اگر در یکی از شهرهای اروپا یا آمریکا برای خرید عینک وارد مغازه عینک فروشی شوید، حتماً با مدلها و برندهای مختلفی مواجه میشوید که انتخاب و خرید را برای شما دشوار میسازند. بنابراین شروع به مقایسه عینکها میکنید تا بتوانید بهترین خرید را انجام دهید؛ حتی ممکن است به مغازههای دیگر هم سر بزنید و جنسهایشان را با هم مقایسه کنید؛ چون فکر میکنید حتما این مغازهها در حال رقابت با یکدیگرند؛ اما در واقع باید بدانید تمام این عینکها متعلق به یک شرکت واحد هستند و شما از هر مغازه و هر برندی خرید کنید در واقع از یک شرکت واحد خرید کردهاید. شرکتی که صاحب تمام این برندهاست. شرکتی با نام لاکساتیکا.
داستان برند: لاکساتیکا – Luxottica
لاکساتیکا شرکتی ایتالیایی است که بر بخش بزرگی از بازار عینک جهان سلطه دارد. تقریباً نیممیلیارد نفر از مردم جهان، بدون شکایت از قیمتهای گران، از عینکهای لاکساتیکا استفاده میکنند. لاکساتیکا برندهای معروف آرمانی، بروکس برادرز، باربری، الیورر پیپلز، پرسول، پلو رالف لارن، ریبن، تیفانی، اوکلی، والنتینو، ووگ و ورساچه را یا خریده یا برایشان عینک تولید میکند. همچنین، بسیاری از شرکتهای تولید لنز، بیمهها و تکفروشیهای عینک را در کشورهای مختلف جهان متعلق به این ابرشرکت یعنی لاکساتیکا هستند؛ در حالی که خریداران از این موضوع خبر ندارند. در واقع پشتپردۀ همۀ بازیهای رقابتی بین برندهای عینک و لنز، لاکساتیکا نشسته است شرکتی که با ارائه دادن گزینههای مختلف به مشتریانش در آنها حس خوب انتخاب کردن را ایجاد میکند و به این شکل عینکهای گرانقیمتش را به راحتی آب خوردن به فروش میرساند. اما لاکساتیکا چگونه به این موفقیت دست پیدا کرد؟
ماجرای عینکهای گرانقیمت اما پرفروش
تا اوایل قرن گذشته، عینکآفتابی یک وسیلۀ تجملی بود که هنرپیشهها برای ناشناس ماندن یا پوشاندن قرمزی چشمهایشان به دلیل قرار گرفتن طولانیمدت زیر نورهای صحنه، از آن استفاده میکردند. تا اینکه بعد از حدود سی سال برندی بهنام سام فوستر، Sam Foster در نیوجرسی آمریکا عینکآفتابیهای ارزانقیمتی تولید کرد و بهفروش رساند. مردم از محصولات سام فوستر استقبال شدیدی کردند و بهاین ترتیب روند جهانیشدن استفاده از این محصول و تولید آن آغاز شد. اما از ابتدای قرن ۲۱، عینکهای ارزان سابق با قیمتهای جدید عرضه شدند به طوری که عینکی که رویهمرفته چهار یا پنج دلار هزینۀ ساخت داشت، دویست دلار قیمت گذاشته شد اما با وجود عجیب بودن این قیمتها، فروش عینکها نه تنها کاهش پیدا نکرد بلکه بازار فروش آنها داغتر هم شد. یک علت بزرگ این اتفاق، حضور شرکت لاکساتیکا در راس ماجرا بود. اما چگونه لاکساتیکا توانست عینکهای گران قیمت را پر فروش نگه دارد؟
راز موفقیت لاکساتیکا
در دنیای امروز، یکی از روشهای فروش محصول ایجاد نیازهای غیر واقعی در افراد است تا ترغیب شوند پولهایی نامعقول برای محصولات مصرفیشان پرداخت کنند. لاکساتیکا بهخوبی این کار را انجام داده است. برای درک بیشتر این موضوع، ماجرای شنیدنی عینک های ری بن را در ادامه بخوانید.
ری بن، یکی از برندهای نام آشنا در بین مردم جهان و البته ایران است که در شهرهای جنوبی این برند تبدیل به یکی از مشخصههای فرهنگی نیز شده است. اما شاید داستان این برند معروف برایتان جالب باشد. «ریبن» این برند معروف نیز متعلق به شرکت لاکساتیکا است و جزء یکی از گران قیمتهای پرفروش محسوب میشود اما جالب است بدانید قبل از اینکه لاکساتیکا این برند را بخرد، ری بن عینکهایی محبوب و ارزانقیمت تولید میکرد که همهجا پیدا میشدند؛ در داروخانهها، سوپرمارکتها و حتی پمپ بنزینها. مشتریان ری بن نیز در ابتدا افسران ارتش آمریکا و سپس سیاستمداران و در نهایت هنرپیشههای معروف بودند. زمانی که لاکساتیکا ریبن را خرید، یک سال تولیدش را متوقف کرد و بعد، با قیمتهایی چندبرابر قبل و البته همراه با بازنگری در طراحی و ساخت به جهان عرضه کرد. باید بگویم استقبال از ریبن کم نشد. یک نمونه دیگر از عینک هایی که توسط لاکساتیکا به اوج قیمت و فروش رسید، برند اوکلی است. این ماجرا به سال ۲۰۰۱، پیش از آنکه لاکساتیکا بهاندازۀ الان، بر بازار عینک جهان سلطه پیدا کند، باز میگردد. در آن زمان، صاحبان برند اوکلی تصمیم گرفتند با پایین آوردن قیمت عینکهایشان با لاکساتیکا رقابت کنند اما این رقابت به یکی از مضحکترین رقابتها بین برندهای تجاری تبدیل شد زیرا لاکساتیکا در واکنش به اوکلی، نهتنها قیمتهایش را پایین نیاورد؛ بلکه عینکهای اوکلی را از همۀ فروشگاههایش، خردهفروشیها و تکفروشیهای سراسر جهان، جمع کرد و واضح است که اوکلی زمین خورد. پس از آن برند اوکلی به فروش گذاشته شد و خریدار آن کسی نبود جز لاکساتیکا.