درس‌های مالی «سریال خانم میزل شگفت‌انگیز»

سریال خانم میزل شگفت‌انگیز (The Marvelous Mrs. Maisel) یک سریال کمدی-درام آمریکایی است که در سال ۲۰۱۷ از شبکه آمازون به نمایش درآمد و برنده‌ی دو جایزه‌ی گلدن گلوب و چندین جایزه‌ی امی شد. شخصیت اصلی سریال، میریام میزل، یک زن خانه‌دار شاد و پرانرژی در نیویورک سال ۱۹۵۸ است که دو فرزند دارد. خانم میزل به‌دنبال آن است که بتواند استنداپ کمدی اجرا کند و در این راه با همسرش، جوئل میزل، و دوستش سوزی ماجراهای بسیاری را پشت سر می‌گذارد. در این سریال ما شاهد نبردها و تلاش‌های متعدد خانم میزل برای تبدیل شدن به یک استنداپ کمدین هستیم.

در ادامه‌ی مسیر، ماجراهایی پیش می‌آید و خانم میزل از همسرش جدا می‌‌شود و زندگی‌اش دچار فرازونشیب‌های فراوانی می‌شود. پس از مدتی خانم میزل با سوزی آشنا می‌شود و آن دو تبدیل به دوست و همکارانی شگفت‌انگیز می‌شوند.

این سریال درس‌های مالی زیادی برای خانم‌ها دارد. قرار است در این مطلب، نکات آموزشی مالی سریال خانم میزل شگفت‌انگیز را برایتان مطرح کنیم. البته توصیه می‌کنیم ابتدا سریال را تماشا کنید، زیرا خطر لو رفتن داستان وجود دارد!

به‌عبارت‌دیگر، مطمئن شوید همیشه پس‌انداز یا سرمایه‌ای را آماده دارید تا در صورت لزوم با آن قسر دربروید. خانم میزل برای چنین اوضاعی آماده نبود و مجبور شد دست روی زانوهایش بگذارد و بایستد و به‌سرعت به اوضاعش سروسامان دهد. در چنین شرایطی بهتر است آدم قبل از اینکه اتفاقی بیفتد، محض احتیاط آماده باشد. حتماً هم نباید متأهل باشید تا این توصیه برای شما مصداق پیدا کند: هیچ‌وقت خودتان را در وضعیتی قرار ندهید که از لحاظ مالی کاملاً به شخص دیگری متکی باشید.

چرا برخی از زنان برنامه‌ریزی‌های مالی را به همسرانشان واگذار می‌کنند؟

مخصوصاً وقتی در شهری زندگی می‌کنید که هزینه‌ی مخارج بسیار گران است. بله، این انتخاب اول خانم میزل نبود که به آشیانه‌ی خانواده برگردد؛ انتخاب اول خیلی از افراد دیگر هم این نیست. اما می‌توانید، به دلیل طلاق، بدهکار بودن یا به دلایل دیگر، از مهمان‌نوازی مادر و پدر استفاده کنید تا پول لازم برای استقلال مالی مجدد را جمع کنید.

وقتی آدم در تنگنا باشد، انجام هر شغلی مفید است. گرچه پدر میریام میزل حاضر نشد به خاطر رفتن جوئل (شوهر خانم میزل)، مدت زیادی لی‌لی به لالای دخترش بگذارد؛ اما خود خانم میزل هم شایسته‌ی تشویق است که در منجلاب باقی نماند. پیش خانواده برگشت، به‌دنبال کار رفت و متصدی صفحه‌ی تقسیم خطوط تلفن شد. کار معرکه‌ای بود؟ نه. نسبت به کارش حقوق کمی داشت؟ احتمالاً. اما حقوق گرفت؟ بله و این دقیقاً نکته‌ی مدنظر ماست. یعنی در شرایطی که در تنگنای مالی قرار دارید دست از ایده‌آل‌گرایی بردارید و در قدم اول داشتن درآمد را در اولویت‌های زندگی‌تان قرار دهید.

سوزی (دوست میریام) شغل کاملاً خوبی داشت و در کافه‌ گازلایت اجرای استنداپ کمدی‌ها را زمان‌بندی می‌کرد؛ اما می‌دانست می‌تواند از پس کارهای بهتری بربیاید: می‌خواست مدیریت استعدادها را به عهده بگیرد و وقتی میریامِ بااستعداد به پستش خورد، آماده بود تا این خطر شغلی را بپذیرد. اگر ایده یا رؤیایی دارید، به دنبالش بروید. به قابلیت خود برای دستیابی به اهدافتان باور داشته باشید؛ اصلاً هم مهم نیست آن اهداف چقدر بعید به نظر می‌رسند.

