پس از شناخت مزایای کارآفرینی، زمان آن رسیده تا روحیه کارآفرینی کودکتان را به کار بیاندازید. به عنوان پدر یا مادر، راههای زیادی را برای تشویق روحیه کارآفرینی در فرزندتان، در اختیار دارید. تفاوتی نمیکند که فرزندانتان در چه سنی باشند، شما میبایست همواره به دنبال راههایی برای ساخت حس کارآفرینی، خلاقیت، و نوآوریشان باشید. در ادامه به مواردی که میبایست برای قدم گذاشتن در مسیر کارآفرینی فرزندتان در خاطرتان حفظ کنید، میپردازیم.

۱) نقاط ضعف و قوت کودکانتان را شناسایی کنید
پدران و مادران میبایست به شدت دنبال کشف استعداد خدادادی فرزندشان باشند. لزومی ندارد کودکانی را که از ساختار «دانشآموز نمونه» پیروی نمیکنند، وادار به انجام آن کار کرد. به جای آن، میبایست به آنها مهارتهایی را که برای شروع یک شغل موفق و منحصر به خودشان را نیاز دارند، یاد بدهیم.
مدارس امروزی، کودکان را وادار میکنند که به دنبال «شغل مناسب» باشند (مانند: پزشکی، وکیل، یا مهندسی). آنهایی را که در زمینه علوم تجربی خوبند، به سمت دانشمند شدن هدایت میکنند. آنهایی را که در ریاضیات خوبند، معمولا به سمت حسابداری، یا علوم مرتبط با رایانه سوق میدهند.
نگاهی دقیق به نقاط قوت فرزندتان داشته باشید و به او در انتخاب مسیری مطابق با توانمندیهای واقعی خودش کمک کنید.
بهترین کودکان برای کارآفرینی
کودکانی که به شدت خلاقند، و توانایی خوبی در مورد پیدا کردن راهحل برای رفع مشکلات دارند، یا آنهایی که علاقهای به قرارگیری در سایر رشتهها را ندارند، بهترین گزینهها، برای تشویق شدن و قرار گرفتن در مسیر کارآفرینی هستند؛ رشتهای که قطعا مناسب حال آنها خواهد بود. اما متاسفانه مربیان و خانوادهها به جای این کار، به این کودکان، به چشم خاطی نگاه کرده، و عموما آنها را مجبور به قرار گرفتن در «مسیر صحیح» میکنند.
نگاهی دقیق به نقاط قوت فرزندتان داشته باشید. بیابید که به چه چیزی بیشترین علاقه را نشان میدهند؟ در چه زمینهای استعداد دارند؟ تمایل به انجام چه کارهایی دارند؟ چطور میتوانند استعدادهای خدادادی و علاقهشان را تبدیل به شغل کنند؟ و...
توجه به نقاط ضعف کودک
شما همچنین باید نقاط ضعف کودکان یا هر وضعیتی که برایشان چالشانگیز است را در نظر بگیرید. برای مثال «برنسون» بیماری «دیسلکسیما»، یا همان ناتوانی در خواندن و نوشتن را داشت. «هیرولد» مشکل نارسایی توجه داشت؛ همان عارضهای که «استیو جاب» با آن دست و پنجه نرم میکرد. این نارساییها در کنار «اختلالات دوقطبی»، رایجترین موارد در بین کارآفرینان است. اما با دستیابی به مسیر صحیح، این «ضعف»ها میتوانند مزیت باشند، نه یک ناتوانی.
اختلال کمتوجهی و کارآفرینی
برای مثال کودکانی که از «نارسایی توجه» یا «اختلال بیشفعالی کمتوجهی» رنج میبرند، میتوانند بر روی مشکلی که توجه و علاقهشان را جلب کرده به شدت وسواس شده، و به حل آن بپردازند. سعی کنید مشکلاتی که در محیط رشد کودکتان وجود دارند مانند: ورزش، مد، یا خوراکی، را شناسایی کرده، و به آنها ابزار لازم برای حل آن مشکل را بدهید.
کودکانی که با اختلالات کمتوجهی بزرگ میشوند، همچنین به شدت پرخاشگر هستند. این امر سبب دیوانگی والدینشان میشود؛ اما این تندخویی، میتواند یک ابزار مفید برای کارآفرینی باشد، زیرا معمولا این کودکان بیشتر از بقیه رو به جلو قدم برمیدارند؛ بدون ترس و راسخ. آنها از انجام ریسک هراس ندارند. وقتی به مشکلی برمیخورند که توجهشان را جلب میکند، بر آن متمرکز شده، ریسک آن را تحلیل کرده، و سرانجام به دنبال رفع آن مشکل میپردازند. این دسته از کودکان مسلما مرتکب خطا خواهند شد؛ اما از خطاهایشان درس گرفته، و در دفعههای بعد آن را تکرار نخواهند کرد. این چرخه آزمون و خطاها در کارآفرینان کمتوجه، بسیار رایج است. یکی از مهمترین دلایل موفقیت آنها نیز همین موضوع است.

