پسربچه که بودم پدرم همیشه میگفت: «زمان، سرمایه است.»
این مهمترین درس کتاب «سرمایه و زندگی» نوشتهٔ جو دومینکوئز و ویکی روبین است. به گفتهٔ آنها پول همان چیزی است که به خواست خود، تلاش زیادی در زندگی برای به دست آوردنش میکنیم و بهایی که در این راه میپردازیم، عمرمان است. پس هر کسی میتواند بگوید، سرمایهاش چقدر ارزش دارد و در چه راهی میخواهد از آن استفاده کند.
نویسنده در این کتاب میخواهد بگوید شما هم برای بهدست آوردن پولتان، هم برای خریدهایتان «زمان» صرف میکنید. اگر با زمان هم مثل پول برخورد کنید (و با پول هم مثل زمان) میتوانید به بهترین نحو، استفاده از پولها و زمانتان را کنترل کنید.
- اگر ارزش زمان را بهخوبی بدانید، بهراحتی میتوانید تصمیم بگیرید که برای چه کارهایی وقت صرف کنید.
- هر چه کمتر خرج کنید، کمتر به کار کردن نیاز خواهید داشت. پس اگر واقعبینانه نگاه کنید صرفهجویی، برای شما در زندگی زمان میخرد. در نگاهی عمیقتر، صرفهجویی برای شما رهایی به ارمغان میآورد؛ رهایی از مشکلات مالی و استرس ناشی از آن. همچنین آزادید تا هرطور که میخواهید عمرتان را بگذرانید.
با توجه به عواملی که در ادامه آورده میشوند، متوجه خواهید شد هیچوقت آنقدر که فکر میکنید پول در نمیآورید. شاید ساعتی ۱۰۰ هزارتومان دریافت کرده باشید؛ ولی در واقع چیزی بسیار کمتر از آن.
چگونه دستمزد واقعیمان را حساب کنیم؟
فرض کنیم دوست لولهکشی به نام سعید دارید. سعید تا امروز، میانگین ۵۵میلیون تومان سالانه و تقریباً ۲۷ هزار تومان برای هر ساعت، از حرفهٔ خود پول درمیآورد.
طبق این ارقام، اگر سعید بخواهد یک گوشی جدید با قیمت ۴ میلیون تومان بخرد، باید ۱۴۸ ساعت کار کند.
ولی به این سادگی نیست! میدانید چرا؟ چون دستمزد ساعتی واقعی سعید کمتر از ۲۷ هزار تومان است.
به شغلتان و به تمام کارهایی که انجام میدهید و هزینههایی که میکنید (هزینههایی که اگر شاغل نبودید، پرداخت نمیکردید) بیندیشید. چقدر طول میکشد تا به دفتر کارتان برسید؟ چقدر بابت بنزین یا گاز میپردازید؟ به کت و شلوار یا لباس فرم نیاز دارید؟ آیا به تعطیلاتی چندروزه برای کاهش استرس کاری نیاز دارید؟
کتاب «پول و زندگی» هشت مورد از هزینههای احتمالی کار کردن را بیان میکند. این هزینهها احتمالاً در زندگی واقعی بیشتر هستند.
• رفتوآمد: دفتر کار سعید ۲۰ کیلومتر از خانهاش فاصله دارد. سعید روزانه در مجموع، یک ساعت برای رفتوآمد با ماشینش که برای پیمودن هر کیلومتر ۵۰۰ تومان هزینه دربردارد، صرف میکند. سعید در هفته ۵ ساعت در راه است، این یعنی، ۱۰۰ هزار تومان برای رفتوآمد هفتگی.
• لباس: هر روز صبح، لباس پوشیدن زمان زیادی از سعید نمیگیرد؛ ولی برای او هزینه در پی دارد. سعید سالانه چندین بار به خرید لباس کار جدید نیاز پیدا میکند؛ چراکه لباس قبلیاش پاره میشود. احتمالاً هر سال، ۵۰۰ هزار تومان برای خرید لباس کار میپردازد.
• غذا: سعید اگر تنها بود، به خوردن غدایی ساده اکتفا میکرد؛ ولی همکارش غذاهای فست فودی را ترجیح میدهد. سعید هم که فست فود دوست دارد، با همکارش همراهی میکند. پس روزانه ۱۰ هزارتومان و تقریباً یک ساعت، برای غذا خوردن صرف میکند.
هر هفته، سعید ده ساعت برای رفتوآمد و صرف غذا، از دست میدهد که در سال تقریباً به ۵۰۰ ساعت میرسد. همچنین شغل او در هفته، بهناچار، ۱۰۰ هزارتومان به دلایل مختلفی برایش هزینهتراشی میکند که سالانه به ۵۴۰۰۰۰۰ تومان میرسد.
حالا که میداند چقدر پول و زمان برای شغلش هزینه میکند، میتواند دستمزد ساعتی واقعی خود را با معادلهی سادهای حساب کند.
