کارآفرینی، قناعت و انضباط مالی، مصرف بهینه و دوری از اسراف در فعالیتهای اقتصادی در مقیاس خانوادگی، ملی و جهانی مشارکت نمایند، بهعنوان یکی از اولویتهای نظام آموزش و پرورش رسمی کشور یاد شدهاست. در این سند آمدهاست که تربیتیافتگان نظام آموزش و پرورش عمومی ایران باید حداقل دارای یک مهارت مفید برای تأمین معاش حلال باشند؛ بهگونهای که در صورت جدایی از نظام رسمی تعلیم و تربیت در هر مرحله، توانایی تأمین زندگی خود و ادارهی خانواده را داشتهباشند. آنچه که از این سند بالادستی استنباط میشود این است که نظام رسمی آموزش و پرورش مکلف است چنین آموزشهایی را در محتویات کتب درسی خود بگنجاند. البته در ایران تدوین طرح استراتژیهای ملی آموزش مالی متأسفانه به سرانجام نرسیده که باید امیدوار بود شرایط بهگونهای پیش برود که این طرح از سر گرفته شود. چراکه همراستا با فعالیتهای سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) در قالب طراحی استراتژیهای ملی آموزش مالی با کمک بانک مرکزی کشورهای عضو این سازمان، در حال حاضر حدود 45 کشور استراتژی ملی آموزش مالی خود را بهطور کامل طراحی نموده و در حال اجرای آن هستند. امیدواریم این طرح در کشور ما نیز تدوین، تصویب و اجرایی شود. البته آموزشهای رسمی یک بخش از این آموزشهای مالی است و آموزشهای مالی در کشور ما بهویژه در سالهای اخیر عمدتاً بهصورت غیررسمی در قالب برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی و تدوین محتواهای آموزشی به شکل کتاب و سیدی و بازی عمدتاً توسط مؤسسات غیردولتی عرضه میشود.
آموزش مالی بهعنوان حوزهای از آموزش که در ایران کمتر به آن توجه شده، چه ویژگیهایی باید داشتهباشد تا تأثیرگذار و فراگیر شود؟
در دنیای امروز عمدهی آموزشها در زمینههای مختلف روی بستر اینترنت و با استفاده از انواع اپلیکیشنها و پادکستها و انواع محتواهای چندرسانهای و بر روی سایتهایی مانند یوتیوب به شکلهای کاملاً کاربردی عرضه میشوند. یکی از نکاتی که در بحث آموزشهای مالی بهویژه برای کودکان و نوجوانان مطرح است، سادهسازی مفاهیم تا حد امکان و استفاده از گیمیفیکیشن (بازیآفرینی) است. امروزه برای همه محرز شده که یادگیری باید سرگرمکننده باشد و ضمن بهکارگیری قوهی تخیل و خلاقیت، به شکل عملی و با رویکرد حل مسئله اتفاق بیفتد. نکتهی قابل توجه دیگر این است که امروزه به آموزشهایی نیاز است که بتواند به شکل کاربردی به حل مسائل و مشکلات افراد جامعه کمک کند و به مهارتافزایی و گسترش قابلیت در افراد منجر شود.
به نظر شما در کنار نظام آموزش رسمی و غیررسمی، خانواده چه نقشی میتواند در آموزش مالی به کودکان ایفا کند؟
اقتصاد خانواده همیشه یکی از رکنهای زیربنایی در بقای خانواده بوده، بنابراین مدیریت مالی خانواده امری ضروری و غیرقابلانکار در رشد و موفقیت و رفاه آن است. از طرفی نیازهای خانواده در جوامع امروزی نسبت به قبل بسیار گستردهتر شده و از سوی دیگر منابع محدودی برای تأمین و رفع نیازهای افراد خانواده وجود دارد. در شکل زندگی امروزی دیگر این امکان وجود ندارد که یک یا دو نفر کار کنند و بقیهی اعضای خانواده تا آخر عمر بتوانند نیازهایشان را برطرف کنند. بنابراین فراگیری شیوههای جدید آموزش مالی و گرفتن بهترین تصمیمات مالی در بهترین زمان ممکن، مدیریت هزینهها، پسانداز هوشمندانه، به جریان انداختن سرمایههای راکد و مسائلی از این دست، بیش از هر زمان دیگری حیاتی به نظر میرسد. رفتار مالی مسئولانه چه در بین والدین و چه در بین فرزندان بهعنوان یک اصل مورد نیاز زندگی امروز، باید بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد. رفتار مالی مسئولانه شامل تجدید نظر در عادات مصرف و خرید، بازنگری و اولویتبندی نیازها و خواستهها و مدیریت هزینهها است.
سؤال مهمی که اینجا مطرح میشود این است که چطور پدرومادرهایی که خودشان از نظر مالی آموزشهای درستی نداشتهاند، میتوانند در تربیت مالی فرزندانشان درست عمل کرده و به کودکانشان کمک کنند؟
این سؤال مسئلهی بسیار پرچالش و دستاندازی است؛ اما غیرممکن نیست. چراکه هیچکس بطور ذاتی با سوادِ مالی بهدنیا نمیآید. همانطور که قبلاً هم اشاره کردم، سواد مالی فراگیری یکسری دانش و ایجاد یکسری مهارت و بهبود آنها در طول دورهی زندگی است. این رشد و بهبود شخصی برای والدین و فرزندانشان میتواند بهطور همزمان اتفاق بیفتد. از آنجایی که فرزندان آینهی تمامنمای والدین خودشان هستند، تقویت رفتارهای مسئولانهی والدین در حوزههای مالی، تأثیر مستقیم بر روی رفتار مالی فرزندان آنها در آینده خواهد داشت. بهعنوان مثال، برای خانوادههایی که آخر ماه از نظر مالی دچار مشکل میشوند، نحوهی مدیریت مالی خانه باید مورد بازنگری و بررسی قرار بگیرد و این انضباط مالی و مشارکت همهی اعضای خانواده را طلب میکند. همچنین در بسیاری از موارد نیاز به مشاورههای مالی برای خانوادهها وجود دارد تا بتوانند بهترین تصمیمات مالی را در درستترین زمان ممکن بگیرند.