مانند پدربزرگ و مادربزرگِ بچه، یا هرکدام از اعضای دیگر خانواده که قابل‌اعتماد هستند. پس هر وقت که امکانش باشد از آن استفاده کنید! می‌توانید این کار را با دوستان یا همسایگان‌تان هم به‌طور گروهی انجام دهید تا اعضای گروه به‌نوبت مراقب فرزندان خود و دیگران باشند. درواقع، پرستار بچه‌ی رایگان، بهترین نعمت دنیاست. شغل خانم میزل باعث شده خیلی از مادری او انتقاد شود و فکر می‌کنیم این میزان انتقاد بس باشد. مامان‌ها و باباهایی که به خاطر کارشان به مأموریت می‌روند یا تا دیروقت مشغول هستند، به‌قدر کافی احساس گناه می‌کنند.

صحنه‌ای فراموش‌نشدنی وجود داشت که در آن خانم میزل، لباس آدری هپبورن را در انتهای فصل اول به تن می‌کرد و به خانم میزل تبدیل می‌شد. او گفته‌ی سوفی لنون (به‌نوعی مافیای کلوب‌های شبانه‌ی نیویورک) را آویزه‌ی گوشش کرد: «ببین برندت چیه، چی تو رو خاص می‌کنه، مردم برای چی ارزش قائل می‌شن و از همون استفاده کن.» خانم میزل در آن لحظه اوج گرفت. پستی‌وبلندی‌هایی را پشت سر گذاشته بود؛ اما از مسیرش منحرف نشد و وقتی قرار شد تور اجرای استنداپ کمدی در سرتاسر کشورش برگزار کند، یعنی کارش جواب داده!

خانم میزل در ظاهر عالی است. سوزی اما ظاهر به‌هم‌ریخته‌ای دارد. برای خانم میزل مهم است که مردم چه فکری می‌کنند. سوزی پشیزی برای این افکار قائل نیست و بااین‌حال، هر دوی‌شان متوجه می‌شوند که قابلیت ویژه‌ای برای کمک به هم دارند. یافتن آن شریکِ کاری که به خاطر ویژگی‌های متفاوت رفتار آدم را متعادل می‌کند، برای کسب‌وکار خیلی مفید است. اگر شریک به دوستی خوب هم تبدیل شود که چه‌بهتر.

زنان باید سکان‌دار مالی زندگی‌شان باشند.

فناوری، امور مالی، مهندسی و...، هنوز صنایع زیادی وجود دارند که غالباً مردانه خوانده می‌شوند. خانم میزل با جسارت و سرسختی وارد رشته‌ی غالباً مردانه‌ی اجرای کمدی شد و تا اینجا هم آن‌طور که پیداست موفق عمل کرده! پس، از شکستن قواعد و کلیشه‌ها نترسید و بدانید یکی از موضوعاتی که زنان را در برهه‌ای از زمان عقب نگه داشته است، ترس‌ها و نگرانی ناشی از همین تفکرات بوده است.

داستان خانم میزل نکات شگفت‌انگیز فراوانی را برای کسب موفقیت به ما می‌آموزد. اول اینکه، به کسی بیش از حد به لحاظ مالی وابسته نباشیم، حتی همسرمان. دیگر این‌که در راه کسب موفقیت، سعی کنیم امکانات و فرصت‌هایی را شناسایی کنیم که در مواقع سختی، می‌توانیم به رایگان از آن‌ها استفاده کنیم یا به‌عبارتی، رویشان حساب باز کنیم. در کشور ما نهاد خانواده به شکلی است که معمولاً حمایت ویژه‌ای از دختران و زنان می‌شود؛ اما باید مراقب باشیم که این حمایت، زمینه‌ی وابستگی را در ما ایجاد نکند. باید سعی کنیم همچون خانم میزل به توانمندی‌های خود تکیه کنیم و با شهامت رویاهای خود را دنبال کنیم و فراموش نکنیم که در آغاز راه استقلال، تنها کسب درآمد اهمیت دارد. بنابراین اگر شغلی چندان مورد پسند ما نبود، به آن اهمیت ندهیم؛ زیرا زمانی که پول کسب کنیم و مستقل شویم، ذهن ما از دغدغه رهایی می‌یابد و راه‌های جدیدی را برای دنبال کردن آرزوهایمان، برایمان فراهم می‌کند.