- ابتدا، باید هزینههای کاریاش را از درآمد سالانهاش کسر کند، تا به درآمد واقعی خود برسد. با توجه به ارقام ذکرشده، درآمد خالص سالیانهی سعید ۴۱۳۰۰۰۰۰ تومان است. (۵۵ میلیون تومان منهای ۵۴۰۰۰۰۰ تومان هزینهی رفتوآمد منهای ۵۰۰ هزار تومان هزینهی لباس کار منهای ۲۴۰۰۰۰۰ تومان پول ناهار و ۵۴۰۰۰۰۰ تومان برای هزینههای ناخواسته)
- سپس میبایست تمام زمانی را که سر کار صرف میکند (از جمله سفرهای کاری و تعطیلات) محاسبه کند. او هر روز ۶:۳۰ صبح، خانه را ترک میکند و ۴:۳۰ بعدازظهر برمیگردد. این یعنی هر هفته ۵۰ ساعت و سالانه ۲۵۰۰ ساعت، در راه محل کارش است.
- در نهایت، دستمزد خالصش را تقسیم بر ساعات حضورش در محل کارش میکند.
از آنجایی که دستمزد ساعتی واقعی سعید ۲۰۸۵۰ تومان است، برای بهدست آوردن ۴۱۳۰۰۰۰۰ تومان باید در سال، ۱۹۸۰ ساعت کار کند که چندان بد نیست؛ ولی هنوز کمتر از درآمدی است که خودش تصور میکند (ساعتی ۲۷ هزار تومان).
پس سعید برای خرید یک گوشی جدید ۴ میلیونی باید ۱۹۱ ساعت کار کند نه ۱۴۸ ساعت. برای خرید هر چیزی ۴۰ درصد زمان بیشتری را باید صرف کار کردن کند. اگر مالیات را هم حساب کنیم، اوضاع بدتر میشود:
درآمد ساعتی ۲۰۸۵۰ تومانی سعید، مربوط به حالتی است که مالیات را در نظر نگیریم. با کسر مالیات، این مبلغ تقریباً به ۱۸ هزارتومان برای هر ساعت میرسد. این یعنی سعید تقریباً ۳۵۶۴۰۰۰۰ تومان درآمد سالیانه دارد. بنابراین برای خرید گوشی جدید، ۲۲۲ ساعت باید کار کند، یعنی بیشتر از یک ماه.
در حالی که اغلب مردم، بیشتر زمان خود را صرف کار کردن میکنند، این ایده میتواند جالب باشد که از سرمایهی خود، برای خریدن زمان استفاده کنیم. برای مثال، من یک حسابدار برای حسابرسی مالیاتی، استخدام کردهام. خودم هم میتوانم به این کارها برسم، اما کاری که حسابدار در دو ساعت انجام میدهد، من بیستساعته تمام میکنم! در مثالهایی این چنینی، ترجیح میدهم پولم را برای صرفهجویی در زمانم خرج کنم.
یا در مثالی دیگر، زمانی که تدریجی ثروتمند شدن بسیار شایع بود، درآمد من در هر ساعت، نجومی بود! و از آنجایی که زمان خالیام نسبت به سرمایهام کمتر بود، زمان برایم بسیار ارزش داشت. پس برای صرفهجویی در وقتم، خدمتکار، فردی برای جواب دادن ایمیلها و باغبان استخدام کرده بودم و از انرژیام، برای کسب پول بیشتر استفاده میکردم؛ اما امروزه، درآمد ساعتی من تقریباً صفر است. بله! بیشتر درآمدم صرف سرمایهگذاری میشود و ماهانه مبلغ ناچیزی از حقوقم برایم میماند. (از آنجایی که از نظر مالی مستقل هستم، نیازی به درآمد ندارم). پس حالا که وقت خالیام از سرمایهام بیشتر است، تا جایی که میتوانم کارهایم را خودم انجام میدهم. خدمتکار ندارم، ماشینم را خودم تعمیر میکنم، به ایمیلهایم خودم جواب میدهم و... .
اگر با زمان هم مثل پول بر خورد کنید (و با پول هم مثل زمان)، میتوانید به بهترین نحو، استفاده از پولها و زمانتان را کنترل کنید. اگر ارزش زمان را به خوبی بدانید، بهراحتی میتوانید تصمیم بگیرید که برای چه کارهایی وقت صرف کنید.
صرفهجویی برای شما رهایی به ارمغان میآورد
تمام موارد یادشده قابل توجه هستند؛ اما هنوز به نتیجهی اصلی درک عبارت «زمان سرمایه و سرمایه زمان است» نپرداختهایم. هرچه کمخرجتر باشید، نیازی ندارید سخت کار کنید، پس عمرتان طولانیتر خواهد بود. در نگاهی واقعگرایانه، صرفهجویی کردن، زمان و آرامش خاطر بیشتری برای شما بههمراه دارد.