مسئلهای که در تربیت مالی کودکان در ایران با آن مواجه هستیم، یکسری باورها و ذهنیات نادرست است که پدرومادرها در تربیت فرزندانشان دارند که نتیجهی آن میشود تربیت بچههای وابسته یا چیزی که از آن به عنوان نسل بومرنگ یاد میکنند. چگونه میتوانیم این ذهنیات و نگرشها را تغییر داده و اصلاح کنیم؟ (بهطور مثال کارکردن قبل از ورود به دانشگاه در بسیاری از کشورها ارزش محسوب میشود؛ در حالیکه در ایران چندان پسندیده نیست و پدرومادرها حس خوبی به این موضوع ندارند.)
سیستم باور و نگرش یکشبه شکل نگرفته و یکشبه هم عوض نخواهد شد. این مسئله یک فرایند تکوینی است. باید یکسری باورهای جدید وارد شود و با ورودیهای جدید آرامآرام آن باورهای قدیمی تغییر کنند. در واقع، باید حساسیتی در ما نسبت به این مسئله شکل بگیرد که پدر و مادر مسئول نیستند که تا آخر عمر تأمینکنندهی نیازهای مالی فرزندانشان باشند. از سوی دیگر، یکسری مکانیزمهای جدیدی برای آیندهنگری در جوامع امروزی شکل گرفته، برای مثال در بین نسلهای قبل چیزی به اسم بیمههای عمر برای فرزندان کمتر متداول بود، حال آنکه امروزه نگرش والدین و خانوادهها در جامعه به انواع و اقسام بیمههای عمر و سرمایهگذاری کودکان و نوجوانان بسیار تقویت شدهاست. این تغییر نگرش در نتیجهی دادن اطلاعات و آگاهی به پدرومادرها شکل گرفتهاست. پس اگر در زمینهی پرورش و تربیت فرزندانی که باید از نظر مالی استقلال داشتهباشند، به خانوادهها آگاهی داده شود و این احساس نیاز در آنها به وجود بیاید، رفتهرفته نگرش آنها تغییر خواهد کرد.
چطور میتوانیم نگاه و نگرش درست درمورد مسائل مالی را به نسل هزاره بدهیم وآنها را مستقل و مسئول بار بیاوریم؟
کاری که پدرومادرهای ما با نسلهای ما کرد، این بود که ماهی را حاضر و آماده به ما دادند؛ اما ماهیگیری را آنطور که باید به فرزندانشان یاد ندادند. به دلایل متعدد از جمله اینکه فکر کردند وظیفهشان این است که تا آخر عمر مسئول نیازهای مالی فرزندانشان باشند، رویهای که در عمل فشارهای زیادی را به والدین تحمیل کرده و آنها زیر بار این همه مسئولیت خرد خواهد کرد.
باید این نکته را در نظر داشت که یک فرزند مستقل و مسئول در یک فرایند برنامهریزیشدهی تربیتی شکل میگیرد و به هیچ عنوان نمیشود برای سالهای متمادی یک فرزند در یک سیستم تربیتی وابسته و معیوب رشد و نمو پیدا کند و بعد یکشبه از او خواسته شود که حالا مستقل و مسئول باشد. در مورد مسئولیتپذیری نکتهی بسیار مهم، بالا بردن ارزش کار است. متأسفانه مدرکگرایی در جامعهی ما به ارزش کار لطمهی زیادی زده و ما باید با ارتقای آگاهیهای عمومی افراد جامعه این روند مخرب را تغییر بدهیم. برای اینکه مسئولیتپذیری فرزندان نسل جدید را بالا ببریم، باید آنها را به این موضوع آگاه کنیم که تنها وظیفهی آنها درس خواندن نیست و همکاری و مشارکت آنها در امور خانه نیز اهمیت دارد. و برای جلب مشارکت و همکاری آنها در خانه و بیرون از خانه برنامهریزی کنیم. بهطور مثال از همان سنینِ کم، میشود تصمیمات مالی را به زبان ساده برای بچهها توضیح داد و آنها را در جریان گذاشت.
ممنونیم از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. بهعنوان جمعبندی بحث، اگر موضوعی است که دوست دارید به آن اشاره کنید، بفرمایید.
در مجموع، آموزشهای سواد مالی چه در قالب آموزش رسمی در مدارس و چه بهصورت آموزشهای غیررسمی از طریق تماشای فیلمهای آموزشی یا خواندن کتاب و... زمانی اثربخش هستند که ما شروع کنیم به بهکاربستن این آموزشها در تصمیمات مالی کوچک و بزرگ زندگی و در واقع باور داشتهباشیم که میشود با در نظر گرفتن معیارهای سنجیدهتر، تصمیمات مالی هوشمندانهتری گرفت. از آنجا که نخستین تصمیمات مالی کودکان و نوجوانان عمدتاً در محیط خانواده گرفته میشود، والدین نقش اصلی را در رواج استفاده از آموزههای مالی در بین فرزندان دارند. در واقع، وقتی که این بینش در آنها شکل بگیرد که میشود از طریق بهکارگیری آموزههای مالی در عمل تصمیمات بهتری گرفت، میشود امیدوار بود که این آموزهها در زندگی فرزندان آنها و نسل بعد تأثیر عملی داشته باشد.