در اوایل دهه 2000 میلادی، کتابی با عنوان «پدر پولدار، پدر بی پول» از نویسنده ناشناختهای به نام رابرت کیوساکی منتشر شد که کمتر کسی فکر میکرد بتواند به شهرت جهانی برسد. کتاب از لحاظ موضوعی، در حوزه امور مالی شخصی بود. حوزهای که پیش از آن نیز نویسندگان زیادی درباره آن نوشته بودند؛ اما کتاب کیوساکی، با آنها تفاوت مهمی داشت. به همین دلیل نیز موج بزرگی از واکنشها را به همراه آورد. دلیل واکنشهای گسترده به این کتاب، در واقع ایدههایی بود که توسط کیوساکی در زمینه امور مالی شخصی مطرح شده بود. این اصول، باور بسیاری از متخصصان امور مالی را با چالشهای جدی مواجه کرده بود. گرچه بسیاری از خوانندگان اظهار داشتند که این کتاب، حاوی توصیههای ارزشمندی است؛ اما برخی نیز توصیههای کیوساکی را غیرمنطقی دانستند. با این حال،کتاب «پدر پولدار، پدر بی پول»، مخاطبان زیادی پیدا کرد و برای سالهای متوالی به کتابی پرفروش تبدیل شد! روند فروش این کتاب به جایی رسید که رابرت کیوساکی در نهایت برند «پدر پولدار، پدر بی پول» را از آن خود کرد و مجموعه کاملی از کتابها و بازیها با اقتباس از کتاب او عرضه شدند. این کتاب به 13 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
رابرت کیوساکی و آموزش متناقض دو پدر
کیوساکی، کتاب خود را با الهام از آموزشهای دو پدرش نوشت. پدر بیولوژیکی او، یک پدر بیچاره و فقیر بود که به عنوان کارمند دولت کار میکرد و پدر دوستش که پدری ثروتمند بود. پدر فقیر و بیچاره رابرت، دیدگاههای خاصی درباره پول داشت. او معتقد بود ثروتمند شدن، کار درستی نیست، زیرا اکثر افرادی که ثروتمند هستند از راههای غیراخلاقی به ثروت رسیدهاند. از این رو او همیشه در فقر زندگی میکرد، زیرا نمیتوانست پول زیادی درآورد. یا بهتر است بگوییم کسب درآمد و ثروت بیشتر برایش مهم نبود. پدر رابرت تا آخر عمر خود به عنوان کارمند دولت کار کرد، زیرا معتقد بود پول، تنها از راه کار کردن به دست میآید. همین نگرش باعث شد تا پدر رابرت هیچگاه به منبع درآمد دیگری جز کارمندی فکر نکند.
اما بخت با رابرت یار بود. او این شانس را پیدا کرد که با پدر دوستش آشنا شود. پدری که پولدار بود و تاثیر زیادی بر نگرشهای مالی رابرت داشت. آشنایی رابرت با پدر دوستش، این فرصت را ایجاد کرد تا بتواند افکار دو پدر را با هم مقایسه کند و درست و غلط را از هم تشخیص دهد. مقایسهای که حاصل آن در قالب چندین توصیه مالی آشکار شد. برخی از توصیهها و دیدگاههای مالی کیوساکی که بسیار بحثبرانگیز نیز شدند، عبارتند از:
املاک و مستغلات ثروت نیست، بدهی است
یکی از اصلهای جنجالی کتاب کیوساکی این بود که املاک و مستغلات از جمله خانهها نه تنها ثروت نیستند، بلکه بدهی هستند. کیوساکی این اصل را با توجه به مطالعه و تحقیق در مورد زندگی مردم آمریکا به دست آورد. او مشاهده کرد که مردم آمریکا، خانه را به عنوان یکی از منابع اصلی ثروت خود در نظر میگیرند. او از طریق بازتعریف بدهی و دارایی، به این اصل رسید. به باور کیوساکی، بدهی، چیزیست که پول را از جیب شما خارج میکند و دارایی، پول را در جیب شما میگذارد.
از آنجا که خانه و املاک، پول را از جیب شما خارج میکند و مالیات و هزینههای دیگری را به شما تحمیل میکند، پس یک نوع بدهی است. هر چه اندازه این خانه بزرگتر باشد، بدهی شما بزرگتر است.
مراقب افکار خود باشید
اگر بگویید نمیتوانم انجام دهم، آنوقت از فکر کردن به احتمالات بازخواهید ماند. اما اگر به جای این جمله با خود بگویید چگونه میتوانم آن را انجام دهم، مغز شما برای انجام بسیاری از احتمالات تغذیه میشود. این اصل، یکی از اصلهای جالب کیوساکی است که تا حدودی منشا روانشناسانه نیز دارد. کیوساکی توصیه میکند افکار منفی خود از «قبیل نمیتوانم آن را انجام دهم» را با «میتوانم انجام دهم»، به یک نگرش سالم تبدیل کنید.
