بسیاری از زنان در مقاطع خاصی از زندگی ناچار میشوند از نظر مالی روی پای خودشان بایستند. مواجه شدن با مرگ همسرشان و یا طلاق گرفتن، باعث می شود، زنان خانهداری که نقش مستقیمی در امرار معاش خانواده ایفا نمیکردند، بهناچار فشار اقتصادی زیادی را متحمل شوند. از آنجاییکه زنان طول عمر بیشتری نسبت به مردان دارند، حتی زنانی که ازدواج موفقی داشتهاند و مسئولیتهای مالی زندگی را غالبا یا تماما به عهدهی همسرشان گذاشتهاند، نیز ممکن است روزی با این مشکل مواجه شوند. قضیه زمانی بغرنجتر میشود که خانمها سنشان بالا میرود و به بازنشستگی نزدیک میشوند.
زنانی که با بهکارگیری تواناییهایشان به توانمندی مالی دست یافتهاند، چنین مشکلی ندارند. چراکه از نظر مالی مستقل هستند و نقش موثری در امور مالی خانوادهشان ایفا میکنند. توانمندسازی مالی به معنای استفاده از پول به عنوان ابزاری برای بهبود زندگی میباشد. توانمندی مالی علاوه بر خود شخص، برای زندگی خانوادگی او نیز ثمرات مثبتی را به همراه خواهد داشت.
بسیاری از زنان متاهل ترجیح میدهند در مسائل مالی اصلی خانواده دخالت نکنند. البته برخی از آنها در مسائل روزمره مثل مدیریت خریدهای خانه، پرداخت قبوض یا بودجهبندی برای اهداف کوتاهمدت، مشارکت میکنند. ولی مطالعات نشان میدهند هرچه اهداف و مسئولیتهای مالی طولانیمدتتر و سنگینتر باشند، درصد مشارکت زنان در آنها کاهش مییابد. اکثر بانوان ترجیح میدهند، درگیر مسائل چالشبرانگیزی مثل سرمایهگذاری بلندمدت یا پسانداز برای دوران بازنشستگی نشوند.
برای دستیابی به توانمندی مالی و بهبود اوضاع مالی خانوادهتان به نکات زیر توجه کنید:
۱) همکاری زوجین برای تنظیم برنامهی مالی خانواده بسیار حائز اهمیت است
نخستین گام برای تنظیم برنامهای صحیح، تعیین ارزشهاست. ارزشهای هرکس، منکعسکننده اهداف و آرزوهای او و راهی که برای رسیدن به این اهداف انتخاب میکند، میباشد. ازدواجهای موفق بر مبنای ارزشهای مشترکی هستند که بهخوبی به بحث گذاشته شدهاند و با درکی صحیح به مرحلهی عمل رسیدهاند. زوجین باید کاملا در چارچوب این ارزشها و اهداف مشترک عمل کنند. زوجهایی که از استراتژیهای صحیح برای تغییر شرایط استفاده میکنند در زندگی زناشویی و امور مالی موفقترند
پیشنهاد مطالعه: چرا زنان برنامهریزی مالی را به همسرانشان واگذار میکنند؟
۲) توانمندی مالی، بدان معنا نیست که زوجها دخلوخرجشان را کاملا از هم جدا کنند
صرفنظر از اینکه چه کسی درآمد بیشتری دارد، نکته ی کلیدی این است که درآمد خانواده باید صرف دستیابی زوجین به اهدافی که بر مبنای ارزشهای مشترک تعیین شدهاند، شود. هر رویکرد دیگری موجب ایجاد اختلاف خواهد شد. اگر زوجین بر سر مسائل مالی به تفاهم نرسند، بهناچار باید دخلوخرجشان را از هم جدا کنند. این اتفاق زمانی میافتد که هر یک از آنها خواستهها و اهداف متفاوتی داشته باشند. این اختلافنظرها منجر به رنجش و ناراحتی در زندگی مشترک خواهد شد.
۳) بدهکاری در زندگی مشترک مشکلات زیادی را به دنبال میآورد
مخصوصا زمانی که یکی از زوجین بدهکاری بیشتری داشته باشد. اگر زوجین بهدرستی دربارهی ارزشهای مشترکشان گفتوگو نکنند، نابرابری در میزان بدهیها، درآمد یا هزینههای آنها، میتواند مشکلآفرین شود. آسیبپذیری بیشتر یکی از زوجین نسبت به دیگری، نابرابری و اختلافات زناشویی را به همراه خواهد داشت. ازدواجهایی که در آنها یکی از زوجین، احساس وابستگی و آسیبپذیری بیشتری دارد یا به طلاق میانجامد یا رابطهی عاطفی زوجین در آنها از بین خواهد رفت.