این دیدگاه در کار، از دو جهت قابل بررسی است:
با مخارج کمتر، آرامش خاطر «فردایتان» را تضمین کنید
قبل از هر چیز، باید گفت با توجه به کسر شدن مالیات، پسانداز کردن هر ۱۰۰۰ تومان از خرج کردن آن بهتر است.
همانطور که قبلاً اشاره شد، شما پولی را که پس از پرداخت مالیات برایتان میماند، خرج میکنید.
با خرج کردن هر یک هزارتومانیای که میتوانستید پسانداز کنید، علاوه بر آن ۱۰۰۰ تومان، سودی را که از سرمایهگذاری آن بهدست میآورید، هم از دست میدهید. با در نظر گرفتن نرخ بهرهی بانکی، ۱۰۰۰ تومان در ده سال آینده ۶۳۰۵ تومان برای شما سود خواهد داشت.
در نتیجه، هر ۱۰۰۰ تومانی که الان خرج میکنید، میتواند زمان بازنشستگیتان به چندین برابر تبدیل شود.
راه دومی نیز وجود دارد:
با صرفهجویی، آرامش خاطر «امروزتان» را تضمین کنید
همانطور که میدانید، من به پسانداز کردن اعتقاد دارم. درصدی از درآمد شما که صرف ذخیره و سرمایهگذاری میشود، مهمترین بخش داستان است. پسانداز نهتنها نگرانیهای شما را کاهش میدهد، بلکه باعث ذخیرهی فرصتهای امروز و فردایتان میشود.
هرچه امروز کمتر خرج کنید، فردا برای گذران زندگیتان کمتر باید کار کنید. واضح است، نه؟ ولی بیشتر مردم درک نمیکنند که زندگی پرزرقوبرقشان است که آنها را وادار به سخت کار کردن میکند.
یکی دیگر از نتایج کمتر خرج کردن این است که دیگر نیازی به صرفهجویی در آینده نخواهید داشت. زندگی ۴۰ میلیونی سالانه، طی ده سال به ۴۰۰ میلیون تومان نیاز دارد. در حالی که تنها ۲۰۰ میلیون تومان برای گذران ده سال زندگی ۲۰ میلیونی نیاز است.
اگر عادت کنید با هزینهای کم زندگی کنید، پساندازتان بیشتر و فشار کاریتان کمتر خواهد شد.
با ثابت نگه داشتن پساندازتان، روی ۵۰ یا حتی ۷۰ درصد از درآمدتان، بهجای ۶۵ سالگی، ۴۰ سالگی بازنشسته خواهید شد. اینگونه بهجای ۱۵ سال، ۴۰ سال زمان آزاد برای آزاد زندگی کردن، خواهید داشت.
وقتی هزینههایتان را کمتر کنید یا اصلاً به صفر برسانید، نهتنها پساندازتان بلکه زمان و طبیعتاً آرامش فکریتان هم بیشتر میشود. بنابراین صرفهجویی، محرومیت نیست، ثروت است!
هر چه کمتر خرج کنید، کمتر به کار کردن نیاز خواهید داشت. پس اگر واقعبینانه نگاه کنید، صرفهجویی، برای شما در زندگی زمان میخرد. در نگاهی عمیقتر، صرفهجویی برای شما رهایی به ارمغان میآورد؛ رهایی از مشکلات مالی و استرس ناشی از آن.
صرفهجویی قربانی کردن خواستههایتان نیست
پولی که پسانداز میکنید هم خرجشده به حساب میآید، با این تفاوت که برای خرید مرسدس بنز یا خانهای بزرگ، مصرف نشده است. بلکه در راه آرامش خاطر امروز و فردای شما خرج شده است. هرچه دیرتر شروع به پسانداز کردن کنید، هر خرید غیرضروری یا هر سرمایهگذاری غلطی نهتنها سرمایهتان، بلکه زمان را هم از چنگتان درمیآورد.
در نهایت، تعادل در زندگی، بهمعنای برقراری تعادل، بین زمان و سرمایه است.
در برخی موارد زمانتان از پول ارزش بیشتری دارد؛ ولی اغلب برعکس است. اگر خرید یک گوشی جدید، ارزش 2۲۲ ساعت کار کردن را دارد، پس آن را بخرید. در غیر این صورت، به خودتان لطف کرده و این کار را به بعدها موکول کنید و پولش را برای زودتر بازنشسته شدن، سرمایهگذاری کنید.
وقتی هزینههایتان را کمتر کنید، نهتنها پساندازتان، بلکه زمان و طبیعتاً آرامش فکریتان هم بیشتر میشود. بنابراین صرفهجویی محرومیت نیست، ثروت است!
روش دیگری که بتوانید به آن وسیله، زمانتان را ذخیره کنید و برای خودتان زندگی کنید، رسیدن به آزادی مالی است. در این مطلب، میتوانید دربارۀ این مفهوم بیشتر بخوانید.