پسانداز کردن اتلاف پول است
توصیه جنجالی دیگر کیوساکی این بود که پس انداز کردن پول اشتباه است. او معتقد بودن وام گرفتن بهتر از پسانداز کردن است. کیوساکی همچنین عنوان کرد در نظر اکثر ما، کارمندان دولت اغلب به عنوان افرادی سختکوش در نظر گرفته میشوند، این در حالیست که آنها پاداش کافی دریافت نمیکنند. به باور کیوساکی، دیدگاه سختکوشانه در رابطه با کارمندان، دیدگاه درستی نیست. او دیدگاه رایج در مورد صاحبان کسب و کارهای بزرگ را نیز زیر سوال برد. در نظر اکثر مردم، صاحبان این نوع مشاغل، بخش بزرگی از پول تولیدکنندگان را میگیرند و یا اصطلاحا میخورند.
بازاریابی شبکهای، عاملی برای ثروتاندوزی است
در آمریکا، بازاریابی چند سطحی یا شبکهای، جز مشاغل ثروتساز است. با این حال افراد معمولی تمایل چندانی به این شغل ندارند، زیرا باور بسیاری از متخصصان مالی این است که بازاریابی شبکهای، شغلی سخت است و افراد عادی از عهده آن برنمیآیند. اما کیوساکی، خلاف این عقیده را داشت. او علناً به مردم توصیه کرد که مشاغل بازاریابی را امتحان کنند. بسیاری از متخصصان امور مالی، او را متهم کردند که مردم را به سمت طرحهای هرمی سوق میدهد.
فروش را یاد بگیرید
کیوساکی معتقد است یکی از رازهای موفقیت جهت ثروتمند شدن، یاد گرفتن و یا پیدا کردن راههای فروش است. گفته شده است یک بار خانمی با مدرک کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی از کیوساکی پرسید که چگونه میتوانم نویسنده پرفروشی شوم. کیوساکی به او پاسخ داد حتما دورههای آموزشی فروش را بگذراند. او که از این پاسخ شوکه شده بود، پرسید «جدی که نمیگویی؟» اما کیوساکی که کاملا جدی بود، در پاسخ گفت چرا در مورد کتابهای موفق، همیشه میگویند کتاب پرفروش، اما نمیگیند بهترین کتاب؟ کیوساکی سپس در ادامه میگوید اگر میخواهید ثروتمند شوید حتما مهارتهای فروش را یاد بگیرید. اگر از منطقه امن و راحت خود خارج نشوید، هیچگاه نمیتوانید کسب و کار خود را ایجاد کنید.
سواد مالی را یاد بگیرید
توصیه دیگر کیوساکی که برخلاف توصیههای دیگرش جنجالبرانگیز نیست، یاد گرفتن سواد مالی است. به باور کیوساکی، سواد مالی، پایه مالی افراد را قوی میکند. سواد مالی، ثروت ایجاد میکند، اما بدون داشتن این سواد، ثروت اندوخته شده، به راحتی از دست میرد. کیوساکی در ارائه این اصل، سیستم آموزشی را نیز مورد انتقاد قرار میدهد و معتقد است سیستم مالی دائما به ما میگوید برای پول کار کنید؛ اما هیچگاه یاد نمیدهد چگونه.
ترس و تردید را کنار بگذارید
کیوساکی معتقد است ترس و تردید مهمترین مانع موفقیت است. او معتقد است افراد ترسو، ریسکپذیر نیستند و همیشه در منطقه امن خود قرار دارند. به همین دلیل پدر فقیر، همیشه فقیر و بی پول بود. اما پدر پولدار ریسکپذیر است. او معتقد است که بخت و اقبال همیشه با افراد شجاع و جسور یار است نه افراد باهوش.
کتاب پدر پولدار، پدر بی پول را بخوانید
رابرت کیوساکی در کتاب خود به موارد متعددی از اصول مالی اشاره کرده است. اصولی که پرداختن به همه آنها در این نوشته تا حدودی سخت است. بنابراین برای درک بهتر این کتاب، خواندن آن خالی از لطف نیست. البته توجه به این نکته نیز ضرری است که در حین خواندن کتاب، احتمالا با اصول و توصیههایی مواجه شوید که با دیدگاههای رایج شما پیرامون مسائل مالی در تناقض باشد. اما برای آنکه بتوانید نتیجه و تاثیرپذیری بهتری از این کتاب داشته باشید، با نگاهی عاری از تعصب آنها را دنبال کنید و در صورت تطابق آن اصول با اندیشهها و دیدگاههای منطقی خود، نسبت به اجرای آنها اقدام نمایید.