تا زمانی که امکان بیوه شدن زنان وجود دارد، نمیتوان آسیبپذیری مالی آنها را یک مشکل بالقوه دانست. آسیبپذیری مالی بسیاری از زنان متاهل حاصل فقدان اطلاعات کافی برای رهبری صحیح امور مالی خانواده، طوریکه به نفع هر دو طرف باشد، است.
پیشنهاد مطالعه: چراهای آموزش سواد مالی به زنان + فایل صوتی
احساس آسیبپذیری مالی برای بسیاری از زنان مشکل بزرگی تلقی میشود. یکی از مراجعین من از نظر روحی در وضعیت بدی قرار داشت و احساس میکرد برای این که بتواند در بهبود اوضاع مالی خانوادهاش نقش موثرتری ایفا کند، به دانش اقتصادی بیشتری نیاز دارد. بنابراین سخت تلاش کرد و موفق به تقویت شرایط مالی خانوادگیاش شد. پس میتوان گفت کاهش میزان آسیبپذیری زنان در امور مالی، در بهبود کیفیت زندگی زناشویی آنها موثر خواهد بود.
فشار اقتصادی یکی از عوامل استرسزا برای زوجین است. آسیبپذیری یکی از زوجین، این عامل را تشدید خواهد کرد. مطالعاتی که رابطهی مشکلات مالی و طلاق را بررسی کردهاند، حاکی از آنند که مشاجرات مالی بین زوجین طولانیتر و شدیدتر از سایر دعواهای خانوادگی هستند و دلیل ۲۲ درصد از ازدواجهایی که به طلاق ختم شدهاند، مشکلات مالی بوده است.
بانوان برای دستیابی به توانمندی مالی و مشارکت در امور مالی خانواده، در اولین قدم باید باورها و دیدگاههای دیرینهشان را نسبت به تفاوتهای جنسیتی کنار بگذارند و به درستی باورهای کنونیشان شک کنند.
مشکل اینجاست که بسیاری از بانوان اصلا خواهان از بین رفتن تبعیض جنسیتی نیستند. من طی جلسهای که با گروهی از مدیران خانم داشتهام، متوجه شدم که حتی این دسته از بانوان نیز با مقولهی برابری مالی زنان و مردان بیگانه هستند. تاجاییکه میتوان گفت تلاشها برای برابری جنسیتی تقریبا بیثمر بوده است.
پیشنهاد مطالعه: استراتژیهای توانمندسازی مالی زنان (بخش اول)
هیچ چیزی مسخرهتر از این نیست که انسان هیچ تلاشی نکند ولی منتظر نتیجهای ایدهآل باشد!
صرفنظر از شرایط کنونی زندگی مشترکتان درصورتیکه تصمیم به طلاق گرفتید، حتما به نکات زیر توجه کنید:
- لیستی از داراییهای مشترک و غیرمشترک خودتان و همسرتان تهیه کنید.
- در این لیست، بین داراییهای غیرمشترکی که پیش از ازدواج یا بعد از آن به دست آوردهاید و داراییهای مشترکتان تمایز قائل شوید. داراییهایی مثل پسانداز، سرمایهگذاریها و ارثیهای که پیش از ازدواج به هر یک شما رسیده است را هم در گروهی جداگانه دستهبندی کنید.
- ارثیهای که بعد از ازدواج ممکن است به شما برسد نیز جزء داراییهای شخصیتان به حساب میآید و باید از داراییهای دیگرتان جدا شود. ارثیه، حق شماست و در دادگاه باید به عنوان اموال شخصی و غیرقابلتقسیم شما در نظر گرفته شود.
نکات فوق، برای بانوانی که قصد طلاق دارند، راهگشا خواهند بود. اگر قصد طلاق ندارید، با بهکارگیری راهکارهایی که در این مطلب آموختید، میتوانید اوضاع اقتصادی خانوادهتان را بهبود ببخشید و گامی به سوی توانمندی اقتصادی بردارید. افزایش درک اقتصادی خانمها، منجر به کاهش آسیبپذیری مالی آنها، افزایش اعتماد به همسرشان، بهبود روابط زناشویی آنها و سهلالوصولتر شدن اهداف مشترک زندگی زناشویی میشود.