۲) دایره دوستانشان را وسیعتر کنید؛ افراد موفق، موفقیت نزدیکانشان را موجب میشوند
اگر میخواهید که روحیه کارآفرینی کودکتان را ارتقا بدهید، یک نگاه عمیق به خانواده، دوستان، و همسایههایی که کودک، بیشتر وقت خود را با آنها میگذارند، بیاندازید. «آئسوو» معروف مینویسد:
«شما همواره توسط دوستهایی که در کنار خود نگاهشان میدارید شناخته میشوید».
اما استدلال دیگر میگوید: «شما همان دوستهایی هستید که نگاهشان میدارید».
هر دوی این ادعاها صحیح هستند.
اگرمیخواهید فرزندتان را تشویق به تفکر از زاویه بیرون ماجرا کنید، آنها را با افرادی که قبلا این کار را انجام دادهاند، آشنا کنید. برایشان داستان زندگی کودکانی که همسنشان بوده، و تجارت موفق را پیش گرفتهاند، تعریف کنید. برایشان مربی و دوستانی بیابید که کارآفرین باشند، تا با راهنماییهایشان به فرزندتان نشان دهند که راهاندازی یک شغل جدید به چه اندازه دشوار و در عین حال لذتبخش است. به جای معرفی افرادی که در کار خود ناموفقاند، کودکتان را با هنرمندان، خوانندگان، و یا نویسندگانی که میل باطنی خود را دنبال کردهاند، آشنا کنید.
به طور خلاصه، کودکان را به افرادی متصل کنید که به آنها «به واقعیت رسیدن رویاهایشان» را نشان میدهند، و از همه مهمتر مشوق و پیشتبیان ایدههایشان، در راستای مسیر پیش رویشان هستند. تشکیل یک شبکه پشتیبانی قوی، یکی از مهمترین رموز موفقیت در کارآفرینی است. شما نقش پررنگی در این شبکه پشتیبانی ایفا میکنید. وقتی کودکتان نزد شما میآید و ایدهاش را با شما درمیان میگذارد، او را با ارائه لیستی از دلایل عدم کارایی ایدهشان، ناامید نکنید. به جای این کار، با آنها همکاری کرده، تا راه عملی ساختن ایدههایشان را بیابند.
پیشنهاد مطالعه: چگونه در جوانی ثروتمند شویم؟
۳) به آنها بیاموزید که چطور برای خودشان هدف تعیین کنند
دانستن چگونگی تنظیم هدف و دستیابی به آن، یک مهارت حیاتی جهت شروع تجارت جدید محسوب میشود. همچنین نقشی کلیدی درمورد نیازهای پایهای کودکتان برای موفقیت در هر بخش از زندگیاش ایفا میکند.
از اهداف کوچکی که کودکتان تمایل زیادی برای دستیابی به آنها را دارد، شروع کنید. مانند: پسانداز برای خرید اسباببازی؛ یا هدفی بزرگتر، مانند: انتخاب شدن به عنوان انجمن دانشآموزی در مدرسهاش. در راستای ساخت یک برنامه قدمبهقدم جهت تبدیل اهداف به واقعیت، با آنها همکاری کنید.
در آخر، هر روز کودکتان را تشویق کنید تا برای دنبال کردن برنامهاش وقت بگذارد. تشویقهای شما یا عدم آن، فاکتور بسیار بزرگی در موفقیت یا شکست آنها است. شما همچنین میتوانید از مقالههای آنلاین جهت کمک به کودکتان برای دنبال کردن اهدافش استفاده کنید.

۴) واکنش صحیح نسبت به «شکست» را به آنها بیاموزید
مهم نیست در چه مقطعی از زندگی قرار گرفته باشید، مواجهه با شکست هیچگاه ساده نخواهد بود؛ در مجموع، «شکست» تاثیر مخربتری بر روی کودک میگذارد. به همین دلیل شما میبایست هرچه زودتر چگونگی پذیرفتن شکست، عبرت گرفتن از هر اشتباه، و دوام آوردن بعد از هر شکست را به کودکتان بیاموزید، تا هیچگاه از مسیرش عقب نکشد.
به یاد داشته باشید که در برخی موارد، جسارتهای موفقیتآمیز، خود دلیلی بر موفقیت هستند. هر تاجر موفق در طول مسیر تجارتش، زمین میخورد، اما دوباره برمیخیزد و آگاهتر از قبل و باتجربه بیشتر، به مسیرش ادامه میدهد.
هر زمان که کودکتان برای انجام کاری تلاش میکند و موفق نمیشود، چه درمورد پروژهای در مدرسهاش باشد و چه جسارتهای شغلی، با او بنشینید و در مورد اتفاقی که رخ داده، مسیرهای اشتباهی که رفته، و عبرتی که میبایست از آن تجربه بگیرد، صحبت کنید. از او بپرسید که چطور میتواند از ابتدا شروع کرده، و این بار توسط تجربیاتش بهتر از قبل عمل کند؟ و چطور میتواند در دفعات بعد، جلوی اشتباهاتش را بگیرد؟
قرارگیری در مسیر کارآفرینی، نیاز به صرف تلاش و وقت بالایی است. اما منفعت و حس موفقیت حاصل از آن وصفنشدنی است. در بخش آتی این مقاله شش راه دیگر برای ثبات در این مسیر را برایتان شرح میدهیم.