تصوری که در جوامع درمورد ارتباط زنان و پول و نحوۀ مدیریت امور مالی آنها شکل گرفته، حاوی این پیام است که زنان نمیدانند با پول چگونه رفتار کنند. این مسئله آنقدر فراگیر است که در بسیاری از فیلمها، سریالها و کتابها، زنان به گونهای بازنمایی شدهاند که بیش از حد تحت تأثیر فرهنگ مصرفگرایانه قرار دارند و با خریدهای غیرضروری خودشان یا همسرشان را در فشار مالی قرار میدهند. بعضی از بازنماییها نیز بهنحوی است که در آن زنان، با اینکه همواره بیش از حد کار میکنند و با وجود ازخودگذشتگی، همیشه فقیر و زیر بار قسط هستند.
ارائۀ این تصویرها از زنها موجب شده است که این تصاویر بازتابی از زندگی واقعی زنان بهنظر برسند؛ اما در واقعیت اینطور نیست. اینطور نیست که زنان بهعلت ژنشان رفتار درست با پول را بلد نباشند، همانطور که ژن مردان، علت رفتار درست آنها با پول نیست. چنین تصوارت اشتباهی دربارۀ زنان، نقش بسیار مهمی را در تجربههای مالی زنان و حتی در روابطشان ایفا میکند. برخی تحقیقات اثبات کردهاند دیدگاههای منفی همسران نسبت به نحوۀ مدیریت مالی شریک زندگیشان، میتواند منجر به مشکلات زناشویی شود، صرف نظر از اینکه این دیدگاه منفی درست است یا خیر.
زنان با پول رابطۀ خوبی ندارند؟
همانند بسیاری از موضوعات دیگر مرتبط با زنان، معمولاً در جوامع به دلایل فرهنگی، تصوری منفی از زنانی که به مسائل مالی اهمیت میدهند، وجود دارد. جملۀ «زنان با پول رابطۀ خوبی ندارند»، بهآسانی و بهدفعات ممکن است به کار برده شود؛ اما معنایی که در پس این جمله نهفته است، بهطور غیرمستقیم به این موضوع اشاره میکند که زنان موجوداتی بیش از حد عاطفی هستند یا حتی فراتر از این، افراد احساسی نمیتوانند امور مالی خانواده را مدیریت کنند یا نمیتوانند تصمیمگیری عاقلانهای راجعبه مسائل اساسی (مثلا یک خرید بزرگ) داشته باشند، در نهایت، نتیجهگیری این خواهد شد که زنان باید توسط مردان حمایت شوند. بنابراین، مردان باید مدیر مسائل مالی باشند؛ مسائلی که نقش مهمی در هر خانواده بازی میکند. پول همیشه منبع اصلی قدرت بوده و هست. به همین دلیل است که ظاهراً این موضوع با مردان بیشتر گره خورده تا زنان. چنین برداشتهایی درمورد زنان در طی تاریخ شکل گرفته است. بهعنوان مثال، داستان ماری آنتوانت؛ داستان ملکهای که به خوشگذارنی و ولخرجی معروف بود و با شکستن هنجارها، کارهایی میکرد که در آن زمان مختص مردان بود و به همین دلیل شدیداً از او انتقاد میشد. دربارۀ او گفته میشد که بهعنوان یک ملکه، درکی از وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم نداشت او به «مادام کسری بودجه» معروف شده بود. آنچه ما از دوران ماری آنتوانت میدانیم این است که مردم فرانسه بسیار فقیر بودند، طوری که حتی پول خرید نان هم نداشتند. زمانی که به ملکه گفتند مردم نان برای خوردن ندارند او پاسخ داد اگر نمیتوانند نان بخورند، به جایش کیک بخورند. اگرچه این حرف در هیچ جا مستند نشده که توسط ماری آنتوانت زده شده است؛ اما تأییدی است بر این که زنان در مدیریت امور مالی ضعیف هستند. آنچه مستندات نشان میدهد این است که ماری آنتوانت، در واقع، در مقایسه با دیگر مقامات، توجه بیشتری به فقرا نشان میداد. با این وجود سعی کردهاند حتی اقدامات مثبت او را اینگونه توجیه کنند که او بهعنوان ملکه باید حفظ ظاهر میکرد.
بهعنوان یک مثال مدرنتر، تا سال ۱۹۷۴ میلادی، بانکها زنان را وادار میکردند تا برای گرفتن وامهای خود، مردان را بهعنوان ضامن همراه داشته باشند، فارغ از وضعیت مالی و درآمد زن. قرنها این ایده رایج بود که بهطور قطع هر مردی بهتر از یک زن میتواند مسئولیت حسابداری وام را مدیریت کند. حتی اکنون هم زنان درمورد پول کمتر آموزش داده میشوند و بهطور کلی تشویق نمیشوند که دربارۀ پول صحبت کنند. این امر ممکن است احساس خودکمبینی در زنان ایجاد کند که منجر میشود زنان باور کنند نظراتشان در مسائل مالی بهاندازۀ مردان ارزشمند نیست.
تفاوت دستمزد را فراموش نکنید!
تأثیر اختلاف دستمزد حاصل از جنسیت، بر زندگی مالی زنان، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مسئله در اکثر کشورها صادق است. قوانین، گرچه برابری دستمزد زنان و مردان را مصوب کرده است؛ اما هر جا که نظارت قانون کمتر باشد، از زنان فقط بهعنوان نیروی کار ارزانتر استقبال میشود. مطالعات نشان دادهاست که بهطور میانگین زنان بهتر از مردان پول خود را مدیریت میکنند. مشکل اینجاست که اعتمادبهنفس کافی برای بهکار بردن استراتژیهایشان را ندارند. از سوی دیگر، مردان معمولاً بدهی وامهایشان را سریعتر میپردازند و پسانداز بیشتری برای روز مبادا و برای بازنشستگیشان دارند؛ مسائلی که دقیقاً بهطور مستقیم به درآمد شخص مرتبط است؛ زیرا مردان درآمد بیشتری دارند. مطمئناً اعتمادبهنفس بهطور خودکار پول ایجاد نمیکند؛ ولی درک فرد را بالا میبرد و نداشتن آن همچون مانعی برای زنانی است که اهداف مالی دارند. وقتی که بدترین تصورات را راجعبه تواناییهای مالی خود داشته باشید، مسلماً باور داشتن تصورات و اهداف مالی، کار دشواری است. به توانمندکردن خود فکر کنید و سعی کنید با افزایش اعتمادبهنفس، تصورات و برداشتهای اشتباه جامعه را دربارۀ عملکرد خود بهعنوان یک زن نادیده بگیرید و از آنها نهراسید. نگاهتان روبهجلو و تکیهتان به تواناییها و تلاش خود باشد. مشاهده و الگو قرار دادن زنان موفق دلگرمی بزرگی است برای اینکه باور کنید شما نیز میتوانید.